eitaa logo
『شھدای‌ِظھور🇵🇸🇮🇷』
6.2هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
6.1هزار ویدیو
24 فایل
〖مامدعیان‌صف‌اول‌بودیم . . ازآخرمجلــس‌شھــدا راچیدنــد :)💔〗 -- ارتباط با خادم : @HOSEIN_561 💛کپــے: صدقه‌جاریست . . . (: 🔴ناشناس : https://eitaa.com/Nashenas_Shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡️روحیه سرکشی و نافرمانی در لوطی گری و بامعرفت بودنش در هم تنیده بود.. 🔵 شبی که با دوستانش به خانه بر می گشت کاپشن قیمتیش را با دسته اسکناس همراهش به فقیری که سر راهش بود داد یا وقتی می دید از دختر یا زنی سوء استفاده می شد، غیرتی می شد و به خاطر همین احساسِ جوانمردی و غیرتی که داشت اجازه نمی داد دختران و زنان مسلمان به خدمت غیر مسلمان ها ی دوره پهلوی در آیند. این روحیه جوانمردی موجب نجات زنی از کاباره محل پاتوقش شد. مهین که پسری 10 ساله به نام رضا داشت به قیمومیت شاهرخ در آمد و برایشان خانه اجاره کرد. شاهرخ به زن گفته بود در خانه بماند و بچه اش را تربیت کند و هزینه اجاره خانه و خرجی ماهش را مےدهد . . 🍃خاطرات‌زندگےشھیدشاهرخ‌ضرغام معروف‌به‌حرانقلاب ❤️' 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔸واردبحث‌شدنِ‌ شاهرخ‌درهیئت ♥️عاشق امام حسین(علیھ‌السلام) بود... شاهرخ از دوران کودکی علاقه شدیدی به آقا داشت . این محبت قلبی را از مادرش به یادگار داشت . راه اندازی هیئت با کمک دوستان ورزشکار، عزاداری و گریه برای سالار شهیدان در سطح محل، آن هم قبل از انقلاب از برنامه های محرم او بود . هر سال در روز عاشورا به هیئت جواد الائمه در میدان قیام می آمد. بعد همراه دسته عزادار حرکت می کرد. پیرمرد عالمی به نام حاج سید علی نقی تهرانی مسئول و سخنران هیئت بود ' حاج سید علینقی تهرانی در عصر عاشورا برای ما می گفت: نور ایمان را ببینید، این آقای خمینی بدون هیچ چیزی و فقط با توکل برخدا، با یک عبا و لباس ساده به مبارزه پرداخته، اما شاه خائن با این همه تانک و توپ از پس او برنمی آید! شاهرخ که ساکت و آرام به سخنان حاج آقا گوش می کرد وارد بحث شد و گفت: اتفاقاً من هم به همین نتیجه رسیده ام . . . حاج آقا شما خبر نداری؟ نمی دانی توی این کاباره ها و هتل های تهران چه خبره، اکثر این جور جاها دست یهودیهاست، نمی دونید چقدر از دخترای مسلمون به دست این نامسلمونها بی آبرو می شن. شاه دنبال عیاشی خودشه، مملکت هم که دست یه مشت دزدِ طرفدار آمریکا و اسرائیلِ، این وسط دین مردمه که داره از دست میره ! 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
‌ 🔹تلنگرۍ برایِ شاهرخ !👌 «تلنگر» زندگی خیلی انسانها را از این رو به آن رو می‌کند.. یکی از تلنگرها توسط مرد خدا مرحوم حاج آقا تهرانی به شاهرخ زده شد. «در دوره پهلوی برگزاری هیات مذهبی در ماه محرم با محدودیت همراه بود. حاج آقا تهرانی مجلس عزا داشتند. یکی از هم محله ایها به ایشان گفته بود شاهرخ می‌تواند مجوز برگزاری عزای سیدالشهدا از شهربانی بگیرد... شاهرخ را خبر کردند که نزد حاج آقا تهرانی برود . .رفتن همانا و شیفته این مرد خدا شدن همانا ' حاج آقا از او خواسته بود از شهربانی برای برگزاری عزاداری هیات جوادالائمه مجوز بگیرد و شاهرخ هم موفق به این کار شده بود... همین اتفاق پای او را به جلسات حاج آقا تهرانی باز کرد حاج آقا تهرانی به شاهرخ نگاه می کرد و می گفت: «من شما را که می بینم یاد مرحوم طیب می افتم که وقتی بعد از 15 خرداد 1342 گرفتنش و شرط آزادیش را دشنام و افترا به خمینی گذاشتند، زیر بار نرفت و در همین تهران به رگبار بستنش.. 🎙نقل از علیرضا برادر شهید 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
‌ 🔹ماجرایِ توبه کردن شهید شاهرخ 💔🌷 🎙نقل از برادر شهید👇 برادرم قبل از انقلاب بادیگارد یکی از خوانندگان زن بود و رفته رفته وقتی بیشتر پای منبر سخنرانان آن زمان می‌نشیند زمینه‌های تحول در او به وجود می‌آید. در یکی از جلساتی که شاهرخ حضور داشته سخنران می‌گوید در بین شما کسی هست که بخواهد توبه کند و حر شود، چون حر هم توبه کرد و اولین نفری بود که به امام حسین (علیه‌السلام) پیوست ... 🔹ماجرایِ توبه شھید 💔🕊! 🎙 نقل از حاج قاسم صادقی از همرزمان شهید شاهرخ ضرغام:👇 شاهرخ پس از تمام شدن صحبت‌ها، پیش حاج‌آقا می‌رود و معنی توبه کردن را می‌پرسد؟ حاج‌آقا می‌گوید توبه یعنی از گناه برگشتن. شاهرخ می‌گوید الان باید چه کار کنم. حاج‌آقا جواب می‌دهد یک سفر به مشهد برو.. شاهرخ می‌گوید من می‌خواهم توبه کنم چرا باید به مشهد بروم؟ حاج‌آقا می‌گوید برای آدم شدن باید به مشهد بروی، فقط باید با شرط به مشهد بروی. می‌گوید چه شرطی؟ حاج‌آقا می‌گوید یک، اگر رفتی تا به تو اجازه نداده‌اند وارد حرم نشو! دو، تا صاحبخانه را ندیده‌ای چیزی نگو، چون صاحبخانه امام رضا (ع) است. سه، چون امام رضا (ع) صاحبخانه است هر کاری که کردی را به امام بگو ، مادر شهید تعریف می‌کرد یک روز بعد از ظهر به خانه آمد و گفت مادر بیا با هم به مشهد برویم🍃 مادر از این کار شاهرخ تعجب می‌کند!! خلاصه بعد از چند روز به همراه مادر و برادرش به مشهد می‌رود. شاهرخ از پله‌های مسجد گوهرشاد که داخل می‌شود سینه‌خیز تا در طلاکوب جلوی ضریح می‌رود و همان جا می‌نشیند. شهید ضرغام پس از چند دقیقه رو به ضریح می‌کند و سرش را پایین می‌اندازد. وقتی رفتار دیگر زائران را می‌بیند با تعجب از برادرش می‌پرسد که زائران چه می‌گویند. او هم توضیح می‌دهد که زائران از امام رضا (علیھ‌السلام) اجازه می‌گیرند.. 🔻شاهرخ به یاد صحبت‌های حاج‌آقا می‌افتد. شاهرخ آنقدر جلوی در می‌نشیند تا قطرات اشک از چشمانش جاری می‌شود تا جایی که مثل ابر بهار شروع به گریه کردن می‌کند. ناخودآگاه به صورت نیم‌خیز بلند می‌شود و دست‌هایش را رو به ضریح بلند می‌کند و می‌گوید امام رضا (ع) من را ببخش، دیگر خلاف نمی‌کنم، حاجی گفته اگر می‌خواهم آدم شوم باید پیش شما بیایم. شهید ضرغام همان‌جا توبه می‌کند و پاک می‌شود. برادرش تعریف می‌کرد پیرمردی برای رسیدن به ضریح، توانایی و امکانش را نداشت. شهید ضرغام پیرمرد را روی شانه‌هایش گذاشت و خودش را به ضریح رساند و ۲۰ دقیقه همان جا ماند. کسی نفهمید شاهرخ چه گفت و چه کرد. پیرمرد در آخر رو به شاهرخ گفت الهی عاقبت به‌خیر شوے🤲 🖐🏼یقین دارم امام رضا (علیھ‌السلام) نگاهش را به شاهرخ کرد و او از بیرون و درون پاک شد. آن پاک شدن شاهرخ همانا، رخ شاه شدن همانا . . .🕊 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
‌ 🔸یا امام رضا به دادم برس🍃 «پسرم در گوشه یکی از صحنهای حرم در مناجاتش با پروردگار مےگفت : خدایا من را ببخش، بد کردم، غلط کردم، می خواهم توبه کنم یا امام رضا به دادم برس، من عمرم را تباه کردم !😞💔 🍃خاطره مادر شهید از توبه شاهرخ 🌷 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ‌به یاد امیر سرتیپ دوم غضنفر آذرفر 🔹‌‌امیر سرتیپ دوم جانباز غضنفر آذرفر؛ فرزند شجاع ایران، فرمانده با دانشی بود که دشمن بعثی، شکست از او را برای خود افتخار آمیز می دانست. او فاتح ارتفاعات حاج عمران و اسوه تکاوران ایران بود. 🔹‌‌شیرمردی از خطه لرستان غیور که نامش هم ردیف آرش و رستم در تاریخ این سرزمین جاودانه خواهد ماند. 🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR