وابستگی
علت بیخبر رفتنش به سوریه این بود که من و عارف هر دو عاطفی و بههم وابسته بودیم و این وابستگی از طرف من خیلی بیشتر بود.
دانشگاهش را شمال انتخاب کرد و میخواست این فاصله عاطفی را کم کند. همین عاطفه باعث بیخبر رفتنش شد
🎙 نقل از مادر شهید
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
قوت قلب
چند مورد هست که وقتی کنار هم میگذارم به من قوت قلب میدهد. آقاعارف شهید شده و این خیلی مهم است. وقتی که یاد مصایب حضرت زینب(س) میافتم و میخواهم از خانم زهرا و خانم زینب(س) الگوپذیری داشته باشم تحمل این درد و سختی خیلی برایم ارزش پیدا میکند.
دیگر اینکه وقتی میبینم خیلی از جوانها ادامهدهنده راه آقاعارف هستند و میبینم که به شهدا عشق و ارادت دارند خرسند میشوم.
خیلی از نوجوانان و جوانانی که خیلی با شهادت آشنایی نداشتند به خاطر حبی که به آقاعارف داشتند خیلی تحت تأثیر قرار گرفتند و مؤثر بود. برایم ارزشمند است که در مجالس و یادوارههای شهدا با شوق و ذوق شرکت میکنند.
🎙نقل از مادر شهید
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
✅ ادب ویژگی بارز شهید از کودکی
آقاعارف از کودکی شلوغ، پر جنب و جوش و پرپتانسیل و در کنارهمه اینها همیشه مؤدب بود🌸
او در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد و بزرگ شد ولی هیچگونه فشاری برای تحمیل عقیده در خانواده نبود.
ویژگی خاص عارف از کودکی، ادبش بود.
همیشه ادب داشت و من و پدر و خواهرش را با الفاظی همچون مامان جان، بابا جان، آبجی جون، صدا میکرد و این ادب را در هنگام رفتار با دوستان همسن و سالش هم رعایت میکرد.
🎙نقل از مادر شهید
#شهیدعارفکایدخورده🌷
#مدافعحرم
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹تلاش برای رسیدن به کمال
همیشه خوش پوش و مرتب و منظم و آراسته بود و هیچکس فکرش را نمیکرد که این پسر تا این حد به خدا و ائمه اطهار معتقد باشد که حاضر شود قدم در راه آنان بگذارد، اما پسرم همیشه به دنبال این بود که به سمت کمال برود. نمیگویم که پسرم از کودکی معصوم بود، چون هیچکس بی عیب و ایراد نیست، ولی همواره در تلاش بود که به پیشرفت و کمال برسد و توانست به این خواسته خود دست یابد.
عارف تا دوره دوم متوسطه درسش را ادامه داد، ولی بعد از آن اصرار داشت که باید به سربازی بروم و هنوز دوره دبیرستانش را تمام نکرده بود که به سربازی رفت. وقتی خدمتش تمام شد تازه داعش پاگرفته بود و به دلیل اینکه عارف همیشه پیگیر اخبار بود متوجه این موضوع شده بود. نسبت به امورات جامعه آدم بیخیالی نبود و همه جا با مسئولیت بود؛ همان موقع شروع کرد به زمزمههایی برای مقابله با این گروهک.
🎙نقل از مادر شهید
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
گاهی اوقات منو صدا میکرد، حتی از دور ، بعدش اتاق به اتاق دنبال من میگشت در حالیکه پیوسته صدام میکرد
بعد که من کاملا توجهم جلب میشد، میومدم ببینم چی میگه
میگفت:
*دوستت دارم🌸
میگفتم همین!؟
میگفت همین❤️
🎙 نقل از مادر شهید
#شهیدعارفکایدخورده🌷
#مدافعحرم
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
دانشجوی روانشناسی🎓
جوان خوشتیپ دهه هفتادی
فعال در عرصه هنر ❤️
فعال و قهرمان در زمینه های ورزشی
#شهیدعارفکایدخورده🌷
#مدافع_حرم
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
عارف صمیمیترین و نزدیکترین دوست من و پدر و خواهرش بود؛ یعنی خواهر عارف، اینقدر با عارف صمیمی و راحت بود هر صحبتی و هر کاری داشتند به راحتی با هم در میان میگذاشتند هر وقت هر کجا که روضه حضرت زینب🌸 با امام حسین را میشنیدم یک طور دیگر میشدم، چون صمیمیت این دو را میدیدم. این روضه برام فرقی داشت
🎙نقل از مادر شهید
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
علت دغدغه عارف برای مدافع حرم شدن
🔺اولین بار که عارف جان این موضوع را با من مطرح کرد هنوز سرباز بود تقریبا سال ۹۰ یا ۹۱ بود. عارف بسیار اهل تحقیق و مطالعه و مسئولیت پذیر در قبال اطراف جامعه کشور و دوست و رفیق و خانواده بود. به من گفت که یک گروهی به نام اسلام و تحت عنوان اسلام دارند بدترین جنایات را مرتکب میشوند و اسم اسلام را در جهان بد نشان میدهند، به غیرت من خیلی بر میخورد. این افراد حرم اهل بیت را هم مورد هجوم قرار میدهند و این مرا خیلی اذیت میکند و به همین دلیل دوست دارم مدافع حرم باشم.
اما من در پاسخ به خواسته اش گفتم که نیازی نیست شما مدافع حرم شوید. مردم سوریه خودشان میتوانند از سرزمینشان دفاع کنند
خیلی آگاه بود، جوان ۱۸، ۱۹ سالهای که از ویژگیهای سردار سلیمانی تعریف میکرد و شناخت کاملی از ایشان داشت و برای قانع کردن من از مدافعان حرم حرف به میان میآورد و برای من توضیح داد
اگر همه این طور فکر کنیم که مردم سوریه خودشان مسئول بیرون راندن داعشیان هستند و نباید برویم به کمکشان که نمیشود💔
🎙 نقل از مادر شهید
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔹خاطره 🍃
واکس پوتین!
بعد از دیدن تصاویرش به پسرم گفتم عارف گفته بودی پوتین واکس میزنی!
گفت: مامان جان باور کن هدفم این بود و اینکار سعادت بزرگی برایم بود. اما به لطف خدا سعادتی نصیبم شد تا خدمت کنم. البته به هیچ عنوان اجازه نمیدادند رزمندگان با خود دوربین و تلفن همراه ببرند؛ اما نمیدانم عارف چگونه با خود دوربین به همراه داشت که بعد از اینکه فرماندهانش متوجه این موضوع میشوند، اجازه تصویربرداری از فعالیتهای رزمندگان اسلام را به ایشان میدهند.
عارف با این دوراندیشی خود توانست تصاویر به درد بخوری را به ثبت برساند و مایه افتخار ما شود.
یادم است فرمانده گردان پسرم به ما گفت: در گردان لقب شهید آوینی را به عارف داده بودند
عارف میگفت:
مامان در آنجا مثل باران گلوله روی سرمان و دور و برمان میریزد. میگفتم نمیترسی؟ میگفت: مامان وقتی عاشق اهل بیت (ع) شوی از این چیزها نمیترسی. ما آنجا میرویم که کار و جهاد کنیم و چه بهتر که فدای خانم زینب (سلام الله علیها)🌺 بشویم.
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
عارف جان سلام دیشب خوابتو دیدم.....❤️
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
این برام افتخاره ک رفیقم شهید بشه ✌️
#شهیدعارفکایدخورده🌷
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR