امامحسیــن(علیہالسلام) :
خوشخويــےعبادتاستو سڪوت ، زينت ... !🍃
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اینها بالاترند از اصحاب پیامبر...
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
💫 هجدهم مردادماه سالروز شهادت شهید عزیز مدافع حرم، محسن حججی 🌷 شادی روح این شهید والامقام صلوات 🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
همرزم شهید “محسن حججی” : شهید دائم القرآن بود، ایشان همواره در حال خوانش قرآن بود و هیچگاه نماز اول وقتش ترک نمیشد و پیشنماز میشدند زیرا آداب و قرائت را بهدرستی بلد بودند.
شهید حججی در کار و تخصص و تعهد قابل وصف نیست ،شهید حججی همواره جسارت خاصی را برای انجام کارها داشتند.✨👌🏻💫
#دائم_القرآن
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
تصویری از شهید عزیز مدافع حرم محسن حججی 🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
♨️پدر شهیدحججی مقتل امام حسین (علیه السلام) را اولین کتاب غیردرسیای که پسرش خواند، معرفی میکند و میگوید: «وارد این راه شد و تمام مسیری که طی کرد در رابطه با این مقتل و راه امام حسین (علیه السلام) بود و بودن در این مسیر به مراتب باعث رشد محسن شد.»💫👌🏻
#کتاب_مقتل_امام_حسین
#راه_امام_حسین_علیه_السلام
#شهید_محسن_حججی
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
محسن ِجوانــےمؤمنومقیدبود ؛
بھ ِهیچعنوانپدرومادرخودرا
آزارنمےداد ! محسنهموارھ ِحرفو عملشیڪــےبودوهرگزدرڪارهایش #ریــــا وجودنداشتوهمھ ِڪارهایِ اوقربتاللہبود . . یڪــےازبھترین خصوصیاتمحسنهماینبودڪه هرگزدروغنمےگفت ❗️
#دروغنمــےگفت !🖐🏼
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
💌#شھیدانہ
🦋بعضی از روزهای #جمعه تلفن همراهش خاموش📴 بود.
وقتی دلیلش رو میپرسیدممیگفت:
ارتباطم را با #دنیا کمتر میکنم تا
کمی زمانم را برای #امام_زمانم اختصاص بدم...
اینکه چطوری میتونم برای ایشان مفید باشم؟!
👤نقلاز همسر شھید
🌹#شهید_محسن_حججی
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌹 #شهیدمحسن_حججی درکاروان
«عاشقان حسینی، زائران خمینی» خرداد۹۳
♦️افسران دانشجویی که هرسال درسالگرد امام مسیر اصفهان تا مرقد امام را به صورت دوی امدادی طی می کردند.
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
حسرت شهید
میگفت: من در هر عملیاتی که داشتم، هر آن شهادت را میدیدم که به طرفم میآید، اما نصیبم نمیشود. میگفت: تیر به سمتم شلیک میشد، اما از کنار سرم رد میشد، ترکش میآمد، اما ترکشها سرد بودند عمل نمیکردند، خمپاره بغلم زمین میخورد، اما منفجر نمیشد… حتی یک بار وقتی داخل تانک بودم، تانک را زدند، همه گفتند که حتما شهید شدم، اما من حتی یک خراش هم برنداشتم. بعد میگفت: زهرا، لابد من یک جای کارم میلنگد، یک جای کارم اشکال دارد که شهید نمیشوم. گله میکرد که چرا من شهادت را میبینم، اما شهادت به سمتم نمیآید… آن موقع من هنوز باردار بودم، میگفتم غصه نخور، صبر کن، حتما باید شرایطش مهیا باشد. محسن هم میگفت: من یک سقف بالای سر تو و این بچه درست کنم، انشالله دیگر همه چیز حل میشود و میدانم که کارم حل است و همین طور هم شد روزی که سقف خانه ما را زدند و کار سقف تمام شد، من خبر اسارت محسن را شنیدم.(نقل از همسر شهید)
#شهید_محسن_حججی
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR