🌺
🔹عنوان: #او_یک_ملت_بود
🖋جمع اوری: #محمدعلی_صمدی
📖حجم کتاب: ۲۳۰ صفحه
🤔موضوع: #خاطرات #یاران_ناب #سبک_زندگی
📚معرفی کتاب:
کتاب #بهشتی بزرگمرد تاریخ انقلاب که پس از شهادتش در #هفتم_تیر، امام(ره) فرمودند "بهشتی مثل یک ملت بود برای ملت ما!"
زندگی #سید_محمد_بهشتی از #اصفهان تا #هامبورگ و از #زندانی_شاه تا #قاضی_القضات انقلاب، درسهای زیادی دارد که به اختصار در کتاب حاضر گردآوری شده است.
#دکتر_بهشتی یکی از ستونهای اصلی #اندیشه_انقلاب بود. متفکری که نقش بسیار مهمی در تدوین #قانون_اساسی جمهوری اسلامی ایفا کرد.
آنچه بیش از هر نکتهای در زندگی #شهید_بهشتی به چشم میآید، #مظلومیت اوست که در جریان غائله #بنی_صدر به اوج خود رسید
#پیشنهاد_مطالعه_مناسبتی
@BasijCulturalEngineeringCentre98
هدایت شده از HAJFATHI
پیر مرد هشتاد ساله را در مسیر همراهی کردم. ماشاءالله سر حال و قبراق.
می گفت: هشت فرزند دارم. دوبار مکه رفتم، پنج بار کربلا، بازنشسته نیستم، بیمه ندارم، با کار آزاد زندگی ام را گذراندم.
خیلی برام جالب بود که مسلط به احکام و وقایع تاریخی بود.
گفتم: پدرجان چی باعث شده این اندازه در این سن و سال قبراق و سرحال و آرامش داشته باشی؟
گفت: #قناعت. به کم در زندگی قانع شدم و خداوند همه چیز را برای من جور کرد.
یه مثال جالبی برای انسان های #طمعکار زد.
می گفت: انسان طمع کار مثل ماهی در دریاست که به او اطلاع می دهند غیر از این دریا، دریای دیگری است و او تلاش می کند از این دریا بیرون بیایید ولی در مسیر رفتن می میرد.
او اگر در همین دریا می بود و زندگی می کرد، الآن بیشتر زنده بود.
چه زیبا فرمود اميرالمؤمنين علي عليه السلام:
▪️اَطْيَبُ الْعَيْشِ القَناعَةُ؛
خوش ترين زندگى، زندگى با قناعت است.
📚غررالحكم، ح ۲۹۱۸
#خاطرات #قناعت #زندگی_خوب
✍ محمد علی فتحی
#رسانه_حاج_فتحی 👇
🆔 @hajfathi_ir
🌹 #دستنوشته_شهید_القدس
#دلنوشته_حاج_هاشم
#شهادت_سوریه_۸_آذر_۱۴۰۳
.
▪️خودم شخصا نمیخواهم از کار با مقاومت دست بکشم و بازنشسته بشوم.دوست دارم در این منطقه عاقبتم ختم به شهادت شود و شهید بشوم. خیلی دوست دارم این اتفاق بیفتد. واقعا الان سه چهار سال است منتظرم. تقریبا دو سال آخر، مخصوصا بعد از شهادت شهید سلیمانی میلم به شهادت خیلی زیاد شده است.
.
▪️ آن جمله که ایشان به ما گفت: میوه رسیده هستی و اگر بمانی میگندی. خیلی نگرانم کرده است. با خودم میگویم نکند خدای ناکرده به پوسیدگی و گندیدگی دچار شوم!
در این یک سال اخیر، در این سالهای کرونایی که پیش آمده است، خیلی نگران این هستم که نکند خدای ناکرده، به درد و بیماری کرونا یا مثلا در تصادف یا سکته [بمیرم].بعد از چهل و دو سال هجرت و جهاد، حالا به مرگ طبیعی بمیرم، خیلی سخت است. از خدا خواسته بودم بعد از ازدواج بچههایم شهید شوم] من از گفتن این شرط پشیمانم. یعنی شرط برای خدا گذاشته بودم!آنها خدا دارند. من کی هستم که این حرف را بزنم. از این جهت خیلی پشیمان هستم. مرتب استغفار میکنم.
📚برشی از بخش پایانی #کتاب #خاطرات در دست انتشار سردار سرتیپ پاسدار #شهید کیومرث پورهاشمی (حاج هاشم).
.
#شهید_پور_هاشمی
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
#خاطرات
☑️ #ویژه شهادت حضرت امام #موسی_بن_جعفر علیهما السلام
⚫️برکت وجود علامه عسکری از عنایت باب الحوائج امام #موسی_کاظم علیه السلام
💠 ماجرای بیماری علامه عسکری در کودکی
🔺حضرت علامه می فرمودند:در ایامی که در سامرا بودم به مرض حصبه مبتلا شدم و هرچه در آنجا معالجه نمودم مفید واقع نشد مادرم با برادرانم مرا از سامرّه به کاظمین برای معالجه آوردند و در آنجا نزدیک صحن مطهر یک اتاق در مسافرخانه تهیه و در آنجا به معالجه من پرداختند.
🔺این معالجات مؤثر واقع نشد و من بیهوش افتاده بودم. وقتی از معالجه اطبای کاظمین مایوس شدند یک روز به بغداد رفته و یک طبیب را برای من به کاظمین آوردند.
⛔️ همین که نزدیک بستر من آمد و می خواست مشغول معاینه شود من در اتاق #احساس_سنگینی کردم و بی اختیار چشمم را باز کردم دیدم خوکی بر سر من آمده است.
بی اختیار آب دهان خود را به صورتش پرتاب کردم.
🔺گفت چه می کنی چه میکنی من دکترم من دکترم!
نسخه ای را تهیه کرد که ابدا مؤثر واقع نشد و من 👈🏻 لحظات آخر عمرم را سپری می کردم.
🔺تا اینکه دیدم حضرت عزرائیل وارد شد.با لباس سفید و بسیار زیبا و خشرو و خوش منظره و خوش قیافه پس از آن #پنج_تن علیهم السلام حضرت رسول اکرم و حضرت امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهم السلام به ترتیب وارد شدند. و همه نشستند و به من تسکین دادند و من مشغول صحبت کردن با آنها شدم وآنها نیز مشغول گفتگو با هم بودند.
🔆 در این حال که من به صورت ظاهرا بیهوش افتاده بودم دیدم #مادرم پریشان شده و از پله های مسافرخانه بالای بام بالا رفته و رو به گنبد حضرت #موسی_بن_جعفر کرده و عرض کرد: یا موسی بن جعفر من به خاطر شما بچه ام را اینجا آوردم شما راضی هستید بچه ام را اینجا دفن کنند ومن تنها برگردم؟😭
حاشا و کلا (البته این مناظر را ایشان با چشم دل و ملکوتی می دیدند نه با چشم سر آنها به هم بسته وبدن افتاده وعازم ارتحال است.)
👈🏻همین که مادرم با حضرت موسی بن جعفر مشغول تکلم بود دیدم آن حضرت به اتاق ما تشریف آوردند. و به #رسول_خدا عرض کردند:خواهش میکنم تقاضای #مادر #این_سید را بپذیرید.
🌺حضرت رسول الله رو کردند به جناب عزرائیل و فرمودند برو تا زمانی که خداوند مقرر فرماید.خداوند به واسطه #توسل_مادرش عمر او را تمدید کرده است ما هم می رویم ان شاءالله برای موقع دیگر.
💢 مادرم از پله ها پایین آمد و من نشستم و آنقدر از دست مادرم عصبانی بودم که حد نداشت و به مادرم گفتم: چرا این کار را کردی ❗️
من داشتم با پیامبر امیرالمومنین و حضرت فاطمه و حسنین علیهم السلام می رفتم و تو آمدی جلوی ما را گرفتی نگذاشتی حرکت کنیم.
📘منبع:مرزدار مکتب اهل بیت ص ۶۱
#شهادت_امام_کاظم علیه السلام
✅ مطالب درباره علامه عسکری🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695