☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
♣️ ابعاد وجودی سهگانه ما
(بخش سوم):
#قرآن_مجید کلمه #بشر را بیش از ۳۰ بار به کار برده است و بیش از دو برابر آن از کلمه #انسان استفاده کرده است.
ولیکن ما را محدود به این دو مفهوم نکرده است، بلکه ساحت سومی هم برای ما منظور داشته است که اشاره به ارزشمندترین بُعد وجودی ماست در قالب کلمه #آدم و مفهوم «آدمیت» که کمتر از ۳۰ آنرا به کار برده است!
👌 #آدمیت همان #نفس_مرضیة است که مقامی بس رفیع و تقریبا دست نیافتنی است!
چنانکه ظریفی گفت: «ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل!»
و دقیق دیگری تکمیل کرد که: «ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محال است»!
آدمیت فراتر از انسانیت است همچنانکه انسانیت فراتر از بشریت است.
👈 در بشریت هیچکسی بر دیگری برتری ندارد حتی برگزیدهترین مخلوق خدا که معترف است به «قل إنما أنا بشر مثلکم»!
در بشریت همگان مثل هم هستند ولو اینکه خواص جسمانی انواع تیرهها و نژادها با هم بسی متفاوت باشند؛ از سفید تا سیاه و از کوتاه تا بلند و...
اما در انسانیت بلحاظ «نوسان نفوس»، تفاوتها بسی هست که بلحاظ ناپایداری آنها ایضا نمیتوان ارزیابی دقیقی از آنها به عمل آورد.
ایبسا #عابد و زاهدی که یکشبه و بلکه در یک لحظه سقوط میکند و ایبسا #عاصی و #طاغی که مقبولیت #توبه پیدا کرده و صعود مییابد.
(و المخلصین فی خطر عظیم)!
۲- و اما مذهب؛
مطلقگوئی و کلیگوئی در این حیطه، بسیار ابلهانه است.
زیرا کدام مذهب؟ سؤالی است که #عقل اجازه نمیدهد کسی از جواب دادن بدان بگریزد.
آیا هر مذهبی محکوم است؟! در حالیکه در زمین شاهد #انوع_مذاهب هستیم که بعضا تا ۱۸۰ درجه در مقابل همدیگر قرار دارند.
مذهب علیه مذهب یک واقعیت و بلکه حقیقت است.
به تعبیر قرآن؛ «لکم دینکم و لی دین» که بعد از تأکید و تکرار عجیبی بر مرزبندی #کفر و #ایمان، بیان میشود.
⁉️ محکومیت هر مذهبی به همسانی با نژادپرستی (در حالی که برخی مذاهب از جمله #مذهب_تشیع، آنرا شدیدا تخطئه کرده و میکنند) چه وجهی از خردمندی و درایت دارد؟!
✅ محکومیت همه مذاهب بصورت یکپارچه، نهایت بلاهت و سفاهت است.
و اتفاقا آفرینش صحنهای که بهانه تحریر این مقال گشت، از تأکیدات مصرحه مذهب ماست.
مذهبی که #رسول آن «رحمة للعالمین» است (و البته شمشیری آخته علیه #ظالمین بیرحم #ضد_بشریت و #ضد_انسانیت و #ضد_آدمیت)
بنابراین در انتخاب عبارات و کلمات خود باید بسیار اهل دقت و نظر باشیم تا بخاطر اهمالگوئی، موجب تضییع ارزشهائی نباشیم که در ذات خود آنها را #مقدس و #متعالی میدانیم.
و اینکه حواسمان به #شیطان_لعین (#ابلیس_رجیم) باشد که با سلاح «ارزش علیه ارزش» ما را از #صراط_مستقیم الهی، دور نسازد.
بنابراین بشریت (با مفهوم انسانیت و بلکه آدمیت) نه در مقابل #مذهب_حق است و نه بر مذهب حق برتری دارد.
⁉️ بشریتی که بجز حیوانیت (بل هم أضل) نباشد کی و کجا بر مذهبی که عین آدمیت (عاشق معشوق حقیقی و خادم للعالمین) است، رجحان دارد؟! فتأمل! و السلام
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
+ ابعاد حکمرانی قرآنی؛
(جواب کوتاهی به سؤالی که دو سال قبل (۱۴۰۰) یکی از دوستان راجع به وجاهت برگزاری یک دوره آموزشی در موضوع «حکمرانی قرآنی» توسط یک مؤسسه فرهنگی، پرسید:)
بسمه تعالی
حکمرانی قرآنی
چنانکه مستحضرید؛ #خالق_متعال در قرآن، ما را با سه عبارت؛ «آدم+انسان+بشر» معرفی میکند که نشان از سه بُعدی بودن ما دارد.
در اینجا از استدلال و تعلیل این عبارتپردازی عبور کرده و به ابعاد اجتماعی (محتاج حکمرانی) جامعه سه ساحتی؛ بشریتی، انسانیتی و آدمیتی اشارهای کوتاه میکنیم.
هر جامعهای که #فرصت_خلافت دارد، نیازمندیها و حوائج سهگانهای دارد که عبارتند از:
۱) حوائج و توقعات بشریتی
۲) حوائج و توقعات انسانیتی
۳) حوائج و توقعات آدمیتی
هر حکومتی بویژه از نوع #حکمرانی_قرآنی، ملتزم است تا به اجابت این حاجتها و #توقعات_ثلاثه بپردازد.
اجابت این نیازمندیهای سهگانه، امری کاملا تخصصی است که قاعدتاً متخصصین آن باید تربیت شوند.
امر خطیر #تربیت_متخصصین حکمرانی قرآنی (متخصص در اجابت تمنیّات بشری، نیازمندیهای انسانیتی و حاجتهای آدمیتی جامعه) قاعدتاً رهین معرفتشناسی، برنامهریزی و امکانات ضروری آنست.
البته این امر یک #تکلیف_حاکمیتی است ولیکن در قالب «اُمّة یدعون الی الخیر» هم قابل پیشبرد است و بالتبع «السابقون السابقون؛ اولئک المقربون»!
حال که «مرکز تربیت مدیران قرآنی» تحت پوشش «بنیاد قرآن» مصمم به رِدامندی جبّه «امة یدعون الی الخیر» است، باید مهیای «عزم عظیم»ی گردد.
فلذا باید دید؛ #الزامات_عزم_عظیم چیستند و کدامند؟
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۴۰):
کدام #رئیس_جمهور، بهتر است؟
❌ اصولطلب
❌ اصلاحگرا
❌ اعتدالی
✅هیچکدام😳🙄🤔
گرهگشایی از کلافهای سر در گم
اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون!
(بخش ۰۳):
مبحث #اصول_گرایی و #اصلاح_طلبی، طفیلی و تابع مبحث «نهضت+نظام اسلامی» است.
#نظام_ولایی (در تعبیر مقام معظم رهبری؛ #نظام_انقلابی و در تعبیر #قانون_اساسی؛ #نظام_مکتبی) تعبیر سزامندی برای تعریف و ترکیب «نهضت+نظام اسلامی» است.
«اصولگرایی» و «اصلاحطلبی»، دو بال پرواز «نظام ولایی» هستند و چیدن هر کدام از این دو جناح، (جناح بمعنی بال پرواز نه بمفهوم باندهای سیاسی سالوسهای احمق یا وقیح چپ و راست)، در حکم ساقط کردن نظام ولایی است. بنابراین «اصولگرایی+اصلاحطلبی»، در ساحت عقلانیت، ریشه مستحکم نظام ولایی را دارند. ولیکن مبدأ دیگری هم بعد از تشکیل جمهوری اسلامی ایران، شکل گرفت که آنرا میتوان پدیدهای تحمیلی همچون (میهمان ناخوانده که میزبان، مایل یا قادر به رد آن نیست!) حاملگی به بچهای که والدین، آمادگی تولد او را ندارند ولیکن حال که نطفهاش منعقد شده، نمیتوان سقط جنین را در باره آن، عملی کرد! نه اینکه نامشروع باشد بلکه صرفاً ناخواسته است. فلذا چارهای جز مراقبت از او نیست، چه قبل از تولد و چه بعداز تولد.
این پدیده نامطلوب چیست؟ و جمهوری اسلامی ایران، چرا و چگونه باردار آن گردید؟!
قبل از جواب این سؤال مهم، لازمست درنگ دقیقتری نسبت به موضوعیت تغایر اصولگرا با اصولگرایی و نیز تنافر اصلاحطلب با اصلاحطلبی داشته باشیم.
در بخش اول این سلسله، سخن از «لزوم تخریب اصولگرا و اصلاحطلب» و «ضرورت تکریم اصولگرایی و اصلاحطلبی» رفت و هیچ تناقضی در میان نیست. زیرا «اصولگرا» غیر از «اصولگرایی» است همچنانکه «اصلاحطلب» متغایر با «اصلاحطلبی» میباشد.
اصولگرای سیاسی بلحاظ ضدیتی که با اصلاحطلب سیاسی میورزد (که چیزی بجز باندبازی سیاسی به هر قیمتی نیست) لذا خود را در مقابل اصلاحطلبی هم قرار میدهد و حال آنکه اصلاحطلبی و تحولخواهی از اصول اساسی نهضت+نظام اسلامی است. اللهم حوّل حالنا بحسن حالک 🤲
متقابلاً اصلاحطلب سیاسی نیز بلحاظ ضدیتی که با اصولگرای سیاسی میورزد (که چیزی بجز باندبازی سیاسی به هر قیمتی نیست) لذا خود را در مقابل اصولگرایی هم قرار میدهد و حال آنکه اصولگرایی و تعهدخواهی از اصول بنیادین نهضت+نظام اسلامی است. اللهم ثبت قلوبنا علی دینک 🤲
بنابراین اصولگرای ضد اصلاحطلبی و اصلاحطلب ضد اصولگرایی، دو لبه یک قیچی هستند برای بریدن ریشهها و شاخههای نهضت+نظام اسلامی و به اضمحلال کشانیدن نظام ولایی #ملت_رشید_ایران. فلذا امام خامنهای در مورخه ۱۳۸۴/۲/۱۸ تصریح فرمودند؛ «من این تقسیمبندیهای #چپ و #راست را قبول ندارم» + «بنده به اصولگرای اصلاحطلب معتقدم»
مفهوم این سخن کاملاً واضح است که اصولگرای بدون اصلاحطلبی، ضلالت است همچنانکه اصلاحطلب بدون اصولگرایی، خیانت است و مستوجب #غضب_الهی.
اصلاحطلبهای نافی اصولگرایی، مصداق بارز #مغضوبین هستند. همچنانکه اصولگراهای فاقد اصلاحطلبی، مصداق بارز #ضآلّین و گمراهان هستند.
و «اصولگرای اصلاحطلب» هم از زمره «إنعام یافتگان الهی» بوده و در #صراط_مستقیم الله در حرکت است.
بنابراین هر شخص حقیقی یا حقوقی که صرفاً بر یکی از این دو ضرورت توأمان تأکید نماید، در ضدیت با نظام ولایی بوده و در حال تضعیف نهضت+نظام اسلامی است و لذا باید تخریب شود و بنده سالهاست که هر ۲ باند تبهکار موسوم به اصولگرا و اصلاحطلب را توأمان مورد حمله و افشاگری خود قرار دادهام.
در این معرکه، اشخاص حقیقی یا حقوقی مدعی #اعتدال هم اگر بمعنای تجمیع مبانی اصولگرایی و اصلاحطلبی در وفاداری به نهضت+نظام اسلامی باشند، از زمره نیروهای نظام ولایی به شمار میروند و چنانچه بمفهوم اجماع اصولگراها و اصلاحطلبها هستند که در زمره خیانتپیشگان هستند و باید بدون واهمه تخریب شوند.
زمانی که بنده بعنوان دبیرکل یک حزبی، عضو گروه تلگرامی دبیران احزاب (#خانه_احزاب ضد ولایت!) بودم و با تمام وجودم معنا و مفهوم آیه قرآنی «کُلُّ حزبٍ بما لدیهم فرحون» را لمس کردم، با هر سه ضلع مثلث شوم مذکور (که هر سه، فاقد #نگاه_درست بودند و هستند) در کشمکشی بیپایان بودم، صحنه عجیبی شکل گرفته بود! به هر ضلع این مثلث که حمله میکردم مورد تحسین و تشویق دو ضلع دیگر قرار میگرفتم! ولیکن در مجموع هر سه ضلع آن نهایتاً رأی به اخراج بنده از گروه دادند و دو بار اخراج کرده و مجدداً برگردانیدند و دفعه سوم که اخراج شدم، دیگر نپذیرفتم که به جمع آن ضالین و مغضوبین و مضلین برگردم!
و اما دو نکته مهم دیگر که به سخن #آقا معطوف است؛ یکی تاریخ بیان آن است و دیگری بحث چپ و راست!
..ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۴/۸
🆔کانال @chelcheraaqHM
💠
🎲گروه چلچراغ معارف و احکام
🙏