eitaa logo
پژوهشگاه حم
272 دنبال‌کننده
830 عکس
916 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ شاکله شخصیتی انسان‌ها (بخش ۰۲): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2512 بخش قبلی☝️ کلمه «أهدی» در آیه مذکور، بمعنای «هدایت‌یافته‌تر» گویای آنست که یک مطلب نسبی است و مطلق‌بردار نیست. فلذا با درجات متعددی از هدایت قابل درصدبندی مواجهیم. یعنی کسانی هدایت‌یافته هستند و کسانی هم هدایت‌یافته‌تر! ولیکن تک‌احتمالی‌ها قادر به درک این نیستند و طبق عادت مألوف و معمول خود، همه‌چیز را سیاه یا سفید می‌بینند و هیچ اعتقادی به هیچ رنگ دیگری ندارند! انسان‌ها را یا هدایت‌یافته می‌پندارند یا گمراه و ضلیل! حد وسطی برای کسی قائل نیستند فلذا با دیگران یا می‌ورزند یا که قاعدتاً هر دو بیراهه است. این‌گونه انسان‌ها معمولاً مستبدینی هستند که «تنها برداشت» خود را مطلقا «درست‌ترین برداشت» تلقی می‌کنند و نسبت به دیگران به می‌پردازند و اگر در صحنه‌های وارد شوند تبدیل می‌شوند به کرگدن‌های ویرانگر یا کوروکودیل‌های غارتگر! «تک‌احتمالی‌های بدبین» بعنوان خطرناک‌ترین انسان‌های جامعه، معمولا به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شوند و نصیحت‌ناپذیرند و با مفهومی بنام کاملاً بیگانه هستند و لذا بحث و مذاکره با آن‌ها معمولاً بی‌ثمر و بلکه بدنتیجه است! این مریض‌القلب‌ها معمولاً زمانی متوجه خبط و خطای خود شده و نادم می‌شوند که مرتکب جنایت یا خیانت شده و دیگر کار از کار گذشته است. اکثر فریب‌خورده‌ها که براحتی اسیر نیرنگ شیادها می‌شوند، از همین «انسان‌های تک‌احتمالی» هستند ولیکن از نوع آن‌ها. البته خوشبینی و بدبینی، فرع بر تک‌احتمالی آنهاست. یعنی نوع تک‌احتمالی می‌تواند تعیین‌کننده باشد و کسی را بسمت بدبینی یا خوش‌بینی سوق دهد. به همین علت، انسان‌های تک‌احتمالی گاهی هستند و گاهی خوشبین و لذا چندان ثباتی در خود ندارند. این‌ها را بعلت (dogmatism) می‌توان و هم نامید. و از آنجا که «تنهااحتمال» متبادر به ذهن‌شان معمولاً می‌باشد، آن‌ها را هم می‌توان نامید. بر اساس توهم و آمادگی برای ، بدترین مصیبت دامن‌گیر اینهاست. قرآن کریم، آن‌ها را «فی قلوبهم مرض» معرفی می‌کند. یعنی یا که از مصادیق ملعونین هستند. (که فقط در سوره احزاب بدانها اشاره شده است) شامل سه قسم از انسان‌هاست (، و ) که لیاقت و قابلیت در را ندارند و بر فرض است که آن‌ها را شناسایی، بازداشت و محاکمه نماید و محکومیت آنها یا و یا است. خطرناک بودن اینها بعلت اقدام عاجل آنهاست که البته کاملاً قابل انتظار است زیرا هیچ مجالی به خود نمی‌دهند که قبل از و خود به احتمالات دیگر حتی لحظه‌ای فکر بکنند و بعضاً اینها را هم می‌نامند!! این‌ها همان‌هایی هستند که تنها به قاضی رفته و راضی برمی‌گردند! و برای این‌ها کاملاً بی‌معنی‌ست. وجود چنین انسان‌هایی در (حکومتی و قدرتی)، برای جامعه بسی مضرّ و وحشتناک است. آیا هسته‌های گزینش ادارات، فرمول و فرمت‌هایی برای شناسایی چنین افرادی دارند تا از ورود یا ارتقاء آن‌ها در مراتب اداری و تشکیلاتی، پیشگیری کنند؟ در پیش است و ، چگونه باید تشخیص بدهند که به «کاندیدهای تک‌احتمالی» رأی ندهند؟ البته بعید نیست که تک‌احتمال اینها گاهی قرین واقعیت باشد که در اینصورت آن‌ها باصطلاح به خال زده و برنده میدان و معرکه می‌شوند. ولیکن این ، به ریسک و خطر نهفته در روش و منش رفتاری مرسوم و معمول اینها نمی‌ارزد. در مقابل «افراد تک‌احتمالی»، افرادی هستند که آن‌ها را باید «چند احتمالی» (از دو احتمال لغایت احتمالات حتی نیم‌درصدی متعدد!) نامید. تعداد این عده از انسان‌ها در علت‌یابی گفتارها و رفتارهای دیگران و پدیده‌های پیرامونی، معمولاً تابع میزان بدبینی و خوش‌بینی آنهاست. هرچه خوشبین‌تر باشند تعداد احتمالات ذهنی‌شان، کمتر می‌شود و هرچه بدبین‌تر باشند بر تعداد احتمالات آن‌ها افزوده می‌گردد. بر خلاف گروه تک‌احتمالی که اهل اقدام عاجل هستند، اینها معمولاً گرفتار ، ، نامعقول، ایستائی بی‌وجه و می‌شوند و فرصت‌های لازمه را بر باد می‌دهند و بسیاری از ، معطل می‌ماند. اینها آنچنان اسیر احتمالات مختلف و گمانه‌زنی‌های گوناگون و بلکه می‌شوند که تحقیق و توزین آنها جهت رسیدن به ، مجال هر اقدام فوری و لازم را از آن‌ها سلب می‌کند. ... ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2517سیدمحمدحسینی(منتظر) شهریور ۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏
يکي بود يکي نبود ... حکایت کرده‌اند که روزی قصابی، دستش را برید و پیش حکیمی رفت. حکیم که مردی منفعت‌طلب بود، زخم مرد را نگاه کرد. متوجه شد استخوانی شکسته لای زخم بیمار است که می‌توان آن را بیرون کشید. اما منصرف شد و استخوان را همان جا لای زخم گذاشت تا بیمار تعداد دفعات بیشتری به او مراجعه و دستمزد زیادی بابت این کار از او دریافت کند! از آن‌روز به بعد، کار قصاب در آمد. هر روز مقداری گوشت با خود می‌برد و با مبلغی به حکیم باشی می‌داد و حکیم هم را می‌کرد، اما زخم قصاب خوب نشد که نشد. مدتی به همین منوال گذشت تا اینکه روزی حکیم برای مداوای بیماری از شهر خارج شد و چند روزی به سفر رفت و از آنجایی که پسرش طبابت را از او یاد گرفته بود، به جای او بیماران را مداوا می‌کرد. آن‌روز هم طبق معمول همیشه، قصاب نزد حکیم رفت و حکیم باشی دست او را مداوا کرد و پس از ضد عفونی می‌خواست پانسمان کند که متوجه استخوان لای زخم شد و آن را بیرون کشید و زخم را بست و به قصاب گفت: به زودی زخمت بهبود پیدا می‌کند. دو روز بعد قصاب خوشحال نزد پسر حکیم آمد و به او گفت: تو بهتر از پدرت مداوا می کنی. زخم من امروز خیلی بهتر است. پسر حکیم هم بار دیگر زخم را ضدعفونی کرد و بست و به قصاب گفت: از فردا نیازی نیست که نزد من بیایی. چند روزی گذشت و حکیم از سفر برگشت. وقتی همسرش سفره را پهن کرد، متوجه شد که غذایش گوشت ندارد و فقط بادمجان و کدو در آن است. با تعجب گفت: این غذا چرا گوشت ندارد؟! همسرش گفت تو که رفتی، پسرمان هم گوشتی نخریده. حکیم با تعجب از پسر سوال کرد: مگر قصاب نزد تو نیامد؟ پسر حکیم با خوشحالی گفت: چرا پدر آمد و من زخمش را بستم و استخوانی که لای آن مانده بود را بیرون کشیدم. مطمئن باشید کارم را خوب انجام داده‌ام. حکیم آهی کشید و روی دستش زد و گفت: از قدیم گفته بودند" نکرده کار، نبر به کار"! پس بگو از امشب غذای ما گوشت ندارد. من خودم استخوان را لای زخم گذاشته بودم تا قصاب هر روز نزد من آمده و مقداری گوشت برایمان بیاورد. از آن روز به بعد در باره کسی که جلوی پیشرفت کارها را بگیرد یا دایم اشکال‌تراشی کند، می‌گویند: استخوان لای زخم می‌گذارد. (از ضرب‌المثل‌های مشهور ایرانی) ➕ استخوان لای زخم گذاشتن کنایه از چیست؟ ۱- یعنی با ایجاد مشکل، جلوی پیشرفت کسی یا کاری را گرفتن. ۲- معمولا در جایی به کار می‌برند که کسی با نیرنگ و حیله‌گری، حل مشکلی را به تاخیر می‌اندازد و دیگران را بلاتکلیف می‌گذارد. این کار به سبب بی‌تدبیری اوست یا منفعت‌طلبی. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌استخوان لای زخم ایران متهمین ردیف اول؛ دکتران! عده‌ای دکترنما (معمولاً آن‌ها که خود را از یا گرفته‌اند!)، مهارت عجیبی در استخوان لای زخم گذاشتن دارند! این جماعت که عمدتاً و بعضاً یا دارند (مثل که اولین مدرک دکترا را از انگلیسی‌ها گرفت تا که ایضاً از بریتیش گرفت و تا که آن‌را از آمریکایی‌ها گرفت و که از هر دو گرفت!)، خطرناک‌ترین دکترهای ایرانی هستند. زیرا که مهارت شگفتی هم در به در سطح ایران آموخته‌اند و از حمایت پیچیده‌ای هم برخوردارند! این‌ها زخمی بنام بر زدند که جای آن حالا حالا ها برای ، درد خواهد داشت. همان زخمی که در ، ظرف ۲۰دقیقه (علیرغم مخالفت و التماس و حتی 👈گریه برخی نمایندگان👉)، پانسمان شد بدون اینکه استخوان‌های لای آن را خارج کنند! عجیب‌تر اینکه ، در فرافکنی وقیحانه‌ای، منتقدین و مخالفین را نامیدند و می‌نامند! یکی از بزرگترین استخوان‌های لای ، پدیده بی‌نظیری بنام است! اگرچه ادعا کرده که قبلاً هم رخ داده است!! در حالی‌که نه در ایران و نه در جهان حتی در ننگین‌ترین قراردادهای تحمیلی مثل ۱۸۲۸ ترکمنچای + ۱۸۵۷ هرات + ۱۹۰۱ دارسی + ۱۹۱۹ بریتانیا هم چنین چیزی إعمال نشده است!! در هر حال، در این ۱۰ سالی که از تصویب مکانیسم ماشه گذشته، اتفاقاتی رخ داده است که بالتبع هیچ وجاهتی در ابعاد اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی برای فعال‌سازی آن باقی نگذاشته است و مناسب‌ترین تعبیر همان است که عرض کردم؛ 👈«لولوی مُرده»👉! ولیکن و بدنبال آن هستند که ملت ما را حتی از تابوت آن هم بترسانند! تا بتوانند به با ، باز گردند! 👌آنچه که از تشییع جنازه مکانیسم ماشه، دنبال می‌کند، همان اراده همیشگی ۳٫۸۰۰ ساله است، یعنی «تضعیف، تجزیه و نابودی ایران»! ولیکن چیزی که تفاله‌های آن‌ها دنبال می‌کنند، عبارتست از؛ «تضعیف، تجزیه و نابودی ایران»!! حال نوبت است!! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۲۷