💢 من سرهنگ هستم
🔹 سرهنگ های زمانه ما نظامیانی هستند که همیشه فراتر از وظیفه شان عمل میکنند
🔹 دیدار فرمانده انتظامی کرمان با مردم جنوب شرق کشور
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
🔺سرداری که عاشق شهادت بود‼️
شهید در عمده عملیات های دفاع مقدس از جمله #بیت_المقدس حضور داشت ؛ در این عملیات شهید #مرتضیٰ_ورکش برادر بزرگترش به شهادت رسید ؛ در حالی که سردار ورکش در خط مقدم و ۷ کیلومتر جلوتر از او بود ، نرسیدن به شهادت همیشه او را آزار می داد و می گفت : من لیاقت شهادت ندارم...
#سردارشهیدتقیورکش
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
💠منتظرت هستم
یک روز بعد از #شهادت عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود
گفتم بروم سراغ آن دفتری که #خاطرات مشترکمان را در آن می نوشتیم.
به محض باز کردن دفتر، دیدم برایم یک نامه با این مضمون نوشته بود:
#همسر عزیزم، من به شما افتخار می کنم که مرا سربلند و #عاقبت_به_خیر کردی و باعث شدی اسم من هم در فهرست #شهدای_کربلا نوشته شود. آن دنیا #منتظرت_هستم
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
اینجوری یلدا گرفتن که الان بتونیم یلدا بگیریم.
شادی روح مقدس شهدا #صلوات
#شب_یلدا
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
نزدیک ظهر روی یک تپه کوچک توی فکه نشسته بودیم. حالت مجید خیلی عجیب بود.
با تعجب به اطراف نگاه می کرد. یکدفعه بلند شد و گفت: پیدا کردم. این همان بلدوزره!
بعد هم سریع به آن سمت رفتیم. در کنار بلدوزر یک خاکریز کوچک بود. کمی آنطرف تر یک سیم خار دار قرار داشت. مجید به آن سمت رفت. انگار اینجا را کاملا می شناخت!
خاکها را کمی کنار زد. پیکر دو شهید گمنام در کنار سیم خاردار نمایان شد.
مجید قمقمه آب را برداشت و روی صورت شهدا می ریخت. آبها رامی ریخت و گریه می کرد.
می گفت : بچه ها ببخشید اون شب بهتون آب ندادم. به خدا نداشتم.
مجید روضه خوان شده بود و...
منبع: 72 روایت از شهدای گمنام و جاویدالاثر
(شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات)
@sabkeshohada
@sabkeshohada
#سربازحاجقاسم