eitaa logo
سبک شهدا
1.4هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
66 فایل
کپی بدون لینک همراه دعای عاقبت بخیری = حلال☆ کارهای فرهنگی‌وجهادی: @sabkeshohada2 <تاریخ تاسیس : <۱۳۹۸/۹/۲۴ تقدیم به ساحت مقدس حضرت مادر(س)
مشاهده در ایتا
دانلود
موجب درونگرایی و بروز رفتار خشونت در کودکان و نوجوانان می‌شود بازی‌های خشن ویدیوئی به دلیل مضامین رقابتی می‌توانند سبب شکل گیری رفتار خشونت آمیز در مخاطبان شوند. تحقیقات انجام شده نشانگر آن است که شرکت‌های تولیدکننده بازی‌های رایانه‌ای برای جذب و به دنبال آن فروش بیشتر، از سه عامل اصلی خشونت، وحشت و شهوت استفاده می‌کنند. یکی دیگر از این مشکلات، این رده سنی به بازی است. اعتیاد به بازی رایانه‌ای در میان بسیاری از افرادی که وقت زیادی برای این بازی‌ها می‌گذارند دیده می‌شود، به طوری که نوجوان نمی‌تواند برای مدت طولانی بازی نکند و از لحاظ خود را نیازمند بازی کردن می‌بینند. بسیاری از این افراد، هنگام هم راحت نیستند و دچار کابوس می شوند. 🌈 کانال سَبکِ شُهَدا♡ @sabkeShohada @sabkeShohada
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺 @zohoreshgh ❣﷽❣ 💠 ❗️ 🌺آیت الله جوادی آملی: 🔰ما اصرار نکنیم امام(ع) را ببینیم تمام تلاش و کوشش ما این باشد که امام، ما را ببیند و گرنه کسانی بودند که مدت‌های مدید پیغمبر(ص) را دیدند، پشت سرش نماز پنج وقت را می‌خواندند، آن هم در مسجدالنبی که بعد از مسجدالحرام بهترین مسجد روی زمین است، ولی مشکلشان حل نشد. ⭕️وجود مبارک امام چون است دو نگاه دارد چون مستخلف‌عنه‌اش، یعنی الله دارد، خدای سبحان یک نگاه عمومی دارد که «و الله بکل شیء بصیر» خب را و ما بکنیم ذات اقدس الهی می بیند. ✴️اما یک که خدا بعضی‌ها را نگاه نمی‌کند با بعضی‌ها حرف نمی‌زند آن نگاه است، در بخش‌هایی از آیات مربوط به معاد دارد که «لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ» خدا با بعضی‌ها حرف نمی‌زند بعضی‌ها را نگاه نمی‌کند، خب آن نگاه، است. 🌾وجود مبارک ولی عصر(عج) نیز دو نگاه دارد، یک است که ما هر کاری بکنیم را به عرض حضرت می‌رسانند و ایشان می‌بیند، هم دارد، معلوم می شود ما نه امام! 💟مبادا کسی خیال کند حالا حضرت وقتی است نگاه نمی‌کند، او که با نگاه نمی کند، پیامبر اسلام در حدیث شریفی می فرمایند ما که «تنام عینی و لا ینام قلبی» ما همیشه بیداریم.! 🌼✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨🌼 کانال سَبکِ شُهَدا♡ @sabkeShohada @sabkeShohada
شما شب از بیــدار شـــوید و سجـــاده را پهــن کنید و بشینید ســر سجاده حتی چرت زدن سر سجاده ی شب در زندگی اثر می گذارد... 📚 در مَحضَرِ عُرَفا کانال سَبکِ شُهَدا♡ @sabkeShohada
👇👇 🌸یه شب حسین به اومد. جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه مزارش بود. 🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود. رنگ متنِ پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ بود. 🌸دیدم بعضی ها میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم. 🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم نبود.داشت می کرد. 🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من هستم. من رو در گرفت و گفت، راستش من خیلی بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، با شهید معز غلامی آشنا شدم. 🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید کردم. بعدها شهید رو در دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت. 🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز . ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم... 😍 📚کتاب سرو قمحانه، ص 132 🌷 @sabkeShohada
🔴 💠 مرحوم آيت الله خويی فرموده بودند در جوانی که در درس می‌خواندم؛ خانه کوچک سی چهل متری داشتم و خانمم در خانه می‌گرفت و اکثر خانم‌ها هم معمولاً زودتر از روضه به مجلس می‌آيند و بعد از روضه هم يکی دو ساعت با هم صحبت می‌کنند. من چون می‌خواستم کنم اين مجلس خانم‌ها مزاحم مطالعه من بود. بعد از چند روز ديدم که اين روضه وقت من را خيلی می‌گيرد. به خانمم گفتم که اين روضه شما درس من است و روضه را به هم زدم. بعد از اين ماجرا من درد شديدی گرفت و بينايی‌ام داشت از بين می‌رفت. هر چه معالجه کردم خوب نشد. بعد از مدتی خانمم در ديد که به او گفتند شوهر شما چون مجلس روضه را به هم زده است می‌شود. به او بگو از اين کار پشيمان شود و توبه کند و برای چشمش تربت امام حسين علیه‌السلام را به چشمش بمالد و آيت‌الله خويی استغفار می‌کند و دوباره روضه را در منزلش برقرار می‌کند و با تربت امام حسين عليه‌السلام چشمانش می‌يابد. @SABKESHOHADA
《اگر یڪ روز پاڪ باشید و نڪنید، حتما آقا(عج) را در می بینید!. واگر ۱۰ روز پاڪ باشید ،خود حضـرت را خواهید دید!》 @sabkeshohada @sabkeshohada
《اگر یڪ روز پاڪ باشید و نڪنید، حتما آقا(عج) را در می بینید!. واگر ۱۰ روز پاڪ باشید ،خود حضـرت را خواهید دید!》 @sabkeshohada @sabkeshohada
🔹شبی در خواب زیبا و خوشرویی را دیدم که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را خودش کرد. من به او گفتم شما چه کسی هستی گفت: اسمم است 🔸و در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ پهن است و آکنده از شمیم عطری دل انگیز است. و تعدادی از روی فرش ایستاده اند👥 🔹عباس به من گفت: به بگویید زیاد نگران من نباشد جای من بسیار خوب است؛ من پروانه وار و پر کشیده ام. به نیت من به مدت دو سال🗓 قضای احتیاطی بخوانید؛ من نیاز به نماز دارم. از خاله ام که معلم روخوانی و روانخوانی قرآن شماست تشکر کنید که به زیاد قرآن می خواند. صبح از بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم 🔹اشک در چشمانش حلقه زد و گریست گفت عباس را مثل دوست می داشتم. وقتی خبر شهادتش را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت میکنم به قرآن میخوانم و میفرستم 📚 اذان صبح به وقت حلب شهید_عباس_دانشگر @sabkeshohada @sabkeshohada
👇👇 🌸یه شب حسین به اومد. جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه مزارش بود. 🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود. رنگ متنِ پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ بود. 🌸دیدم بعضی ها میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم. 🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم نبود.داشت می کرد. 🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من هستم. من رو در گرفت و گفت، راستش من خیلی بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، با شهید معز غلامی آشنا شدم. 🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید کردم. بعدها شهید رو در دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت. 🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز . ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم... 📚کتاب سرو قمحانه، ص 132 ( از عاشقان شهید هادی ) @sabkeshohada @sabkeshohada
🌴🥀💐🌼💐🥀🌴 می گفت: مدتها بعد از در رویایی او را دیدم. درون قطار با آسیه نشسته بودم. بیرون پنجره، بود که بر صورتش داشت. او مرا محو خود کرده است. کسی در ایستاده بود. به او افتاد. خدا می داند چقدر از دیدنش شدم. بود. به من اشاره کرد و با رسا گفت: نباش، من دارم . فردای آن روز بی منتظر خوابم بودم. ساعت نه صبح از تماس گرفتند و گفتند یک بسیجی به نام به منتقل شده که احتمال می دهیم متعلق به خانواده شما باشد. با خانواده برای راهی شدیم. گفته بودند باید او را کنم. باورش خیلی سخت بود. به طور کامل ، استخوان هایش در هم و متعددی بر نشسته بود. وقتی چشمم به ، که قبلا خورده بود افتاد پیدا کردم که خودش است. بعد از دیدن دیگه آرام و قرار نداشتم. بار دیگر در به آمد و گفت: چرا اینقدر ناراحتی؟ من از اینکه تو با دیدن اذیت شدی ناراحتم! بعد با حالتی خاص گفت: باور کن قبل از تعداد زیادی را منهدم کردم و لحظه ی هیچ چیز نفهمیدم. چرا که در کنارم بود و بالای نشسته بودند!" 📚کتاب وصال، صفحه ۸۵ الی ۸۶ شادی روح و @sabkeshohada @sabkeshohada