°•|🌿🌹
#طلبه
#دانشجو
#شهید_علیعباس_حسینپور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زندگینامه
🔴شهیدی که بعد از شهادت، به زیارت #امام_رضا (علیه السلام) رفت
◽️متولد #خرمآباد بود و عاشق امام رضا (علیه السلام) که سال ۱۳۶۴ ، در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسید.
◽️قبل از شهادتش نوشته بود:
"ای کاش امام رضا را بار دیگر زیارت کنم" و چون عاشق یار بود، ثامن الحجج بار دیگه او را طلبید.
◽️پیكر مطهر ایشان به جای اینكه به زادگاهش خرم آباد انتقال یابد به مشهد مقدس فرستاده شد و این نشانه اوج اخلاص و ارادت وی به علی بن موسی الرضا (ع) و همچنین لطف و عنایت حضرت به ایشان بود؛ به طوری كه بعد از رسیدن جنازه به مشهد مقدس پیكر او را در حرم مطهر به طواف بردند و سپس در دانشگاه به عنوان اولین شهید دانشگاه به گرد او حلقه زدند.
◽️پیكر مطهر وی فضای دانشگاه را معنوی نمود كه در این رابطه یكی از دانشجویان بیان كرده است:
《او باز آمد و ما با او نماز گذاردیم او امام جماعت شده بود، او خوابیده نماز میخواند و بار دیگر در بالای سر حضرت رضا(ع) از ولی نعمتش تشكر كرد》
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
@sabkeShohada
°•|🌿🌹
#شهید_محمدجواد_تندگویان
#سیاستمدار
#وزیر_نفت_كابینه_شهید_رجایی
#ولادت : ۱۳۲۹/۳/۲۶
#محل_تولد : تهران
🔹🔷💠🔷🔹
#زندگینامه
🔴 #شهیدی_که_تاریخ_شهادت_ندارد
◽️در طول چهل روز وزارت، به منظور نظارت مستقیم بر این عملیات سه بار به آبادان رفت اما در چهارمین سفرش به آبادان، در ۹ آبان ۱۳۵۹ نیروهای عراقی که صبح آن روز جاده فرعی ماهشهر ـ آبادان را در اختیار گرفته بودند وی را به همراه دو معاونش، و دو تن از محافظانش به اسارت گرفتند.
◽️دولت ایران با استناد به قوانین و مقررات بینالمللی از مجامع جهانی، بویژه صلیب سرخ، برای آزادی وی استمداد کرد، اما عراق تندگویان را اسیر جنگی دانست.
◽️پس از گذشت حدود یازده سال، با آزاد شدن تدریجی اسرای ایرانی در ۱۳۶۹ شمسی، اخباری حاکی از زنده بودن تندگویان انتشار یافت، ولی دولت عراق اعلام کرد که وزیر نفت سابق ایران در ۱۳۶۱ شمسی در سلولش خودکشی کرده است. همان موقع شایعه بود توسط تیم بازجویی منافقین در عراق تحت شکنجه به شهادت رسیده است.
◽️پس از قطعی شدن شهادت تندگویان، عراق از استرداد پیکر او امتناع نمود که سرانجام با پیگیری و پافشاری ایران، جنازه مومیایی شدهاش، پس از گذشت یازده سال از زمان اسارت، تحویل گرفته شد و به ایران انتقال یافت.
◽️هیئت ایرانی، بر مبنای مشاهدات و معاینات کالبد شکافی، تاریخ شهادت وی را در فاصله سالهای ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ شمسی دانستهاند.
🔻لذا بر روی سنگ قبر او تاریخ شهادت ذکر نشده است.
کانال سَبکِ شُهَدا♡
@sabkeShohada
@sabkeShohada
°•|🌿🌹
#طلبه
#دانشجو
#شهید_علیعباس_حسینپور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زندگینامه
🔴شهیدی که بعد از شهادت، به زیارت #امام_رضا (علیه السلام) رفت
◽️متولد #خرمآباد بود و عاشق امام رضا (علیه السلام) که سال ۱۳۶۴ ، در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسید.
◽️قبل از شهادتش نوشته بود:
"ای کاش امام رضا را بار دیگر زیارت کنم" و چون عاشق یار بود، ثامن الحجج بار دیگه او را طلبید.
◽️پیكر مطهر ایشان به جای اینكه به زادگاهش خرم آباد انتقال یابد به مشهد مقدس فرستاده شد و این نشانه اوج اخلاص و ارادت وی به علی بن موسی الرضا (ع) و همچنین لطف و عنایت حضرت به ایشان بود؛ به طوری كه بعد از رسیدن جنازه به مشهد مقدس پیكر او را در حرم مطهر به طواف بردند و سپس در دانشگاه به عنوان اولین شهید دانشگاه به گرد او حلقه زدند.
◽️پیكر مطهر وی فضای دانشگاه را معنوی نمود كه در این رابطه یكی از دانشجویان بیان كرده است:
《او باز آمد و ما با او نماز گذاردیم او امام جماعت شده بود، او خوابیده نماز میخواند و بار دیگر در بالای سر حضرت رضا(ع) از ولی نعمتش تشكر كرد》
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
@sabkeShohada
#زندگینامه 📝
🟡 نقش:فرزند ارشد حسین بن علے
🟡 نام: علے بن حسین
🟡 لقب:علےاکبر
🟡 پدر:حسین بن علے
🟡 مادر:لیلا دختر ابے مره
🟡 زادروز:۱۱ شعباݩ ۳۶ هجرے قمرے🎈
🔷 درگذشت:۱۰ محرمـ💔
🔷 طول عمر:۲۵ سال🤞🏻
🔷 علت مرگ:واقعه کربلا😞👣
🔷 مدفن:حرم امام حسین•° کربلا•°عراق•°
🎉#میلاد_حضرت_علی_اکبر_مبارک🎉
🔹در جست و جوی مهتاب🔹
مستند شفاهی زندگی و نویسندگی حمید حسام
@SABKESHOHADA
#زندگینامه
#تاریخ_شفاهی
#دفاع_مقدس
#نشر_شهید_کاظمی
🔹رفیق مثل رسول🔹
روایت داستانی زندگی شهید مدافع حرم محمد حسن (رسول) خلیلی شهید جوانی که داوطلبانه مدافع حرم بانوی دمشق گردید.
@SABKESHOHADA
#روایت_داستانی
#زندگینامه
#شهید
#شهید_مدافع_حرم
#مدافعان_حرم
#نشر_شهید_کاظمی
🔹از اهواز تا لولان🔹
روزنوشت های شهید تخریبچی مصطفی جعفر پوریان
@SABKESHOHADA
#زندگینامه
#روایت_داستانی
#شهید
#دفاع_مقدس
#نشر_شهید_کاظمی
🔹عهد کمیل🔹
چشمم افتاد به گوشه حیاط. دیدم کسی پدرم را در آغوش گرفته و داردگریه می کند. آنجا پا کوبیدم به زمین. با صدایی که پر از بغض و گریه و ناله بود،
گفتم: شما مگه نمی گید کتفش تیر خورده؟ مگه نمیگید بیهوش داره میاد؟ پس واسه چی شما دارید گریه می کنید؟
یکی گفت: ما فقط به خاطر این که کمیل حالش خوب نیس، داریم گریه می کنیم.
خواهر کمیل تماس گرفت با همسر همکار کمیل. با این اوضاع و احوال ، خواهرش شک کرد. تازه اینجا بود که فهمیدم اینها هم از قضیه بی خبرند.
گوشم را تیز کردم تا بفهمم او پشت گوشی چه می شنود و چه می گوید؛ اما از اتاق رفت بیرون.
بعد از چند دقیقه، آمد داخل اتاق و همین طور که گریه می کرد، گفت: داداشم به آرزوش رسید
@SABKESHOHADA
#روایت_داستانی
#شهید_مدافع_وطن
#مدافعان_وطن
#زندگینامه
#نشر_شهید_کاظمی
#ضد_انقلاب
🔹هفت روز دیگر🔹
مجموعه خاطرات شهید مدافع حرم محمدتقی سالخورده در قالب سه فصل خاطرات کودکی، نوجوانی و بزرگسالی و سپس ماموریت های داخلی و سوریه
@SABKESHOHADA
#روایت_داستانی
#شهید_مدافع_حرم
#مدافعان_حرم
#زندگینامه
#نشر_شهید_کاظمی
🔹ساره🔹
روایت زندگی همسر شهید علی خداداد، ساره نیکخو. قصه زنی است که دور اندیشی خاصی در زندگی داشت
@SABKESHOHADA
#زندگینامه
#روایت_داستانی
#شهید
#دفاع_مقدس
#نشر_شهید_کاظمی
🔹یک روز بعد از حیرانی🔹
روایت داستانی شهید مدافع حرم دهه هفتادی محمد رضا دهقان امیری
@sabkeshohada
#روایت_داستانی
#شهید_مدافع_حرم
#مدافعان_حرم
#زندگینامه
#نشر_شهید_کاظمی
🔹الی الحبیب🔹
خاطراتی از زندگی شهید بسیجی مدافع حرم علیرضا بابایی
@SABKESHOHADA
#روایت_داستانی
#شهید_مدافع_حرم
#مدافعان_حرم
#زندگینامه
#نشر_شهید_کاظمی
🔹خط مقدم🔹
برشی از میانه زندگی دانشمند برجسته و پارسای بی ادعا سردار شهید حسن طهرانی مقدم
@SABKESHOHADA
#روایت_داستانی
#زندگینامه
#شهید
#نشر_شهید_کاظمی
🔹عقیق🔹
زندگی داستانی فرمانده دلاور لشگر 14 امام حسین علیه السلام اصفهان، شهید حسین خرازی که با یک دست لشگری را فرمان می داد.
@SABKESHOHADA
#زندگینامه
#روایت_داستانی
#شهید
#دفاع_مقدس
#نشر_شهید_کاظمی
🔹خانم کارکوب🔹
روایت زندگی مادر شهیدان کارکوب زاده
خاطرات زنی است که با آغاز جنگ تحمیلی و محاصره آبادان، به همراه همسر و پنج فرزند برومندش راهی جبهههای جنگ و دفاع از میهن شدند و با حوادث و فراز و فرودهای بسیار در زندگی دسته و پنجه نرم کردند.
@SABKESHOHADA
#زندگینامه
#روایت_داستانی
#شهید
#دفاع_مقدس
#نشر_شهید_کاظمی
🔹گمشدهی مزار شریف🔹
این کتاب روایت هایی از زندگی شهید محمد ناصری است که به قلم سعید عاکف به نگارش درآمده است. کتاب حامل جزئیات اتفاقات و روایت هایی مهیج از سرگذشت رشادت های این شهید بزرگوار است.
@SABKESHOHADA
#زندگینامه
#روایت
#شهید
#کتابستان
مناسبت:🥀تولد شهید مصیب مجیدی🥀
خصوصیات شهید:
مخالف هر نوع بی برنامگی و بی نظمی در مسیر مبارزه بود و به کار گروهی و نظام مند اعتقاد راسخ داشت.
از مریدان حضرت آیت الله مدنی روحانی مبارز و انقلابی مستقر در همدان بود و خطی و مشی مبارزه و دستورات لازم را از وی میگرفت تا هم خودش بداند که باید چگونه مبارزه کند و هم با انتقال دستورات ایشان به دیگران به خصوص هم کلاسی هایش مبارزات مردمی را با یک سازماندهی مناسب و حساب شده پیش ببرد.
📚مناسبت مرتبط:
#شهید_مصیب_مجیدی
#شهید
#خصوصیات_شهید
#زندگینامه
#جهادگر_گمنام
@Sabkeshohada
#زندگینامه
🕊#شهید_حسن_حزباوی در منطقه کوت عبدالله متولد شد و در همین منطقه هم بزرگ شد و راه خود را در بسیج امام خمینی (ره) کوت عبدالله پیدا کرد.
او از همان دوران نوجوانی شروع به خواندن نماز و گرفتن روزه کرد. هر روز موقع برگشتن از محل کار دست پدر مادرش را می بوسید.
در آن روزی که حسن به شهادت رسید حدود ۷۵ نفر از مدافعان افغانی و لبنانی در همان منطقه در محاصره جبهه النصره بودند.چون در تیر رس مستقیم دشمن بودند فرمانده اجازه نمی دهد و حسن می گوید نمی توانیم ۷۵ نفر را بگذاریم دشمن به راحتی قیچی کند.🌷
🕊حسن بالاخره فرمانده را قانع می کند و قبل از اینکه برود در ابتدا #غسل_شهادت می کند و پشت تیربار می نشیند.🌷
برای اینکه بتواند هدف گیری کند تا طبقه سوم برج فرماندهی بالا می رود که دیگر آنجا هیچ سنگری نداشت. بعد از مدتی با تیراندازی و خمپاره های که حسن می اندازند محاصره شکسته می شود و ۷۵ نفر از نیروهای افغانی و لبنانی از محاصره خارج می شوند و بعد از شکست حصر حسن از برج فرماندهی پایین می آید.🌷
همه از این دلاوری حسن خوشحال می شوند و او را در آغوش می گیرند و حسن بعد از کمی استراحت در حالی که هنور حتی نیمی از استکان چایش را هم نخورده بود می گوید باید دوباره به برج فرماندهی برگردم ، چون ممکن است دوباره تکفیری ها بخواهند برگردند و این بار همه ما را محاصره کنند.🌷
🕊حسن یک نگاهی به همه می اندازد و دوباره به به پشت تیربار در برج فرماندهی برمی گردد ولی دشمن تکفیری و نامرد با موشک کل برج فرماندهی را مورد هدف قرار می دهد و حسن به شهادت می رسد.
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
#زندگینامه🌱
قاسم سبزعلی فرزند حیدرعلی سال ۱۳۳۶ در منزلی در کوچه دباغی در شهرری به دنیا آمد. پدرش حیدرعلی و مادرش نرگس نام داشت.
💼قاسم دوره تحصیلی ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن و مقطع راهنمایی را در مدرسه عسجدی گذراند و سپس در دوره متوسطه در رشته ساختمان دیپلم گرفت.
😔در جوانی از نعمت پدر محروم شد. همزمان با روزهای اوج انقلاب قصد ادامه تحصیل در هندوستان را داشت ولی همراه برادرش کنار مردم در تظاهرات و راهپیماییها شرکت کرد و با انقلاب همنوا و همراه شد.
📑در تکثیر و پخش اعلامیه های امام خمینی (ره) فعال و از عوامل هماهنگ کننده ی تظاهرات علیه حکومت پهلوی بود.
🕊سرانجام در ۱۸ دی ۱۳۵۷، هنگام تظاهرات در اطراف حرم حضرت عبدالعظیم (ع) همراه با مردم انقلابی در محاصره سربازان رژیم پهلوی قرار گرفتند و قاسم بر اثر اصابت گلوله به پهلو به شهادت رسید.
🔹مزار این شهید در بهشتزهرا (س) قطعه ۲۱، ردیف ۸، شماره ۸ قرار دار
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
متن #زندگینامه دانش آموز بسیجی، خواهر متعهد و نوجوان شهیده🌷 #سیده_طاهره_هاشمی
شهید🌷 سیده طاهره هاشمی در اول خرداد سال ۱۳۴۶ در روستای شهیدآباد شهرستان آمل، در خانواده ای متدین و انقلابی به دنیا آمد و تحت تربیت پدر و مادر بزرگوارش که هردو از سادات بودند، رشد و پرورش یافت.
وی از کودکی با قرآن، نهج ابلاغه و سایر کتب اسلامی انس و الفت خاصی پیدا کرده بود و به دلیل جو فرهنگی و مذهبی خانواده، روح تشنه اش با عمیق ترین مفاهیم دینی و معنوی سیراب شد.
سیده طاهره از وقتی که نخستین گام ها را برای آموزش در مدرسه برداشت، لحظه ای از مطالعه غافل نبود. عشق به مطالعه در کتب اسلامی و اندیشه های متفکران بزرگ انقلاب، از او دختری با شعور و بادر کی بالاتر از سنش ساخته بود.
او بینش و بصیرت سیاسی بسیار قوی داشت، به طوری که در محیط مدرسه علاوه برکسب علم،به انجام فعالیت های سیاسی و تربیتی نیز می پرداخت.
حضورش در صف مقدم راهپیمایی ها و تجمعات ضد رژیم پهلوی، او را با مواضع انقلاب اسلامی و آرمان های امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) 🌺 آشنا کرده بود.
او همچنین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اعضای موثر انجمن اسلامی مدرسه و عضو فعال پایگاه بسیج محله بود.
او دختر مهربان، دلسوز و دانش آموزی نمونه و موفق و درس خوان بود و هرگز در ادای تکالیف واجب دینی کوتاهی نمی کرد و مستحبات را تا جایی که می توانست به جا می آورد.
به حجابش خیلی مقید بود. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هم با چادر به مدرسه می رفت. حتی سرکلاس هم چادر را از سرش برنمی داشت. مسئولان مدرسه به او گفته بودند اینجا روسری هم حق نداری سرکنی، چه برسد به چادر! اما زیر بار نرفته بود. سیده طاهره لحظه شهادت🌷 هم چادرش را بر روسری اش سنجاق کرده بود.
سیده طاهره در کارهای هنری چون خطاطی، طراحی، گلدوزی، نگارش مقاله، تهیه روزنامه دیواری و نیز اداره برنامه های فرهنگی بسیار موفق و بسیاری از برنامه های فرهنگی، اجتماعی و حرکت های سیاسی مدرسه برعهده او بود
او بسیار خوش فکر بود و طرح های زیبا و آموزنده ای را برنامه ریزی کرده و به بهترین شکل ممکن اجرا می کرد. برگزاری انتخابات نمادین برای بچه ها، راه اندازی کتابخانه مدرسه و اجرای نمایشنامه های انقلابی در قالب بازی های کودکانه ازاقدامات به یادماندنی اوست.
او همچنین مفاهیم سیاسی و انقلابی را در طرح های هنری و گرافیکی اش به تصویر می کشید.
👈 "طاها" تخلصی بود که با آن آثار خود را امضا می کرد. تخلصی که خیلی ظریف و دقیق از ابتدای اسم و فامیلش گرفته شده بود (طا هره).
حتی در برخورد با دانش آموزانی که تحت تاثیر تبلیغات گروهک های منحرف قرار گرفته بودند، بسیار مهربان، با حوصله و دلسوز بود و از فرط مهر و دوستی، آن ها را به خود جذب می کرد.
کارش را هرگز گردن کسی نمی انداخت. همیشه خودش کارهایش را انجام می داد، دقیق و سر وقت.
عبادت و نمازهایش هم همین طور بو د، نماز سروقتش ترک نمی شد.
همیشه چهره خندان و شادابی داشت و پر جنب و جوش بود. همراه آراستگی ظاهر و رفتار های معقول و مودبانه، بسیار وقت شناس بود. وقتی با کسی قرار ملاقات داشت، سروقت می رفت و او را معطل نمی کرد. اگر قول می داد کاری را انجام دهد، امکان نداشت زیر قولش بزند.
وقتی کاری را به او می سپردند، با اینکه فرصت کافی داشت، بلافاصله مشغول آن می شد .می گفت:
کار را نباید معطل گذاشت، ممکن است بعداً فرصت پیش نیاید. تکالیف درسی اش را پاکیزه و منظم می نوشت.برای همین سر درس ریاضی، مدام معلم از او می خواست برود پای تخته و تمرین ها را حل کند.
🌷 روز ششم بهمن سال ۱۳۶۰ گروهک های معاند با انقلاب اسلامی با اشغال شهر آمل با نیرو های بسیجی و مردمی درگیر شده بودند. آن روز درست مصادف با مراسم عقد خواهرش بود. شب تا صبح درگیری شدیدی بین اعضای ملحد اتحادیه کمونیست های ایران و نیرو های مسلح شهر به خصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اتفاق افتاده بود. مدارس تعطیل شده بود و سیده طاهره با جمع آوری دارو، رساندن نان به مدافعان شهر و...در کمک به بسیجیان و پاسداران تلاش می کرد.
👈 سرانجام در غروب روز ششم بهمن سال ۱۳۶۰ در سن چهارده سالگی، در حال کمک به نیرو های مدافع شهر در اثر اصابت دو گلوله به گردن و قلبش به فیض شهادت🌷 نایل آمد.
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم
🌟 #شهید_سید_احمد_پلارک | #زندگینامه
🔻 در شش سالگی پدر را از دست داد و چون تک پسر خانواده بود علاوه بر تحصیل، بار مسئولیت خانواده نیز بر عهده او افتاد و تن به کار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج یاری دهد.
او در خیابان ایران میدان شهدا و در محلهای مذهبی زندگی میکرد. مسجد حاج آقا ضیاء آبادی "علی بن موسی الرضا علیه السلام" مأمن همیشگیاش بود. وی دائماً به منطقه میرفت. او فرمانده آر پیچیزنهای گردان عمار در لشکر ۲۷ حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود.
در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز معمولی کار میکرد. او همیشه مشغول نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود.
🔅 بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار می آید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود. هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران، در قطعه ۲۶ به خاک میسپارند، همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس میشود و نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک میباشد بهطوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از آن طرف سنگ از گلاب مرطوب می شود.
@sabkeshohada
@sabkeshohada #سبک_شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥
#زندگینامه
و خصوصیات اخلاقی شهیدسیدمیلادمصطفوی
@sabkeshohada
@sabkeshohada #سبک_شهدا