پدر! اگر تو نبودی
وطن #بهار نداشت
نهال #غیرت ما
بوی برگ و بار نداشت❌
اگر تو
سینه ی خود را #سپر نمیکردی
هجوم دشمنی👹 آشفته جان
#مهار نداشت
تو #مرد بودی 👤
و دیدی که آن پدیده ی شوم
ز #ناگوارترین ها فرو گذار نداشت
#زینب_جان❣
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#شبتون_شهدایی🌙
@SABKESHOHADA
اﻭ رود جنون بود ڪہ دریا میشد
با بیـرق آفتاب بــر پا میشد
پــرواز اگرنبود، معلوم نـبود
این #مـرد چگونہ در زمین جا میشد
@SABKESHOHADA
#حاج_قاسم_سلیمانی
#ناصرالحسین
🔸خانه مان #روضه امام حسین (ع) بود. مصطفی آن زمان 4 سال داشت. اواخر روضه نزدیک اذان ظهر بود که صدای #ترمز شدیدی از خیابان آمد.....❗️
🔹بلافاصله یکی از #همسایه ها خطاب به من با صدای وحشت زده ای داد زد و گفت: حاج خانم بچه ات #مُرد! از ترس خشکم زده بود و نمیتوانستم حرف بزنم، به دیوار تکیه زدم و آرام نشستم، درست روبه روی کتیبه #یا_اباالفضل_العباس بودم
🔸همین که چشمم به #کتیبه افتاد گفتم: یا ابالفضل العباس این پسر نذر شما سرباز و #فدایی شما. بعد هم به آقا متوسل شدم که بلایی سرش نیامده باشد.
🔹و خدارو شکر آن روز به خیر گذشت. #سرش شکسته بود اما به خیر گذشت. از این #نذر سال ها گذشت و با هیچکس در میان نگذاشتم فقط برای حضرت اباالفضل شیر نذری هر سال در روضه پخش میکردم. این نذری در همه ی سال ها ادامه داشت و این راز بین من و حضرت ابالفضل بود
راوی: مادرشهید_مصطفی_صدرزاده
@sabkeshohada @sabkeshohada
#سربازحاجقاسم