سبک شهدا
کتاب {ماجرای عجیب یک جشن تولد} به چاپ رسید🚀 🥀(روایت زندگی شهید مدافع حرم مهدی ثامنی راد
#بریده_کتاب
مهدی! یه چیزی... تا حالا به این فکر کردی که کاروان شهدا داره میآد سمت ورامین؟
مهدی میزند زیر خنده و میگوید:(چی داره میآید سمت ورامین؟کاروان؟)
_مهدی! شهید بیضایی مگه بچه شاه عبدالعظیم نیست؟
_خب!
_حجت اصغری بچه کجاس؟
_ فیروزآباد، جاده ورامین
_حالا فهمیدی چی میخوام بگم؟
_ آره...راست میگی...میثم نجفیِ خودمونیم که مال قرچکه... یعنی همین جوری داره میآید به سمت ورامین.
یاسر با هیجان میگه:( مهدی حیدری ام که همین یک ماه پیش شهید شد، مال خیر آباده... مهدی میدونی این یعنی چی؟! یعنی کاروان شهدا رسیده به ورودیِ ورامین...)
یک دفعه دو نفرشان جدی میشوند. مهدی که برق ِ چشم هایش میگوید دارد به چیزی فکر میکند، ادامه میدهد:( من میمونم و تو...یعنی توی خودِ ورامین، فقط ما دو تا میمانیم...
https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
هراس من از جهانی ست که پرندگان کوچک و نوپرواز،آنقدر در پی #دانه زمینی شده اند که پرواز را از یاد برده اند . . . .
#پرواز
#شهادت . . 🕊
https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
بخشی ازوصیتنامه
شهید حمید سیاهکالی مرادی :
هر آنکس که
میخـواند یا میـشـنود،
بـدانـد؛
شــرمنـده ام از اینـکـه
یک جـان بیشتر ندارم
تا در راه ولی عصر(عج)
و نائـب بر حـقـش
امام خامنـه ای(مدظله)
فـــدا کنـم . . .
https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
🌹به یاد شهدایی که در ماه مبارک رمضان به فیض شهادت نائل شدند
#معرفی_کتاب
📌نام بچههایش را از مصطفی و مجتبی به بشیر و جواد تغییر داده و آنها با همین نام عنوان پاسپورت افغانستانی گرفته و راهی شام شدهاند.
🔺ماجرای مدافع حرم شدن دو برادر مشهدی را در «سه نیمه سیب» بخوانید.
💐سالروز شهادت شهیدان بختی گرامی باد.
صلوات
https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
Reza Narimani - Lilay Mani.mp3
13.92M
#زغــوغــآی_جـهـان_فارغ . . . #ناب سـیـدرضــا نریـمـانی https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
🔴شهیده #طیبه_واعظی_دهنوی
شهیدی که از جانش گذشت اما حاضر نشد حجابش را بردارند !
شهید: طیبه واعظی دهنوی 🌹
شهید شاخص سال بسیج در 94
نام پدر: محمدصادق
ولادت: 24 تیر 1337
شهادت: 03 خرداد 1356
محل و نحوه شهادت: شکنجه ساواک در زندان اوین تهران
آرامگاه: بهشت زهرا (س) تهران
🔴طیبه واعظی دهنوی در سال 1337 در یکی از روستاهای اصفهان متولد شد. او در خانواده ای مذهبی و فقیر رشد کرد و به همین علت خیلی زود با درد و رنج مردم مستضعف آشنا شد. در سن 7 سالگی خواندن قرآن را در خانه پدرش آموخت. در سال 1350 طیبه با پسرخاله مجاهدش ابراهیم جعفریان ازدواج نمود، و این نقطه عطفی در زندگی او بود و همین ازدواج بود که مسیر زندگی او را به طور کلی دگرگون ساخت و او را وارد مرحله ای نوین نمود. طیبه با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و آگاه کننده و تفسیر قرآن پرداخت و چون ابراهیم همان صداقت و ایمانی را که لازمه یک فرد مبارز است در وجود طیبه یافت او را در جریان مبارزات تشکیلاتی قرار داد و طیبه به عضویت گروه مهدیون در آمد.
به خاطر مبارزه با شاه و تحت تعقیب بودن شوهرش از سال 1354 به زندگی مخفی روی آورد، ولی در نهایت در 30 فرودین 1356 پس از دستگیری شوهرش، دستگیر شد و خواهر شوهرش، فاطمه جعفریان که او هم مبارز بود در این روز کشته شد.
در سال 1354 به علت تعقیب ساواک با اتفاق همسر و کودک شیرخواره اش زندگی مخفی را انتخاب نمودند.
روز سی ام فروردین 56، در پی دستگیری یکی از اعضای گروه در تبریز، یکی از گشت های بازرسی به ابراهیم مشکوک شد و او را دستگیر کرد. در بازرسی بدنی او اجاره خانه ی منزل تبریز را پیدا نمودند و خانه تحتنظر قرار میگیرد.
طبق قرار قبلی که ابراهیم و طیبه داشتند اگر ابراهیم دیر به خانه می آمد، طیبه می بایست اسناد و مدارک را می سوزاند و خانه را ترک می کرد. طیبه همین کار را انجام داد، غافل از آنکه خانه زیر نظر است.
صبح بر سر قرار با برادرش مرتضی می رود، غافل از آنکه مأموران در پی او هستند. در قرار با مرتضی ماجرای نیامدن ابراهیم را می گوید و بدین ترتیب، مرتضی هم شناسایی میشود. سپس به خانه باز می گردد تا خانه را از نارنجک و اسلحه پاکسازی کند غافل از اینکه ساواک منتظر اوست.
طیبه پس از اتمام فشنگ هایش به همراه فرزند چهار ماهه اش مهدی دستگیر می شود و با دستگیری طیبه، مرتضی که از دور شاهد ماجرا بود در دفاع از طیبه به مأموران شلیک می کند و در درگیری به شهادت می رسد. از خانه طیبه برگه اجاره خانه مرتضی را پیدا می کنند و به خانه آنها می روند. فاطمه جعفریان همسر مرتضی حدود سه ساعت مقاومت کرد اما او نیز به شهادت رسید.
وقتی ساواک طیبه را دستگیر و به دست هایش دستبند زده بودند، گفته بود: مرا بکشید ولی چادرم را برندارید.
طیبه، ابراهیم و پسرشان محمدمهدی را پس از چند روز شکنجه از تبریز به کمیته تهران منتقل می کنند و یک ماه تمام آنها را زیر سخت ترین شکنجه ها قرار می دهند و سرانجام در سوم خرداد 56 زیر شکنجه به شهادت می رسند.
روز سوم خرداد روزنامه ها خبر شهادت فاطمه و مرتضی را نوشتند ولی دیگر از ابراهیم خبری نشد و بعد از پیروزی انقلاب خانواده از عروج او و طیبه با خبر شدند.
محمدمهدی فرزند خردسال آنها توسط ساواک به پرورشگاهی سپرده شد و گفته بودند که پدر و مادر این کودک بر اثر اعتیاد فراوان از دنیا رفته اند و برای اینکه کسی او را نشناسد، نام او را شهرام گذاشته بودند. دو سال بعد فرزند آنها با پیگیری های فراوان در پرورشگاه پیدا شده و به آغوش خانواده باز می گردد.
منبع: نوید شاهد
https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
هدایت شده از سبک شهدا
کتاب
{ماجرای عجیب یک جشن تولد}
به چاپ رسید🚀
🥀(روایت زندگی شهید مدافع حرم مهدی ثامنی راد)🥀
✍ نویسنده: جواد کلاته عربی
💵قیمت روی جلد: ۳۰هزار تومان
💸قیمت ویژه سَبکِ شُهدایی ها: ۲۵هزارتومان
📖جهت سفارش به این آیدی مراجعه نمایید: @sarbazeHajGHASEM
#تعدادمحدود
https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc