برداشت درست از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در باب مذاکره با آمریکا
۱. مذاکرات ایران و آمریکا از امروز در عمان آغاز میشود. از سخنان چند ماه اخیر رهبر معظم انقلاب میتوان برداشت کرد مذاکرات با مجوز ایشان ولی بدون توصیه ایشان صورت میپذیرد.
رهبر معظم انقلاب در بهمن 1403 فرمودند مذاکرات با دولت آمریکا اولا بدون نتیجه خواهد بود ثانیاً غیرعاقلانه، غیر شرافتمندانه و غیر هوشمندانه است و ثالثا مشکلات کشور را بیشتر خواهد کرد.
همچنین معظم له در آبان نیز فرموده بودند: «این منع مذاکره، یک منطق محکمی دارد؛ راه نفوذ دشمن را میبندد، ابهت جمهوری اسلامی را به دنیا نشان میدهد و ابهت پوشالی آمریکا را در چشم جهانیان میشکند.... حالا یک دولتی مثل دولت فرانسه هم واسطه میشود و پیام میفرستد و تماس میگیرد و رئیسجمهور آن میگوید اگر یک ملاقات کنید، همهی مشکلات حل میشود! باید بگوییم یکی از این دو حالت است: یا او خیلی ساده است و یا همدست آمریکا است.»
۲. بنابراین مذاکرات امروز با آمریکا حتی با وجود واسطه مغایر با توصیههای رهبر معظم انقلاب است؛ زیرا ایشان اولا نفس مذاکره با آمریکا به هر شکلی را مخرب، تشدید دهنده مشکلات، غیر عقلانی و غیر شرافتمندانه میدانند و ثانیاً از نظر ایشان در حال حاضر تفاوتی در نتایج مذاکره با واسطه یا مستقیم وجود ندارد. همانگونه در آبان ماه مذاکره با واسطه را نیز نفی کرده بودند.
۳. دو نگاه در کشور وجود دارد.
یک نگاه مثل رهبر معظم انقلاب اعتقاد دارند مذاکره با آمریکا برخلاف راهبرد عزت، حکمت و مصلحت است و بی نتیجه خواهد بود و مشکلات را بیشتر خواهد کرد. از نظر این نگاه اولا انجام مذاکره پس از تشدید فشارها به معنی کوتاه آمدن ایران از مواضع گذشته خود است و پیام ترس ایران و قدرت آمریکا به جامعه و جهان مخابره میشود. ثانیاً راه نفوذ را باز میکند و آمریکا فرصت خواهد داشت توافق هزینهزا به کشور وارد کند، ثالثا اقتصاد تحت تأثیر اخبار مربوط به مذاکرات بی تعادل خواهد بود و کشور معطل توافق خواهد شد. رابعاً اختلاف در جامعه بیشتر خواهد شد و دو قطبی در موضوع سیاست خارجی کشور تقویت خواهد شد.
طرفداران نگاه دوم اعتقاد دارد مذاکرات با آمریکا برخلاف راهبرد عزت، مصلحت و حکمت نیست و به دلایل مختلف کشور به آن نیاز دارد زیرا
اولاً در صورت رسیدن به یک توافق میتوان مشکلات اقتصادی کشور را کاهش داد ثانیاً حتی در صورت عدم توافق، سایه جنگ از کشور دور خواهد شد و همچنین پیام عدم مذاکره از سوی ایران به جهان مخابره نخواهد شد.
۴. چرا با وجود ناامیدی به نتایج مذاکرات، مجوز مذاکرات داده شد؟
اولا رهبر معظم انقلاب به خاطر کسب تجربه توسط جامعه و بخشی از مسئولین کشور مجوز انجام مذاکرات را دادهاند.
وظیفه اصلی ولی فقیه در جامعه اسلامی، هدایت جامعه و رشد مردم است. همانگونه یک پدر در برخی مواقع باید فرزندش را با مجوز انجام کار اشتباه هدایت کند و به بلوغ فکری برساند، ولی فقیه نیز همین اقدام را برای بلوغ جامعه انجام میدهد.
ثانیا انتخابات و جمهوریت در نظام جمهوری اسلامی جدی است و یک امر فرمایشی نیست. از همین روی ولی فقیه تا جایی که اصل نظام در خطر قرار نگیرد با دولت و مجلس همکاری کردند. با توجه به اصرار دولت به مذاکرات، مجوز انجام مذاکره داده شده است.
ثالثا حفظ وحدت بین مسئولین نظام اهمیت دارد و شکاف بین مسئولین یکی از اهداف دشمن است. دادن مجوز مذاکرات موجب خواهد شد در آینده دولتمردان مدعی نشوند ایران از ظرفیت نامه ترامپ استفاده نکرده است.
۵. طرفداران نگاه رهبر معظم انقلاب باید توجه کنند:
اولا پذیرش مذاکره با آمریکا از سوی ایران اهمیت دارد و نباید کوچک شمرده شود. از نظر رهبر معظم انقلاب، انجام مذاکرات مستقیم یا غیرمستقیم حتی در صورتی که در چارچوب سیاستهای نظام انجام شود برای کشور هزینه ایجاد خواهد کرد.
ثانیا نباید در مورد هزینههای پذیرش مذاکرات اغراق صورت پذیرد و به معنی وادادگی نظام در افکار عمومی وانمود شود. نظام برای افرایش تجربه جامعه پذیرفته است چنین هزینهای پرداخت کند.
نتایج مذاکرات باید به روشنی برای جامعه تبیین شود تا از بزک آن جلوگیری شود. به جای انجام برخوردهای اشتباه هیجانی مثل برگزاری تجمعات، اهانت به دولتمردان و تشدید شکاف در جامعه، صحنه را به درستی برای مردم ترسیم نمایند.
به عبارتی با پذیرش مذاکره، ایران یک صفر از آمریکا قبل از شروع مذاکرات عقب افتاده است که در صورت دریافت تجربه توسط جامعه، این عقب افتادگی جبران خواهد شد.
ثالثا مراقبت نمود آمریکا به اهداف خود نرسد و نظام در برابر عمل انجام شده قرار نگیرد. همانگونه دولت در زمان انعقاد برجام در سال ۹۴ و ادامه برجام پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۹۷، نظام را در برابر عمل انجام شده قرار داد.
@saeedfathisarani
استفاده از هیجانات بازار ارز
قیمت دلار در زمان انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 حدود 3600 تومان بود که با پیروزی روحانی در انتخابات و افزایش احتمال توافق با آمریکا در آذر 1392 به زیر سه هزار تومان رسید. البته بانک مرکزی این میزان کاهش را به مصلحت کشور تشخیص نداد و قیمت دلار را در حدود سه هزار تومان نگهداشت. گشایش خاصی در سال 1392 برای کشور ایجاد نشده بود و این روند کاهشی به دلیل بهبود وضعیت انتظارات بود. توافق برجام در سال 1394 صورت پذیرفت و فروش نفت کشور تسهیل شد اما تصویب و اجرای برجام اثری بر قیمت ارز نداشت. درواقع اثری که بهبود وضعیت انتظارات جامعه در سال 1392 بر قیمت ارز داشت توافق برجام با وجود تعلیق بخشی از تحریمها نتوانست بگذارد.
قیمت دلار در ابتدای مهر 1402 پنجاه هزار تومان بود. عملیات طوفانالاقصی در 16 مهر انجام شد و درگیری بین ایران با اسرائیل و غرب تشدید شد. چند بار فرماندهان نظامی ایران در سوریه ترور شدند و به کنسولگری ایران در دمشق نیز حمله شد. ایران در فروردین 1403 به اسرائیل حمله کرد و اسرائیل در پاسخ، عملیاتی هر چند ناموفق علیه ایران انجام داد. رئیسجمهور کشور شهید شد؛ ترور هنیه در تهران توسط اسرائیل در مرداد ماه صورت پذیرفت اما قیمت دلار با وجود تمام اتفاقات نظامی و اخبار منفی سیاسی مذکور در طول 11 ماه به 60 هزار تومان رسید.
قیمت دلار با وجود ترور فرمانده حزبالله لبنان، عملیات وعده صادق 2، تجاوز اسرائیل به ایران و پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در آبان ماه 68 هزار تومان شده بود که بخشی از این افزایش قیمت نیز تحت تأثیر افزایش تدریجی قیمت ارز در سامانه نیما بود و ربطی به اتفاقات سیاسی مذکور نداشت.
با ادامه روند افزایش قیمت ارز در سامانه نیما و برداشتن سقف قیمت در بازار رسمی، قیمت ارز در کمتر از یک ماه به نزدیک 80 هزار تومان رسید. وزیر وقت اقتصاد در یک اقدام اشتباه مدعی شد قیمت 73 هزار تومانی دلار طبیعی است. با توجه به روند افزایشی قیمت ارز در فصل پاییز و اظهارات وزیر وقت اقتصاد و مخابره اخبار منفی سیاسی به ویژه اغراق در تحریمهای اعمالی ترامپ توسط بخشی از کارشناسان بازار برای سرپوش گذاشتن به اثرات سیاست اشتباه دولت در برداشتن سقف قیمت بازار رسمی، تقاضای سوداگری در بازار ارز و طلا تشدید شد و روند افزایشی قیمت ارز ادامه یافت.
قیمت دلار در چند روز گذشته به دلیل اخبار مثبت از مذاکرات با کاهش حدود 20 هزار تومانی به 85 هزار تومان رسید و چشمانداز فعالان بازار، ادامه روند کاهشی است. کارشناسانی که مدعی بودند کاهش فروش نفت ایران یا تحریم نفتکشهای ایران عامل جهش قیمت ارز در چند ماه گذشته بوده است توضیح دهند چگونه بدون تغییر در فروش نفت و یا تحریمها، شاهد کاهش 20 هزار تومانی قیمت ارز در کمتر از سه روز هستیم؟
اخبار مثبت سیاسی چند روز اخیر فرصتی برای جبران سیاست اشتباه دولت در برداشتن سقف قیمت ارز در بازار رسمی را فراهم کرده است. در همین راستا باید اولاً همزمان با روند کاهشی قیمت ارز در بازار غیررسمی، قیمت ارز در بازار رسمی نیز کاهش یابد. ثانیاً با انجام مداخله موجب افزایش شیب کاهش قیمت ارز شد. کاهش شدید قیمت ارز در سه روز اخیر نشان میدهد قیمت بازار غیررسمی در این چند ماه تحتتأثیر معاملات سفتهبازانه بوده است. ثالثاً در صورت ناموفق بودن مذاکرات در هفتههای آتی، مداخله در بازار غیررسمی برای جلوگیری از افزایش دوباره قیمت ارز انجام شود. معاملات سفتهبازانه حجم کوچکی از بازار ارز کشور را دربرمیگیرند و با افزایش میزان مداخله در بازار غیررسمی در چند روز میتوان انتظارات را مدیریت نمود. همانگونه در عملیات وعده صادق یک روی داد. داوود منظور رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت سیزدهم در ان رابطه گفته است: «شبی که عملیات وعده صادق 1 انجام گرفت قیمت تتر که تقریبا با قیمت دلار هم برابری میکند به ۷۰ هزار تومان رسید یعنی در همان شب عملیات وعده صادق. شهید رئیسی تاکید کردند و بانک مرکزی در همان شب عملیات مداخله را از طریق بازار امارات و بازارهای دیگر انجام داد و همان شب نرخ ارز دوباره به دامنه ۶۰ هزار تومان آمد یعنی این افزایش را اجازه ندادند تداوم پیدا بکند.»
البته برای مقاوم کردن کشور از اخبار سیاسی و برطرف کردن ریشهای مشکل وابستگی بازار ارز به اخبار سیاسی نیاز است وضعیت مبارزه با پولشویی و نظارت حاکمیت بر تراکنشهای ریالی بهبود یابد.
@saeedfathisarani
تهران جایگزین واشنگتن شود!
دلایل مختلفی همچون کاهش فروش نفت ایران، برخی تصمیمات در موضوع واردات کالا برای جهش قیمت ارز در نیمه دوم سال گذشته مطرح شده است اما با کاهش ۲۵ درصدی قیمت ارز پس از شروع مذاکرات مشخص شد تقاضای سوداگری و مصونسازی در بازار غیررسمی ارز در زمستان موجب روند افزایشی قیمت ارز شده است. زیرا در یک ماه گذشته تغییری در فروش نفت و سیاستهای بانک مرکزی به وجود نیامده است.
عدم مدیریت بر تقاضای سوداگری در بازار ارز یکی از بزرگترین نقاط ضعف برای سیاستگذاری در بازار ارز کشور است. این ضعف موجب میشود اثرات شوکهای بیرونی همچون کاهش درآمدهای ارزی کشور یا شوکهای ناشی از تصمیمات غلط داخلی همچون حذف سقف قیمت ارز در سامانه نیما در پاییز 1403 تشدید شود و قیمت ارز جهشهای سنگینی داشته باشد. معمولا در چنین دورههایی، اقدامات خصمانه غرب علیه ایران افزایش مییابد و جامعه گمان میکند افزایش قیمت ارز ناشی از فشار غرب است درنتیجه انتظارات با هر تهدید زبانی مقامات غربی به شدت تحریک میشود و تقاضای سوداگری و مصونسازی داراییهایی همچون ارز و طلا افزایش مییابد.
برای نمونه قانون جدید مالیات بر ارزشافزوده امارات موجب افزایش قیمت ارز در زمستان 1396 و فروردین 1397 شد و قیمت ارز دو برابر شد. دولت آمریکا در اردیبهشت از برجام خارج شد ولی این افزایش قیمت به خروج آمریکا از برجام نسبت داده شد و مردم گمان میکردند روند افزایشی قیمت ارز ادامه خواهد داشت و تقاضای سوداگری در بازر تشدید شد؛ قیمت دلار در 4 مهر 1397 به 19 هزار تومان رسید. اعمال تحریمهای آمریکا در 13 آبان 1397 روی داد ولی دلار در آذر 1397 به 10 هزار تومان کاهش یافت و یک سال پس از بازگشت تحریمهای آمریکا یعنی در آبان 1398، قیمت دلار 11500 تومان بود. آنقدری که انتظارات موجب افزایش قیمت ارز شد بازگشتهای تحریمهای تعلیق شده آمریکا نتوانست اثر بگذارد. درواقع با مرور تحولات ارز پی میبریم تحریمهای آمریکا اثر چندانی بر قیمت ارز نگذاشته است ولی تهدیدات دولتمردان آمریکا توانسته است در زمانی که بازار ارز با شوکی مواجه است اثر آن شوک را تشدید کند و این تحلیل اشتباه در افکار عمومی رسوخ کند که ثبات اقتصاد کشور معلول تصمیمات آمریکا است.
در پاییز 1403 نیز دولت یک تصمیم اشتباه گرفت و با برداشتن سقف قیمت در بازار رسمی (با هدف حذف رانت با نزدیک شدن قیمت ارز در بازار غیررسمی و بازار رسمی)، قیمت ارز افزایش یافت. افزایش قیمت ارز همزمان با فضای سیاسی ملتهب منطقه و روی کار آمدن ترامپ موجب شد این افزایش قیمت به سیاستهای آمریکا به ویژه سختتر شدن فروش نفت ایران نسبت داده شود.
در صورتی که اطلاعات کافی بر تراکنشهای ریالی در کشور حاکم بود اولاً نیازی به برداشتن سقف قیمت در بازار رسمی نبود و سیاستگذار بدون این کار به هدف میرسید. زیرا در چنین شرایطی فعالیتهای نامشروع همچون قاچاق، معاملات سوداگری همچون معاملات فردایی و خرید ارز و طلا، خروج سرمایه و تخلف در معاملات بخش رسمی همچون بیشاظهاری صادرکنندگان و کماظهاری واردکنندگان کاهش قابل توجه پیدا میکند. بازار غیررسمی ارز آنچنان کوچک میشود که تقاضایی برای ارز صادرکنندگان وجود نخواهد داشت. ثانیاً میزان وابستگی بازار ارز به تغییرات انتظارات جامعه کاهش مییابد زیرا تا زمانی که انتظارات موجب انجام معاملات نشود، اثری بر بازار نخواهد داشت. در نتیجه اخبار سیاسی نمیتواند روی قیمت ارز اثر بگذارد.
همچنین فرار مالیاتی کاهش مییابد و درآمدهای دولت افزایش خواهد یافت و نگران کسری بودجه حاصل از کاهش درآمدهای نفتی نخواهیم بود. در نتیجه گرفتن تصمیمات بزرگ سیاسی در کشور راحت میشود زیرا اثر زیادی بر معیشت مردم نخواهد گذاشت. با تحقق حکمرانی ریال، صرفاً سیاستهای دولت ایران در تهران روی اقتصاد ایران اثر خواهد گذاشت نه لفاظیهای ساکنین کاخ سفید در واشنگتن.
@saeedfathisarani
۱۵ سوال مجلس از گزینه وزارت اقتصاد
نگرش فکری وزیر اهمیت بیشتری نسبت به سابقه اجرایی، مدرک دانشگاهی و شهرت وی دارد.
شناخت نگرش فکری گزینه وزارت اقتصاد و امور دارایی کمک میکند که ارزیابی بهتری از دوره مسئولیت وی انجام شود. از همین روی سوالاتی پیشنهاد شده است که پاسخ گزینه های وزارتخانه مشخص میکند چه جهتی و سیاستهایی را اتخاذ خواهند کرد.
همچنین در صورتی که نگرش فکری وزیر منتخب شفاف شود در آینده شاهد مخالفتهای کمتری از سوی مجلس، کارشناسان، رسانهها و افکار عمومی خواهد بود؛ زیرا آگاهی لازم از سیاستهای اتخاذی وی خواهند داشت.
۱. نظرشان در رابطه با اختلاف نرخ ارز در بازار رسمی و غیررسمی چیست؟
۲. دولت چه تصمیمی برای ارز ترجیحی «۲۸۵۰۰تومان» بگیرد؟ این سیاست همچنان ادامه یابد یا حذف شود و یا نرخ به صورت تدریجی افزایش یابد؟
۳. مهمترین اقداماتی که دولت برای ثبات بازار ارز باید انجام دهد چیست؟
۴. قیمت مناسب حاملهای انرژی در کشور چگونه باید باشد و در صورت لزوم تغییر قیمت، چه پیشنهادی دارند؟
۵. چگونه باید تأمین مالی برای سرمایهگذاری در کشور انجام شود؟ چه تخمینی از میزان منابع مالی برای سرمایهگذاری دارند و سهم منابع ریالی و ارزی را مشخص کنند؟ چه منابعی معرفی میکنند؟
۶. در صورت عدم توافق با آمریکا و باقی ماندن تحریمها، چه چشم اندازی از آینده اقتصاد ایران دارند؟
۷. نرخ بهره بانکی چه میزان باید باشد؟ در حال حاضر نرخ بهره مناسب برای اقتصاد چقدر است؟
۸. چه نظری در مورد سیاست کنترل ترازنامه بانکها دارند؟ رشد نقدینگی چه میزان باید باشد؟ برای سال ۱۴۰۴ چه میزان رشد نقدینگی برای اقتصاد مناسب میدانند؟
۹. چه پیشنهادی برای رفع مشکل بانکهای ناتراز دارند؟
۱۰. میزان دستمزد کارمندان دولت چه میزان باشد؟ به قدر تورم، کمتر از تورم یا بیشتر از تورم به خاطر عقب ماندگی سالهای قبل؟
۱۱. تعهدی نسبت به رساندن نسبت مالیات به تولید ناخالص ملی به عدد ۱۰ دارند؟ یعنی رشد حداقل یک درصدی سالانه این نسبت؟ چه برنامهای دارند؟
۱۲. چه نظری در رابطه با قانون جهش مسکن و تأمین مالی آن از طریق شبکه بانکی دارند؟ آیا پیگیری خواهند کرد بانکها به قانون عمل کنند؟
۱۳. چه نظری در موضوع تسهیلات ازدواج و سایر تسهیلات حمایتی دارند؟
۱۴. چه پیشنهادی برای کاهش قاچاق «با توجه به اینکه گمرک زیرمجموعه وزارت اقتصاد است» و کاهش سایر جرائم منشأ پولشویی دارند؟
۱۵. چه پیشنهادی برای کاهش معاملات سوداگرانه دارند؟
@saeedfathisarani
مدیریت بازار غیررسمی (1).pdf
حجم:
477.3K
گزارشی در موضوع «نقش بازار غیررسمی در تغییرات نرخ ارز»
در این گزارش ادعا شده است عمده بیثباتیهای بازار ارز در یک دهه گذشته ناشی از بر هم خوردن تعادل در بازار غیررسمی بوده است و برخی از پیشنهادات لازم برای مدیریت بازار غیررسمی آورده شده است.
این گزارش چهار پیوست دارد که توضیحات تکمیلی در آنجا آورده شده است.
در پیوست نخست با مرور تغییرات نرخ ارز 14 سال گذشته نشان داده میشود اخبار منفی سیاسی توانایی اثرگذاری شدید بر بازار ارز را نداشته است و تصمیمات اشتباه و بیتوجهی به بازار غیررسمی یکی از مهمترین عوامل بیثباتی در بازار ارز در یک دهه گذشته بوده است.
طبق برآوردی که در پیوست دوم انجام شده است تقاضای ارز مربوط به متقاضیانی که امکان حضور در بازار رسمی را ندارند بین 30 تا 50 میلیارد دلار بیش از درآمد حال از قاچاق سوخت و گردشگران ورودی به کشور است.
در پیوست سوم به تشریح راهکاری پرداخته میشود که موجب کاهش سرعت گردش پول و کاهش تقاضای مصونسازی دارایی از طریق خرید ارز خواهد شد.
در پیوست چهارم پس از نقد نگاههای مختلف نسبت به نرخ ارز، نشان داده میشود با هر رویکردی، قیمت دلار متناسب با تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی زیر 44 هزار تومان است. برای مثال در صورتی که به صورت صحیح رابطه استخراجی از نظریه پولی برآورد شود قیمت دلار با در نظر گرفته سال پایه 1371 حدود 28 هزار تومان میشود. اختلاف بالای قیمت دلار بازار غیررسمی با این نتایج به دلیل تغییر سایر شرایط مثل افزایش تقاضای سوداگری نسبت به سال مورد مقایسه است.
@saeedfathisarani
56.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🚨عبرت های تاریخی از یک #کودتای_انگلیسی |
این جلسه مربوط به سوم اسفند 1399 است که خلاصه جلسه در این ویدئو آمده است.
توصیه میکنم آن را گوش دهید.
🔹سعید جلیلی با بیان اهمیت عبرت گرفتن از تاریخ، به واکاوی حوادث منجر به کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، دخالت دولت انگلیس و ظهور سلطنت استبدادی پهلوی پرداخت.
وی در این نشست گفت:
🔹در یکصدمین سالگرد حادثه تاریخی کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، مطالعه این رویداد و نحوه مطرح شدن فردی مثل رضاخان ایران از جهات گوناگون باید مورد توجه قرار گیرد.
🔹نقش عوامل خارجی بویژه دولت انگلیس و بررسی علت انفعال نیروهای فعال در انقلاب مشروطه در برابر این پدیده و همچنین کسانیکه در کنار زور، با تزویر و گمراه کردن افکار عمومی ایفاء نقش کردند، بسیار اهمیت دارد.
🔹باید به این سوال پاسخ داد که تهران به عنوان مرکز انقلاب مشروطه در دو دهه قبل با وجود انقلابیون و علمای بزرگی که تاثیرات مهمی نظیر لغو امتیازات استعماری و .. در دوران قاجار داشتند، چگونه توسط ۲۵۰۰ قزاق تسخیر میشود و این اتفاق بر سرنوشت نیم قرن آینده یک ملت تاثیر میگذارد؟
@saeedfathisarani
افزایش قدرت نرم نظام مهمترین دستاورد جنگ تحمیلی
🔹 از ابتدای جنگ، دفاع از دستاوردهای کشور و تنبیه متجاوز به نحوی که از عمل خود پشیمان شود اهداف ترسیمی ایران در دفاع از کشور بودند. هر چند قدرت هستهای و نظامی کشور حفظ شد اما هدف دوم که تنبیه پشیمان کننده متجاوز بود تحقق نیافت.
در این جنگ، هزینههایی به خاطر تخریب ناشی از حملات دشمن بر کشور تحمیل شد اما دستاوردهای گرانبهایی برای ایران به دست آمد:
۱. ایران به ضعفهای خود به ویژه در بخش امنیتی و اطلاعاتی پی برد. همانگونه جنگ تحمیلی عراق موجب شکوفایی قدرت نظامی ایران شد این جنگ نیز میتواند موجب تقویت بخش امنیتی کشور شود.
۲. سرمایه اجتماعی کشور جهش پیدا کرد. اعتماد مردم به تصمیمات گذشته نظام همچون بی اعتمادی به آمریکا و نهادهای بین المللی، افزایش قدرت نظامی و سیاستهای منطقهای به ویژه مداخله در سوریه افزایش یافت.
۳. اعتبار ایران در بین سایر دولتها و ملل افزایش یافت.
🔹از بین بردن زیرساختهای و توان هستهای و موشکی و تغییر نظام سه هدفی بودند که اسراییل برای آغاز جنگ بیان کرد. آمریکا نیز از شروع مذاکرات از بین بردن توان هستهای ایران را هدف مذاکرات بیان کرد که پس از عبور از این مرحله، در مرحله بعد بتواند، از بین بردن قدرت موشکی را دنبال کند. آمریکا تهدید کرده بود اگر از طریق مذاکرات نتواند به هدف خود برسد از طریق جنگ عمل خواهد کرد.
تاکنون آمریکا و اسراییل نتوانستند به اهداف خود دست یابند.
با وجود آنکه حملات متعدد به سایتهای هستهای کشور انجام دادند ولی توان هستهای ایران به اعتراف کارشناسان غربی پابرجاست. توان موشکی از بین نرفته است و حتی صدمات به زیرساختهای نظامی کشور نیز به گونهای است که در مدتی کوتاه قابل احیا است.
نه تنها نظام تغییر نکرد بلکه سرمایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی جهش کرد.
🔹اما اسراییل هزینههای گزافی در این جنگ پرداخت کرد:
۱.سطح امنیت اسراییل در افکار عمومی جهان کاهش یافت. رژیم صهیونسیتی به عنوان شریک پایدار برای طرحهای اقتصادی بلندمدت برای سایر کشورها نخواهد بود. این جنگ لطمه بزرگی به بلندپروازیهای رژیم در زمینه تجاری و اقتصادی زد.
۲. مهاجرت معکوس در اسراییل را افزایش میدهد.
۳. تصویر ترسیم شده از قدرت آفندی و پدافندی رژیم شکست.
۴. علاوه بر هزینههای مادی، رژیم هزینههای سنگین دیگری در این جنگ پرداخت. نفوذ در ایران با این سطح گسترده به طراحی پیچیدهای نیاز داشت که بازطراحی دوباره آن بسیار سخت خواهد بود.
🔺در مجموع میتوان گفت ایران در این جنگ بر دشمنان خود فائق آمد هر چند با پذیرش آتشبس، فرصت کسب پیروزی بزرگتر را از دست داد.
@saeedfathisarani
یادداشت | تهدید بزرگ نرم افزاری کشور با عنوان تغییر پارادایم
✍️ سعید فتحی سارانی
▫️ یکی از عبرتهای جنگ اخیر این بود که هزینه و خطر تحلیلهای اشتباه بسیار سنگین است. یک سال پیش در تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری، برخی چهرههای سیاسی نقاط قوت کشور را زیر سؤال میبردند و مدعی بودند اگر کشور به موفقیتی در مواجهه با تحریمها همچون فروش نفت رسیده است به خاطر کوتاه آمدن دولت دموکرات آمریکا است اما مشاهده کردیم، پس از گذشت شش ماه از روی کار آمدن دولت جمهوریخواه ترامپ، برخلاف ادعای آنان صادرات نفت کشور کاهش نیافت. این افراد با انکار موفقیتها، برای هل دادن دولت برای شروع مذاکرات با آمریکا زمینهسازی میکردند در حالیکه رهبرمعظم انقلاب فرموده بودند مذاکره با آمریکا نه تنها مشکلات کشور را کم نمیکند بلکه یک عمل غیرعقلانی، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه است.
🔶 مجوز مذاکرات با آمریکا داده شد. اما اظهارات و خواستههای مسئولین آمریکایی بارها در حین مذاکرات تغییر کرد؛ با اینکه مذاکرات بین ایران و آمریکا در جریان بود رئیسجمهور آمریکا به اهانت به ایران میپرداخت و در نهایت رژیم صهیونیستی با همراهی آمریکا و کشورهای اروپایی با زیر پا گذاشتن تمام قواعد بینالمللی در حین مذاکرات، به کشور تجاوز نمود.تجربه مذاکرات بهار امسال نشان میدهد دولت آمریکا از مذاکرات برای تسلیم ملت ایران استفاده میکند و موضوع هستهای صرفاَ یک بهانه است. با وجود آشکار شدن نیت آمریکا و اروپا برای فریب ایران، دوباره شاهد هستیم جریانی در کشور برای ادامه مذاکرات تلاش میکنند و این نگرانی وجود دارد دولت دوباره در دام مشورتهای خانمانسوز این جریان قرار گیرد.
🔷مجموعه رفتارهای آمریکا در چهار دهه گذشته، از جمله خلف وعده در قرارداد الجزایر، برجام و مذاکرات اخیر، نشاندهنده عدم پایبندی این کشور به تعهداتش است. نمونههای دیگری از رفتارهای مداخلهجویانه آمریکا در یوگسلاوی (تجزیه کشور)، عراق (حمله با بهانه دروغ، کشتار، تجزیه و غارت)، لیبی (حمله پس از خلع سلاح و ایجاد جنگ داخلی و فقر)، سوریه، ترکیه، افغانستان و اوکراین نیز وجود دارد که عبرتآموز است. این اقدامات منجر به تقویت گروههای مقاومت در منطقه شده است.
🔶پس از تغییر نظام سوریه و به قدرت رسیدن دولت تحت حمایت آمریکا، اسرائیل بیشتر زیرساختهای نظامی سوریه را نابود و بخشهایی از خاک این کشور را اشغال کرد. در ترکیه، کودتایی علیه اردوغان طراحی شد که با کمک ایران و روسیه، ناکام ماند. در افغانستان، در دوره ۲۰ ساله اشغال، بخاطر جنگ با تروریسم، مردم با کشتار، ناامنی و اهانت مواجه شدند. اوکراین در دهه ۱۹۹۰ برای تضمین امنیت کشورها خلع سلاح شد و توسط آمریکا به جنگ با روسیه کشانده شد، اما اکنون حمایت آمریکا از اوکراین پایان یافته و هدف اصلی او، غارت و تحقیر ملت اوکراین است.
🔷 دشمنی غرب با ایران به دلیل تسلیمناپذیری ملت ایران و شکستن نظم ایجاد شده از سوی آمریکا است. همانگونه رهبر معظم انقلاب توصیف کردند: « اگر شما میبینید دستگاههای سیاستگذارِ آمریکای جبّار به طور دائم دارند علیه ملّت ایران تلاش میکنند، به خاطر این نیست که شما مرگ بر آمریکا میگویید؛ این به خاطر آن است که ایران به همّت این مردم، به فداکاری این مردم، توانسته است خودش را از یوغِ اسارتِ قدرتِ استعمارگر خارج کند. از ملّت ایران عصبانی هستند به خاطر اینکه زیر بار تحمیل آنها نمیرود. غارتگری ثروتهای ملّتها، تسلّط بر ارادهی ملّتها جزو جنایات بزرگ مستکبرین، در رأس آنها آمریکا و شبکهی پیچیدهی صهیونیسم است. نظام جهانی پس از جنگ جهانی دوم در حال فروپاشی است و غرب به دنبال تضعیف ایران برای انتقام است. مسئولین باید مراقب مشاورههای ناآگاه و فشارهای گروههای غربزده باشند که خواستار نابودی عناصر قدرت ایران و چشم دوختن به تصمیمات آمریکا هستند.
🔶 این افراد که از ابتدای انقلاب در نظام برنامهریزی کشور نقش داشتهاند، به جای عذرخواهی، آدرس انحرافی میدهند. کشور در حالت توقف جنگ قرار دارد و آمادگی و نمایش قدرت برای جلوگیری از شروع مجدد جنگ ضروری است. اظهارات مقامات دولتی باید نشانگر اقتدار و پیروزی باشد، نه پریشانی و ترس. در جنگ اخیر، آمریکا و اروپا از تجاوز به ایران حمایت کردند و سازمانهای بینالمللی نیز نقش حمایتی ایفا کردند. نباید به کشورهای غربی امید داشت. برخی رسانهها و گروههای سیاسی نقش یاریدهنده به متجاوزین را ایفا میکنند و تهدیدات نرمافزاری را فعال میکنند. عامل اصلی پیروزی ایران، همراهی ملت با نظام بود و این گروهها قصد تضعیف این عامل را دارند. دستگاههای قضایی و امنیتی باید به توصیههای رهبری در مورد تهدیدات نرمافزاری توجه کنند.
✅ @asreiranian_ir
روحانی مدعی لغوتحریمها در خرداد ۱۴۰۰ شده و اعتراض کرده که نگذاشتند.
روحانی و دولتش سال ۹۴ مدعی لغو تحریمها، نبود مکانیسم ماشه، عدم خروج آمریکا از برجام و عدم لغو قراردادهای منعقد شده بودند و همه اشتباه درآمد.
روحانی باید حق دهد کسانی که قصه چوپان دروغگو را خواندند حرفهایش را باور نکنند.
@saeedfathisarani
وحدت مبنایی و وحدت سهمخواهی
1⃣ حضرت امیر برای حفظ زحمات پیامبر و جلوگیری از تفرقه و جنگ داخلی در جامعه و ارتداد مسلمانان با خلفا بیعت کرد.
امام حسین به دلیل حفظ دین اسلام و زحمات پیامبر با یزید بیعت نکرد و قیام نمود. قیام امام موجب تلنگر به امت اسلام و تضعیف امویان شد.
2⃣ با مقایسه رفتار متفاوت امام علی و امام حسین به این نتیجه میرسیم وحدت ذاتا موضوعیت ندارد و آنچه اهمیت دارد حفظ و تقویت جامعه اسلامی است. وحدتی ارزشمند است که در راستای تقویت جامعه اسلامی باشد.
کاهش تنش با عموم جامعه در راستای وحدت برای حفظ جامعه است. به عنوان مثال برخورد با مصادیق فرهنگ غیردینی به میزانی که به عرف تبدیل شده است برخلاف مصالح جامعه است اما برخورد با عناصری که در حال ترویج این فرهنگ هستند برای مراقبت از جامعه باید صورت پذیرد و وحدت با این عناصر موضوعیت ندارد.
یا زمانی که نظام تصمیم راهبردی در سیاست خارجی گرفته است، وحدت نباید بهانهای برای جلوگیری از نقد گفتمان مقابل این تصمیم باشد. همانگونه حضرت امیر با وجود وحدت با خلفا، ولی تذکرات و انتقادات لازم را بیان میکردند.
3⃣ در یک سال گذشته، بخشی از اصولگرایان در مواجهه با دولت، وحدت را تحت عنوان «وفاق» به سهمخواهی تقلیل دادند.
متأسفانه این طیف از یک سوی در حال تخریب جریان انقلابی کشور به خاطر کینه از نتایج انتخابات مجلس و ریاستجمهوری اخیر هستند و از سوی دیگر تحت لوای وفاق و وحدت منتقد هر گونه نقد به شرکای جدید سیاسیشان هستند.
درواقع این طیف سیاسی برای حذف جریان انقلابی کشور با گروههای دیگر وحدت کردند ولی روی اصول انقلاب و خط ترسیمی رهبر معظم انقلاب حاضر به وحدت با جریان انقلابی نیستند.
4⃣ نمیتوان منکر اشتباهات در گفتار و رفتارهای افراد منتسب به جریان انقلابی کشور شد ولی این جریان به صورت عمدی روبروی راهبردهای ترسیمی رهبر معظم انقلاب قرار نمیگیرند. در مجموع نیز با وجود خطا، اما در خط انقلاب قرار میگیرند.
این جریان سرمایه عظیم کشور در زمان بحرانها هستند و از همین روی، رهبر معظم انقلاب روی تخریب وجهه این جریان در کشور حساسیت دارند. به عنوان مثال ایشان حمله به سفارت عربستان را زیر سوال میبرند ولی از تندرو خواندن این جریان گلایه میکنند.
ایشان در سال ۱۳۹۴ میفرمایند: «عقل و فهم همین جوانان انقلابی و حزباللهی، و تحلیل آنان در مورد مسائل در موارد زیادی، از برخی بزرگترها بهتر است و نباید این جوانانی که سینهچاک انقلاب و اسلام هستند بهبهانه حمله به سفارت عربستان و یا قبلتر، حمله به سفارت انگلیس که هر دو بهضرر کشور و اسلام است و بنده هم بدم آمد، تضعیف شوند و مورد تهاجم قرار گیرند.»
همانگونه کمک به دولت فعلی نیاز کشور است به عدم تضعیف جریان انقلابی کشور نیز نیاز داریم.
5⃣ برای حفظ ایران نیاز به وحدت است ولی وحدتی که موجب قدرت کشور شود نه وحدتی که اختلافات را در جامعه تشدید میکند یا وحدتی که در راستای تقویت گفتمان تضعیف کننده کشور باشد.
افزایش آمادگی کشور برای مواجهه با جنگ موجب کاهش احتمال وقوع جنگ میشود بنابراین هر وحدتی که موجب کاهش آمادگی کشور شود مذموم است.
6⃣ رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیر فرمودند اولاً جهتگیری در دیپلماسی اهمیت دارد و باید مراقبت شود، ثانیاً اعتراض و انتقاد صورت پذیرد ثالثا اعتراض براساس اطلاعات صحیح باشد.
این توصیه نشان میدهد وحدت از نظر ایشان به معنی سکوت در برابر اشتباهات نیست هرچند اگر براساس اطلاعات صحیح باشد در جهت تقویت کشور و دولت است اما اگر براساس اطلاعات غلط باشد موجب تضعیف کشور و دولت میشود.
@saeedfathisarani
بازی همیشگی آمریکا برای فریب دولتها
1⃣ پس از وقوع ملی شدن صنعت نفت و روی کارآمدن دولت ملی و مردمی دکتر مصدق، فشار اقتصادی بریتانیا بر ایران شروع شد. مصدق با گسترش روابط با آمریکا قصد داشت فشار انگلستان را کاهش دهد.
2⃣ برخلاف اعتماد دولت مصدق به آمریکا، دولت آمریکا به طراحی کودتا علیه مصدق در عملیات آژاکس پرداخت اما کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ با حضور مردم شکست خورد.
دو روز بعد، سفیر وقت آمریکا در ایران که از طراحان کودتا بود به ایران برگشت و با مصدق دیدار کرد. تلاش کرد مصدق را فریب دهد که آمریکا در این کودتا نقشی نداشته است. وی مصدق را تهدید کرد اگر حمله تظاهرکنندگان ملیگرا به مراکز آمریکایی متوقف نشود مصدق را به عنوان نخستوزیر ایران به رسمیت نخواهد شناخت و کمکهای فنی و اقتصادی آمریکا قطع میشود.
مصدق پس از این تهدید، طرفداران خود را از خیابان جمع میکند و تظاهرات را ممنوع اعلام میکند.
روز بعد، آمریکا و بریتانیا کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت مصدق را با موفقیت انجام دادند.
3⃣ اعتماد مکرر به آمریکا در هفت دهه گذشته انجام شده است و صرفاً مربوط به دکتر مصدق نبود.
آخرین مورد بهار امسال صورت پذیرفت که مذاکرات با دولت آمریکا شروع شد، بارها ترامپ و برخی دولتمردان آمریکایی از ادبیات اهانت آمیز علیه کشور استفاده می کردند ولی در زمان مذاکرات ادبیات دیگری استفاده می کردند. در حین مذاکرات، اسراییل به ایران تجاوز انجام داد. دولت آمریکا پیامهایی مبنی بر عدم نقش در تجاوز رژیم صهیونسیتی ارسال میکرد. همانگونه سفیر آمریکا در ۲۷ مرداد منکر نقش آمریکا در کودتای ۲۵ مرداد شد.
در نهایت با وجود فرصت دو هفتهای به ایران برای شروع مذاکرات، تنها یک روز بعد آمریکا به کمک اسراییل آمد و به صورت مستقیم به مراکز هستهای ایران حمله کرد همانگونه در کودتای ۲۸ مرداد نقش اصلی را بازی کرد.
این رفتار ربطی به دموکرات یا جمهوریخواه بودن دولت آمریکا ندارد. در سال ۸۸ پیامهای صلح آمیز از طرف اوباما برای ایران ارسال شد ولی پس از چند ماه به اجرای انقلاب رنگی در ایران پرداخت. مسئولین دولت وقت آمریکا اعتراف کردند که طراحی این عملیات از ابتدای دولت اوباما در دستور کار قرار گرفته بود.
رفتار دولت آمریکا با دولت جولاتی در سوریه، محمد مرسی در مصر، قذافی در لیبی، صدام در عراق و زلنسکی در اوکراین نمونههای دیگر هستند.
4⃣ آمریکا از نقشه تکراری و مشابه استفاده میکند. «درک نکردن علت دشمنی آمریکا» و «باور نداشتن به قدرت لازم برای مقابله با آمریکا» علت موفقیت طراحیهای آمریکا است.
حضرت امام خمینی تسخیر سفارت آمریکا را «انقلاب دوم» نامید چون این حرکت نشان داد جوانان ایرانی درک کردند استقلال یک کشور علت دشمنی آمریکا است و میتوان با آمریکا برای حفظ استقلال کشور مقابله کرد. این درک صحیح توسط ملت ایران موجب شد که انقلاب ملت ایران با وجود سختترین تحریمها و جنگ نظامی پابرجا بماند ولی انقلاب مردم مصر یک سال طول کشید و یا عمر نهضت ملی شدن صنعت نفت و دولت مصدق سه سال بود.
@saeedfathisarani
هدایت شده از دکتر سعید جلیلی
21.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ #فیلم | گزیدهای از ارائهی دکتر سعید فتحی سارانی با موضوع «اثرات قطعنامههای تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد و بازگشت آنها با فعال شدن مکانیسم ماشه بر اقتصاد ایران» در صد و پنجمین جلسه حکمت سیاسی اسلام در قرآن
🖥 جهت مشاهدهی نسخهی کامل این ارائه به صفحه آپارات دکتر سعید جلیلی مراجعه نمایید.
✅ @saeedjalily