#مشسلیمون!
#مسجدسلیمان سوار تاکسی شدم. من و یک نفر دیگر پشت نشسته بودیم و دو نفر هم جلو. کنار دستی من که میگفت نه اسلام را قبول دارد نه نظام را؛ سر توهین و تهمت را سمت #اسلام، #امام_خمینی(ره) و #رهبرانقلاب گرفت. به تهرانی و اصفهانی و... که احساس میکرد جای مردم شهر را در شرکت #نفت و #گاز مسجدسلیمان گرفتهاند خیلی توهین کرد و پیشبینی کرد که به زودی #خیزش_مسلحانه مردم مسجدسلیمان را شاهد خواهیم بود. خیلی عصبی و #رادیکال برخورد میکرد.
راننده و شخص کنار دستش گوش میکردند و از شرایط اقتصادی گلایه داشتند و تندی این برادرمان زبان آنها را هم باز کرد: این نظام برمیافتد، #خوزستان را جدا میکنیم و قس علی هذا. هر سه لیسانس داشتند: راننده #لیسانس نفت، کناردستیاش لیسانس عمران و کناردستی من، لیسانس تربیت بدنی. کناردستی من پانآریایی بود و در آشوبهای امسال حدود ۱۰ روز دستگیر شده بود. او صریحاً تهدید کرد و احتمالاً اقدام به برخورد #مسلحانه خواهد کرد. رانندهی جوان و کناردستیاش اما بیشتر به #ناعدالتی و پارتیبازی در کارها معترض بودند و به نظر نمیرسید ضداسلام و قرآن باشند ولی با این حال همصدای اعتراض کناردستی من شده بودند.
ساکت نشسته بودم. برادر کناردستیام بین حرفهایش گفت:«پس تو چرا به #خامنهای فحش نمیدی؟!» مکث کردم ولی دل را زدم به دریا و گفتم:«چون من طرفدار رهبرم.» دو نفر جلویی جا خوردند و لب برچیدند! دیدند لهجهام متفاوت است. احتمالاً از ترس اینکه تهرانی یا شاید هم اطلاعاتی(!) باشم پرسیدند:«بچه کجایی؟!» گفتم:«بچه اصفهانم، راحت باشین! :)»
کناردستیام اما توهینها را به شدت رکیکتر کرد و گفت:«لابد برای خودت سودی دارد و داری میخوری که راضی هستی و...» گفتم:«راضی نیستم، سختی #اقتصادی را چشیدم و میچشم و پدرم راننده تاکسیه!» اما کو گوش شنوا؟! اوضاع توهینها عجیب و غریب بود واقعاً! خواستم پیاده شوم، راننده گفت:«چرا؟ هنوز نرسیدیم به #ترمینال!» گفتم:«خب این دوستمون اصلاً رعایت نمیکنه. بابا مام آدمیم نشستیم اینجا. حالا هیچی نمیگیم خوب نیست به اعتقادات و نظراتمون توهین بشه. اختلاف نظر اشکال نداره ولی #توهین...» تصدیق حرفم را از تغییر رفتارشان را دیدم. خیلی صبر کردم تا تمام شد و کناردستیام پیاده شد. راستش هم صبر بود، هم ترس! نمیخواستم درگیری ایجاد شود چون دعوا با جاهل را جایز نمیدانم بلکه باید با خائنها جنگید.
القصه؛ دوست فحاش پیاده شد و نفس راحتی کشیدم. بحث با معترضین جلو ادامه پیدا کرد. از انتقادات و راه جایگزین به جای نظام و خطر نابودی امنیت در صورت پیروزی ایدهی دوستی که پیاده شد گفتم. گفتم:«من که تو روستا بودم، هرکی ناراضی بود ازش پرسیدم دوره احمدینژاد چطور بود. بی استثنا گفتن خیلی بهتر بود و دولت و وزرای اون به ما محرومین رسیدگی کردند. حالا نمیدونم توی شهر چطوره؟!» بغل دستی راننده گفت:«دورهی احمدینژاد خیلی خوب بود. اگه گرونی بود، کار هم بود و شرمنده خونواده نبودیم. اما الآن روزی چندبار شرمنده خونواده میشم و دلم میخواد یه بار توی اعتراضات و درگیریها کشته بشم به جای روزی هزار بار مردن...» گفتم:«نمیخواد بمیریم، اون دوران و بلکه خیلی بهتر و بدون ایرادهای اون موقع قابل بازسازیه، فقط #انتخاب درست و #تغییر لازمه.»
بحث ادامه داشت. پرسیدند:«مشسلیمون کار میکنی؟!» گفتم:«نه والا، دانشجوأم!» گفتند:«پ برا چی اومدی؟» گفتم:«اومدیم تو مناطق محروم برای رفع بخش کوچیکی از مشکلات مردم #اردوی_جهادی برگزار کنیم.» هر دو خیلی زیاد تشکر کردند، آثار شرمندگی بر چهرهشان هویدا شد و نگاهی محبت آمیز کردند. احساسی که تجربه کردم، بینظیر بود. بلافاصله شروع کردم به نوشتن این متن. حالا که متن تمام شد، هنوز یک ساعت هم از این ماجرا نگذشته است... برادران و خواهران #سیاسی، در حوزهی جهادی کار کنید! برادران و خواهران #جهادی، در حوزهی سیاسی کار کنید. فاصلهی بین شنیدن توهین به اسلام و رهبری با دیدن نگاه محبت آمیز و شنیدن تشکر، به اندازهی یک واژه است: #خدمت.
✍ #سعید_توانا_راد
✅ @SaeedTavanarad
مطالعات سیاستگذاری | سعید توانا راد
بسمه تعالی در باب راه چاره برای «همگرایی در #عدالت و #مبارزه_با_فساد» چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب
اتفاق نخواهد افتاد و این قدرت اجتماعی با تأثیر بر خواست عمومی #مردم و ظهور و بروز در صندوق آراء #انتخابات مجلس شورای اسلامی و #رئیس_جمهور (دو قوهی مقننه و مجریه) منجر به ایجاد قدرت #سیاسی با پشتوانهی مردم برای مبارزهی پرقدرتتر و بالا به پایین با گلوگاههای #فسادزا و همچنین افزایش قدرت قوهی قضائیه برای برخوردهای مصداقی گسترده با مفسدین زالوصفت خواهد شد. این مسیر پیشنهادی قابل بحث و تبادل نظر بیشتری است ولی به اعتقاد نگارنده، تا قوهی مقننه و سپس مجریهی نظام در برخورد با فساد، چابک و دغدغهمند و روششناس نشوند، #قوه_قضائیه بعید است حتی با تغییرات گستردهی نفرات ولو در حلقهی اول، بتواند چندان کارآمدتر از آنچه تا کنون بوده است، عمل کند.
۴- شخصاً وظیفهی #شرعی و اجتماعی خود در سال ۹۸ برای «رونق تولید» را تلاش برای ایجاد سازمان مردمنهاد فراگیر در کشور خواهم کرد و در این راه، تمامی نیروهای تحولخواه، عدالتطلب و آرمانگرا را به همکاری دعوت میکنم. تا سدی بزرگ از شفافیت، نظارت عمومی و قانون در برابر سوءاستفاده از بیت المال، بدهکاریهای کلان بانکی، حجم بزرگ قاچاق از مبادی رسمی و گمرکات و فرار مالیاتی نسازیم، نخواهیم توانست اقتصاد و تولید داخلی را از شر سیل ویرانکنندهی فساد #اقتصادی نجات دهیم. علی الحساب اگر بخواهم ساختار و راهکاری دم دست به مخاطبین محترم معرفی کنم، عضویت، همکاری و حمایت از سازمانهای مردم نهاد مانند «قرارگاه ملی مبارزه با مفاسد اقتصادی» و کمک به شکلگیری هستههای استانی آن در سراسر کشور برای تکمیل زنجیرهی ملی مبارزه با فساد است.
پ.ن: ارتباط با بنده برای گفتگو و پرسش و پاسخ در این باب از طریق صفحهی مجازی اینستاگرام به آدرس @SaeedTavanarad امکان پذیر خواهد بود.
#سعید_توانا_راد - فعال دانشجویی و دبیر سیاسی سابق اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان #مستقل دانشگاههای سراسر کشور
هدایت شده از سید مصطفی موسوی نژاد | متفاوت بخون
‼️ در رکورد شکنی پایینترین نرخ بیکاری هیچ تردیدی وارد نیست!
🔹 براساس آخرین اعلام مرکز آمار ایران، نرخ #بیکاری تابستان به ۷,۵٪ رسید که خبر از افزایش ۴۴۰ هزار نفری شاغلین نسبت به سال گذشته میدهد. این یعنی جمعیت شاغلین کشور به عدد بیسابقه ۲۵ میلیون نفر رسیده است.
🔹 با این وجود، #الحسینی که خود را به عنوان کارشناس #اقتصادی نیز مطرح میکند، با خلط عبارات «اشتغال خالص» و «ایجاد اشتغال» سعی در زیر سؤال بردن این دستاورد تاریخی دارد.
✍🏻 پ.ن: لازم به ذکر است #دولت_سیزدهم رکورددار «پایینترین نرخ بیکاری در ۲۰ سال اخیر» بوده است.
🔗 پیوند توییت
📱 بله | تلگرام | ویراستی | توییتر
✅ @motafavetbekhoon