💠 در راه مشهد
🔻نمی دانستم شیخ تازه صبح از مشهد رسیده. گفتم «می آیید برویم مشهد؟»
نگفت صبح رسیدم! گفت «برویم!» و دو نفری راه افتادیم با اتوبوس بیاییم سمت مشهد.
🔺کلیه هایم مشکل داشت. تا اتوبوس نگه داشت پیاده شدم که بروم سرویس بهداشتی. در توالت را که باز کردم حالم داشت به هم می خورد؛ چاه توالت گرفته بود و کاسه توالت پر از...
🔻برگشتم داخل اتوبوس. شیخ گفت چه زود برگشتی!؟ قضیه را گفتم. شیخ چیزی نگفت و از اتوبوس پیاده شد.
🔺بعد یک ربع شیخ برگشت. گفت «برو تا کلیه هات از کار نیفتاده.» #آیةالله_شیخ_علی_صفایی_حائری توالت را برایم تمیزِ تمیز کرده بود!
می شد عاشق این آدم نشد؟
خاطره از آقای حبیب نیاکان
#مشهد
#علی_صفایی_حائری
#عین_صاد
#خاطره
#حبیب_نیاکان
@Safaeiyeh
✅ همیشه ملبس باش!
عید مبعث سال گذشته، یکی از طلاب از #استادهادیزاده درخواست کرد که ایشان او را به لباس روحانیت، ملبس گرداند.
استاد قبل از مراسم عمامه گذاری، خاطره کوتاهی در همین زمینه از مرحوم #امام_خمینی نقل کردند. ایشان فرمودند:
«طلبه ای خدمت مرحوم امام رسید تا ایشان او را ملبس به لباس روحانیت کنند. مرحوم امام فرمودند به شرطی تو را ملبس می کنم که اینطور نباشد یک روز لباس بپوشی یک روز نپوشی، اگر دائماً #لباس_روحانیت را بر تن خواهی داشت تو را ملبس می کنم»
#خاطره
#طلبگی
#شهدای_روحانیت
@Safaeiyeh