eitaa logo
سَفینَةُ النَّجاة
851 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
375 ویدیو
2 فایل
بازخوانی و نشر سیره اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 داستانی بسیار خواندنی از امام هادی علیه السلام و شخص انگشترساز  مرحوم و برخی دیگر از بزرگان رضوان الله علیهم به نقل از حکایت نمایند: منزل و محل مسکونی حضرت ابوالحسن، امام هادی علیه‌السلام در نزدیکی بازارچه‏ای بود که صنعت‌گران مختلفی در آن کار می‏کردند. یکی از آن‏ها شخصی به نام یونس نقاش بود که کارش انگشترسازی و نقش و نگار آن بود، او از دوستان حضرت بود و بعضی اوقات خدمت حضرت می‏آمد. ➖ روزی با عجله و شتاب نزد امام علیه‏السلام وارد شد و پس از سلام اظهار داشت: سرورم! من تمام اموال و نیز خانواده‏ام را به شما می‌سپارم. حضرت به او فرمود: چه خبر شده است؟ یونس گفت: من باید از این دیار فرار کنم. حضرت در حالتی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: برای چه؟ مگر چه پیش آمدی رخ داده است؟! یونس جواب داد: چون که وزیر خلیفه - موسی بن بغا - نگین انگشتری را تحویل من داد تا برایش حکاکی و نقاشی کنم و آن نگین از قیمت بسیار بالایی برخوردار بود، که در هنگام کار شکست و دو نیم شد و فردا موعد تحویل آن است؛ و می‏دانم که موسی یا حکم هزار شلاق و یا حکم قتل مرا صادر می‏کند. ➖ امام هادی علیه‏ السلام فرمود: آرام باش و به منزل خود باز گرد، تا فردا فرج و گشایشی خواهد بود. یونس طبق فرمان حضرت به منزل خویش بازگشت و تا فردای آن روز بسیار ناراحت و غمگین بود که چه خواهد شد؟ و تمام بدنش می‏لرزید و هراسناک بود از این که چنان‌چه نگین از او بخواهند چه بگوید؟ در همین احوال، ناگهان، مأموری آمد و نگین را درخواست کرد و اظهار داشت: بیا نزد موسی برویم که کار مهمی دارد. ➖ یونس نقاش با ترس و وحشت عجیبی برخاست و همراه مأمور نزد موسی بن بغا رفت. و هنگامی که یونس از نزد موسی برگشت، خندان و خوشحال بود و به محضر مبارک امام هادی علیه‏السلام وارد شد و اظهار داشت: یابن ‏رسول الله! هنگامی که نزد موسی رفتم، گفت: نگینی را که گرفته‏ ای، خواسته بودم که برای یکی از همسرانم انگشتری مناسب بسازی؛ ولی اکنون آن‏ها نزاعشان شده است. اگر بتوانی آن نگین را دو نیم کنی، که برای هر یک از همسرانم نگینی درست شود، تو را از نعمت و هدایای فراوانی برخوردار می‏سازیم. ➖ امام هادی علیه‌السلام تا این خبر را شنید، دست مبارکش را به سمت آسمان بلند نمود و به درگاه باری تعالی اظهار داشت: خداوندا! تو را شکر و سپاس می‏گویم، که ما - اهل‌بیت رسالت - را از شکرگزاران حقیقی خود قرار داده‏ای. و سپس به یونس فرمود: تو به موسی چه گفتی؟ یونس اظهار داشت: جواب دادم که باید مهلت بدهی و صبر کنی تا چاره‏ای بیندیشم. امام هادی علیه‏السلام به او فرمود: خوب گفتی و روش خوبی را مطرح کردی. 📚 أمالی شیخ طوسی، ج۱
🌹 دستورالعملی مجرب به جهت بچه دار شدن از مولا امام رضا علیه السلام با سند خود از کاتب نقل می‌کند که گفت: با دختر ازدواج کردم، او را آن‌چنان دوست داشتم که بی‌نظیر بود، فرزندی برایم نیاورد. ➖ خدمت امام رضا علیه‌السلام [یا طبق نسخه‌ی کتاب بحارالانوار: خدمت امام هادی علیه‌السلام] رسیدم، و از نازا بودن او شِکوه کردم. ➖ امام علیه‌السلام تبسمی کرد، و فرمود: انگشتری که نگینش فیروزه باشد بگیر، و بر آن بنویس: رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ (انبیا/٨٩) می‌گوید: من به این دستور عمل کردم یکسال نشده بودکه خداوندپسری به من عنایت کرده بود ➖ یادداشت مرتبط: مرحوم حجت‌الاسلام (از بانیان مهدیه تهران) در یکی از سخنرانی‌های خویش می‌گوید: دوعدد انگشتر فیروزه با همان کیفیت نوشتاری سوره انبیا آیه ۸۹ حک وتهیه شود و زن و مرد هر کدام به دست کنند. ایشان سپس می‌گوید: شاید به هزار نفر توصیه کرده‌ایم و بچه‌دار شده اند و مجرب است. 📚 منابع: ۱. امالی، شیخ‌طوسی، ۴۹، ح۶۲ ۲. بحارالأنوار، ج ۹۵، ص۳۴۳ ۳. تحفه الرضویه، ص۲۸۹ ۴. دانشنامه امام هادی علیه السلام، ج۱، ص۴۸۳