هدایت شده از روزنه
انا لله و انا الیه راجعون
حجتالاسلام شیخ عبدالله توحیدی(توحیدیان) داماد مرحوم آیتالله بهاءالدینی، به رحمت حق پیوست.
ایشان همواره در سفر بود و بین بزرگان به یامن حضوره دائم شهرت داشت.
او از خاندان معروف علمی بود(هم بخاطر پدر بزرگش که امام جماعت فیضیه بود و هم عمویش که عضو شورای فقهی برخی مراجع معظم تقلید معاصر و چهرهای شناخته شده بود)
اما با این وجود از روابط و شهرت و شرف خانوادگی و فامیلیاش برای خود کیسهای ندوخت و در نهایت سادهزیستی و قناعت زیست.
عشق به #تبلیغ تا واپسین ماههای زندگانی با او بود. بسیاری از روحانیان جهادی، خاطرات خوشی از او دارند.
وسعت مشرب او موجب آن بود که با طیفهای مختلف فکری و سیاسی مراوده داشته باشد و ذهن مخالفخوان و روحیه آزادش موجب میشد آنچه از نقد و نظر به ذهنش میرسید را بدون ملاحظه بیان کند.
بین همه رجال سیاسی و دینی علاقهاش به امام خمینی و آیتالله بهاءالدینی بیش از دیگران بود. نسبت به آقا هم وفادار و خیرخواه بود، هم ارادت داشت. خاطرات و حکایتها و گفتنیهای زیادی در مورد این ارادت و محبت هست.
گذشته از برخی رسیدگیها و تکریمها، هدیه حج رهبری به ایشان و همسر مکرمهشان برایش بسیار شیرین بود که البته آن سفر را تنها مشرف شد.
#نماز_جمعهاش ترک نمیشد. اهل روضه و نماز جماعت و توسل دائمی بود.
حلقه #مباحثه تفسیرشان در دفتر یکی از مراجع تقلید مستمر برقرار بود و وقتی که قم بود شرکت میکرد. او به قدر وسع تا پایان عمر کار علمی را رها نکرد.
خاطرات زیادی از او به امانت داریم اما از همه شیرینتر، روایت او از #جبهه و همچنین حکایتهایش از برخی بزرگان از جمله آیتالله العظمی بهاءالدینی است.
تعریف میکرد یکبار که ایشان به منزل محقر مرحوم توحیدی آمده بود، هنگام استراحت وقتی دید بر چند طرف از دیوارهای اتاق عکس امام هست، دقت داشت پایش را روبروی عکس امام دراز نکند که مبادا بیاحترامی بشود. این دقتهای لطیف از احترام ویژه آیتالله بهاءالدینی به امام حرفها دارد.
با روضههای مرحوم کافی بسیار مأنوس بود.
شبها گاهی که در بیمارستان اگر بیقراری میکرد کافی که برایش میگذاشتی، آرام میشد.
با فرازهای تشرفات محضر صاحب الزمان علیهالسلام با حال و توجه میگریست.
شبها با حال مریضی هم دقایق معتنابهی به محاسبه میگذراند. میگفت تفکر اندر احوالات امروز؛ اگر کار خوبی بود، شکر
اگر نه، استغفار.
در دوران بیماری اخیر، وضع رسیدگی پزشکیاش اصلا مطلوب نبود و علیرغم تذکرها و درخواستها، کار خاصی برایش نشد و در غربت از دنیا رفت.(جزئیات بیشتر بماند برای بعد) امیدواریم مسئولان حوزوی بجای بازدیدهای کمثمر یا بیثمر رسانهای، واقعا فکری به حال معمرین حوزه کنند. این بنده خدا و برخی دیگر از پیرمردها که رفتند، از این به بعد دیگران را دریابند. برنامه و دغدغه داشته باشند.
روحانیان خدوم که ریش شان را در راه تبلیغ دین سفید کردهاند را دریابند.
این درد را کجا باید ببریم؟!
فعلا باید برای تشییع و تدفین محترمانه این پیرمرد بیادعا فکری شود.
برای شادی روح مرحوم توحیدی صلوات و حمدی هدیه کنیم.
انشاالله با سیدالشهدا علیهالسلام و اولیای خدا محشور شود.
@rozaneebefarda