eitaa logo
استیکر و عکس پروفایل ثامن
8.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
116 فایل
🔷بهترین مرجع استیکر های مذهبی و انقلابی 🔷این کانال متعلق به گروه رسانه ای #تیٖــــمورا میباشد @timoora 🔰سفارش استیکر، پوستر، پروفایل @mmr_1390 🚨مجموعه کانال های ما @grup_timoora ♻️تبادل و تبلیغات @tab_timoora ادمین تبادل و تبلیغ @adminita0
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️شبهه: آیا شكستن تخم مرغ براي دفع چشم زخم كه با نام بردن افرادي كه ممكن است چشمشان شور باشد انجام مي شود، واقعيت دارد؟ ✅پاسخ: 🔺اصل چشم زخم از نظر عرفي و نزد بسياري از مردم، اين گونه مطرح است كه در بعضي از چشم ها اثر مخصوصي است كه وقتي از روي اعجاب به چيزي بنگرند، ممكن است آن را از بين ببرد و يا معيوب كنند و يا بيمار نمايد و ... 🔺اين مسأله از نظر عقلي امر محالي نيست چه اين كه، بسياري از دانشمندان امروز ـ معتقدند كه در بعضي از چشم ها نيروي مغناطيسي خاصي نهفته شده كه كارايي زيادي دارد، حتي با تمرين و ممارست مي توان آن را پرورش داد، و از آن استفاده خوب نمود. 🔺 اين امر (چشم زخم و يا چشم زدگي) در اسلام و روايات اسلامي نيز تأكيد شده است. از آن جمله: ✔️ آيه (51) سوره قلم است كه به آن اشاره دارد.(1) 🔺در روايات به اين مطلب اشاره شده است، از جمله : ✔️حديثي است كه از اسماء نقل شده است كه خدمت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ عرض كرد: گاه به فرزندان جعفر چشم مي زنند، آيا رقعه اي براي آن بگيرم. (منظور از رقعه دعايي است كه براي رفع آن بلا استفاده مي شود) پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: آري مانعي ندارد، اگر چيزي مي توانست بر قضا و قدر پيشي گيرد، چشم زدن بود.(2) 🔜بنابر اين، چشم زدگي و چشم زخم، يك واقعيت است و راه هاي دفع آن را هم، اسلام بيان داشته است، كه از آن جمله دعا است. و هيچ مانعي هم ندارد كه دعاها و توسل ها به فرمان خداوند جلوي تأثير نيروي مرموز مغناطيسي چشم ها را بگيرد، همانگونه كه دعا ها در بسياري از عوامل مخرب ديگر، اثر مي گذارد و آن ها را بفرمان خدا خنثي مي كند. ✔️ امير مومنان ـ عليه السلام ـ نيز فرموده است: «العين حق و الرقي حق»(3) چشم زخم حق است و توسل به دعا براي رفع آن نيز حق است. 🔴دستورات اهل بيت براي علاج چشم زخم: 1. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: سه مرتبه بگوييد: ما شاء الله لا قوه الا بالله العلي العظيم.(4) 2. خواندن آيه 51 سوره قلم و ان يكاد الذين كفروا ...(5) 3. دست ها را مقابل صورت بگيرد و سوره حمد و توحيد و قل اعوذ را بخواند و دست به صورت بكشد.(6) 5. دعايي كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ براي امام حسن ـ عليه السلام ـ و امام حسين ـ عليه السلام ـ خواندند و به اصحاب نيز توصيه فرمودند: «اللهم يا ذا السلطان العظيم و المن القديم و الوجه الكريم ذالكلمات التامات و الدعوات المستجابات عاف فلانا من انفس الجن و اعين الانس.» ⚠️اما اين كه، چه رابطه اي ميان شكستن تخم مرغ ، دفع و رفع چشم زخم مي باشد، منبع خاص و يا روايتي در اين مورد، بدست نيامد كه به آن اشاره داشته باشد، زيرا ذيل آيات (102) سوره بقره و آيه 116 سوره اعراف و آيه 51 سوره قلم رواياتي درباره چشم زخم و راه هاي جلوگيري از آن در بعضي از تعابير آمده است، ولي هيچ گونه اشاره اي درباره تخم مرغ و شكستن آن نيامده است. ✅فلذا بهترين راه در جهت رفع اين گونه مشكلات، همان دستور پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و راه امامان معصوم است كه سفارش نموده اند، و آن راه، راه دعا و توسل به ائمه ـ عليهم السلام ـ مي باشد. ⚠️اين نكته نيز قابل ياد آوري است كه قبول تأثير چشم زخم به اين معني نيست كه به كارهاي خرافي و اعمال عوامانه در اين گونه موارد پناه برده شود كه هم خلاف دستورات شرع است و هم سبب شك و ترديد افراد ناآگاه در اصل موضوع است، همانگونه كه آلوده شدن بسياري از حقايق با خرافات اين تأثير نامطلوب را در ذهن ها گذاشته است. پاورقی: 1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، دار الکتب الاسلاميه. ج24، ص 425. 2. طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان موسسه اعلمي، بيروت. ،ج10، ص 341. 3. نهج البلاغه،حکمت 400.. 4. بحار الانوار، ج92، ص 128. 5. همان، ص 132. 6. همان، ص 129. پاسخ به را در ثائر بخوانید: @saeer_ir
🔴 🔵 🌺 قرارگذاشته بودیم برای خواستگاری. همین که خواستیم بریم بیرون، مادرم عطسه کرد. برگشت و گفت: امشب نمیریم، صبر اومد... ⭕️ آیا واقعا عطسه کردن نشانه تاخیر و صبر در انجام کار است؟ ✅پاسخ: 🔺این خرافه ریشه در اعتقادات عرب جاهلی دارد. آنها عطسه كردن را شوم و نكبت زا می دانستند و چون عطسه را علامت بلا و حادثه تلخ می دانستند، دست به كاری نمی زدند. 🔺خوب است بدانیم اعتقاد به تاثیر گذاری عطسه هنوز هم در جوامع امروزی كم و بیش اعتبار دارد و به نظر برخی، یك عطسه نشانه نحوست و بدی آن كار و دو عطسه نشانه خوبی و میمنت آن كار است. 🔺در برخی روایات آمده که عطسه موجب می شود. یعنی عطسه در حقیقت نوعی مکانیسم دفاعی است از سوی بدن برای بیرون راندن عوامل مزاحم مثل میکروبها یا گرد و غبار و عوامل حسّاسیّت زا. ✅ پیامبر اكرم می فرماید: خداوند عطسه را دوست می دارد و خمیازه را مكروه می داند. هر گاه كسی عطسه كند، حمد خدا گوید و هر مسلمانی كه عطسه را می شنود، او را دعا گفته و از خداوند مزید رحمت طلب كند. 📚 بخاری؛ الجامع الصحیح، ج 5، ص 2290 ✅ در خصوص صبر کردن و توقف کار بعد از عطسه، هیچ دستورى در اسلام نداریم و اساسا روح اسلام با این گونه مطالب سازش ندارد، تا آنجا كـه دسـتـور مى دهد هنگامى كه تصمیم بر كارى گرفتید، اگر كسى فال بد زد اعتنا نكنید و بر خـدا تـوكـل نـمـوده به دنبال هدف روان شوید و فال بد زدن را نشانه شرك قرار داده است. 👌درباره اینکه در زمان عطسه کردن چه کار باید کرد، اینگونه در مبانی منابع دینی آمده است که: هرگاه یکی از شما عطسه کرد در حق او دعا کنید و بگویید: «یرحمکم الله» «رحمت خدا شامل حال شما گردد» و طرف مقابل نیز متقابلا دعا کند و بگوید: «یغفر الله لکم» «خداوند شما را بیامرزد» ⛔️ اما صبر و قدری مکث کردن و یا فرق گذاردن بین یک عطسه و دو عطسه همگی افسانه است که باید مسلمان آگاه و دانا از این افسانه‌ها بپرهیزد. پاسخ به را در ثائر بخوانید: 🆔 @saeer_ir
🌙 دوباره و هلال ماه. ⭕️ آخه چطوریه که یه بحث ساده دیدن هلال ماه، این همه اختلافی باشه؟ باور کنید اینقدر جابجا شده این اول و آخر ماه که معلوم نیست اصلا الان رمضان هست یا نه... ✅ پاسخ به شبهه: 🔺اولا باید توجه داشت که رؤیت هلال یک فعل خارجی است و از قبیل تشخیص موضوع احکام است که هر فرد مکلفی (حتی اگر در مسائل فقهی مجتهد هم نباشد) می تواند شخصاً به تشخیص آن اقدام کند و به علم خود عمل نماید و نیازی به تقلید در این مسئله نیست. اما چون غالب مردم خود موفق به رؤیت هلال نمی شوند، از آنجا که به مرجع تقلید خود اطمینان کامل دارند در این مسأله بنا بر نظر ایشان عمل می کنند و همین باعث شده است که تصور شود که در این مسأله نیز حتماً باید از مرجع تقلید خود اطاعت کنند، در حالی که در چنین مسائلی نیاز به تقلید نیست و اگر از هر یک از راه های بیان شده برای انسان یقین حاصل شود که ماه رؤیت شده است، کافی است. 🔺 نکته مهم بعدی این است که فقهای شیعه خود را مطیع قرآن، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) می دانند و در زمان غیبت امام زمان (عج) با دقت در روایات و آیات، آنچه در توان دارند به کار می گیرند تا بتوانند احکام فقهی را از منابع موجود استخراج کنند. طبیعی است گاهی به دلیل عدم صراحت آیات و روایاتی، نتایجی که در این مسیر دشوار، حاصل شده با هم متفاوت باشد. علاوه بر این فقهای شیعه در ایران بر خلاف بسیاری از کشور های اسلامی، مستقل از حکومت به ابراز نظر فقهی خود می پردازند و خود را در مقابل خدا ملزم به رعایت آن می دانند و مقلدین آنها هم به تبع هر فقیهی، خود را ملزم به رعایت آنچه او از منابع به دست آورده است می دانند. بنا بر این در مواردی ممکن است بین فتاوای فقها اختلاف پیش آید که احادیث و آیات ما صراحتاً در آن مسئله اظهار نظر نکرده اند یا شرایط آن مسئله در روزگار ما عوض شده است. از جمله این موارد حکم رؤیت هلال اول ماه است که البته این تفاوت فتوا مختص به علمای شیعه نیست و در بین فقهای اهل سنت نیز اختلافاتی وجود دارد. ✍نگاه کنید به اتحاد و اختلاف فقها، مجله فقه، شماره 2،دی ماه 1373 🔺از نظر فقه شیعه، اول ماه از چند راه ثابت می شود: 1. این که انسان خود ماه را ببیند. 2. به هر واسطه ای برای او یقین حاصل شود. 3. دو مرد عادل بگویند که ماه را دیده اند. 4. سی روز از اول ماه قبلی بگذرد. 5. حاکم شرع حکم به اول ماه بودن کند. 🔺اما تفاوت هایی که گاهی در فتوای فقها در رؤیت هلال دیده می شود ناشی از این است که: 1. آیا دیدن ماه باید حتماً با چشم غیر مسلح باشد یا دیدن با چشم مسلح مثلاً با تلسکوپ و دوربین هم کفایت می کند؟ بعضی از فقها ء مقید هستند که رؤیت حتماً باید با چشم غیر مسلح باشد، اما بعضی دیگر رؤیت با دوربین و تلسکوپ و دیگر وسائل را نیز کافی می دانند. 2. در چه صورت به گزارش های رسیده درباره رؤیت هلال می توان اعتماد کرد؟ 3. اگر در شهر یا منطقه ای ماه دیده شد برای چه شهر ها و مناطقی اول ماه ثابت می شود؟ 🔺بعضی از مراجع تقلید بر این عقیده اند که اگر ماه در شهری دیده شود تنها در آن شهر و شهرهایی که هم افق با آن باشند اول ماه ثابت می شود. ✔️مثل آیت الله بهجت و سیستانی 🔺بعضی دیگر بر آنند که اگر در شهری ماه دیده شود در تمام شهرهایی که در شب با این شهر مشترک هستند (یعنی اول شب یکی آخر شب دیگری است) اول ماه ثابت می شود. ✔️مثل آیت الله تبریزی و خویی 🔚در بین علمای شیعه بعضی حکم حاکم را برای اثبات اول ماه کافی می دانند و بعضی آن را کافی نمی دانند. البته مقصود علمای شیعه از حاکم، مجتهد جامع الشرایط است نه سلطان کشور اسلامی. با این وجود در زمان کنونی که حکومت ایران زیر نظر مجتهد جامع الشرایط اداره می شود کمتر اتفاق می افتد که ولی فقیه به اول ماه بودن روزی حکم کند. و این به دلیل تمام نشدن حجت شرعی بر ایشان است. بله در صورتی که از راه دلیل شرعی بر ایشان مسلم شود که باید حکم کنند حتماً حکم خواهند کرد. ⚠️تاکید می کنیم، اثبات اول ماه، تقلیدی نیست. ♨️ پاسخ به خود را در ثائر بخوانید: @saeer_ir
 ⭕️میگن در ماه درب های 🔥بسته هست، خوب نمیشه خدا همیشه دربها رو ببنده؟ اگه میشه در غل و زنجیر باشه، همیشه باشه اینقدرم ما گناه نکنیم. ✅پاسخ: 🔺درب‌های جهنم، از نوع درهای دنیا نیست که در ایامی آن را ببندند و کسی نتواند ورود کند و یا در ایامی باز کنند تا دیگران وارد شوند. بلکه درب‌های جهنم، همین انسان، اعتقادات و اعمال اوست، چنان چه به تصریح قرآن کریم، هیزم جهنم نیز همین انسان است و عذاب آتش یا دیگر عذاب‌ها نیز تجسم اعمال خود آنهاست. 🔺 درب‌های جهنم در روزهای دیگر نیز به روی مؤمن و متقی بسته است و در ماه مبارک رمضان نیز به روی کفار و ظالمین باز است. و اگر فرمود: در ماه مبارک رمضان، درب‌های جهنم بسته است، خطاب به اهل رمضان و اهل روزه است که ممکن است به واسطه برخی معاصی متوجه جهنم یا در آستانه آن باشند، نه به کفار و ظالمینی که هر لحظه به فسق و جنایات خود ادامه می‌دهند. نباید تصور کرد که مثلاً اگر عده‌ای از کفار در ماه مبارک رمضان، مسلمانان را در میانمار زنده زنده سوزاندند و یا در فلسطین و لبنان قتل عام کردند، درب‌های جهنم به روی آنان نیز بسته است. جهنم در همین دنیا محیط بر آنان است و آنها خودشان همان هیزم و آتش جهنم هستند. و لذا در آتش وجود خود می‌سوزند. 🔺شیطان و شیاطین نیز هیچ گاه بر موحدین و مؤمنین تسلطی ندارند و این اختصاص به ماه مبارک رمضان ندارد، بلکه تسلط آنها فقط بر کسانی است که خودشان ولایت آنها را می‌پذیرند. «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ» (النحل، 99 و 100) ترجمه: چرا كه او را بر كسانى كه ايمان آوردهاند و بر پروردگارشان توكل می كنند تسلطى نيست * تسلط او فقط بر كسانى است كه وى را به سرپرستى برمی گيرند و بر كسانى كه آنها به او [=خدا] شرك می ورزند. ⚠️دقت شود که کار شیطان وسوسه و دعوت به سوء است و این کار را از طریق حق نشان دادن باطل و زینت دادن به باورها و اعمال زشت انجام می‌دهد. پس تأثیر این وسوسه نیز به نوع بینش، دانش، ایمان و عمل انسان بر می‌گردد. 🔺خداوند متعال، ماه مبارک رمضان را چون اردوگاهی اجباری قرار داده است تا انسان مجبور شود و عادت کند تا نفس و حوایج نفسانی خویش را در اختیار و کنترل عقل قرار دهد و بدیهی است که با کنترل نفس و بدن، حجاب‌ها از روی عقل و فطرت کنار می‌رود و نور الهی در آنها متجلی می‌گردد. عقل به جز کمال، دعوتی ندارد و کمالی نیز به جز الله جل جلاله وجود ندارد. 🔺همین توجه و کنترل نفس به امر الهی سبب می‌شود تا بفرماید: خواب او عبادت، نفسش ذکر و تسبیح و تلاوت یک آیه از قرآنش برابر با ختم قرآن است. دعایش مستجاب، توبه‌اش مقبول و عباداتش همه مأجور است. 🔚پس، درهای جهنم برای «عبد» همیشه بسته است و شیطان برای او همیشه در غل و زنجیر است، اما همه «عبد» نیستند و ماه مبارک رمضان فرصتی است ممتاز و همگانی برای بندگی و عبودیت. و البته این فرصت و امتیاز‌های فراوان و ویژه‌ی آن شامل کسانی خواهد شد که به این ضیافت آمده و ایامشان با گذشته فرق کند. ⭕️ پاسخ به را در ثائر بخوانید: 🆔 @saeer_ir
⭕️میگن روزه برای سلامتی مفیده، ما که می بینیم ملت بعد از یک ماه، انواع بیماری های گوارشی رو گرفتن و معده هاشون داغون شده ... 🔺براستی آیا روزه داری از لحاظ برای بدن انسان دارد؟ ✅پاسخ: پیش از هر چیز باید پرسید آیا احکام و دستورات خدا را چون تایید یا رد میکند، باید بپذیریم؟ 🔺آیا اساسا علم صلاحیت اظهارنظر درباره همه چیز را دارد؟ و یا قادر به کشف برخی مصالح و معایب هست؟ مثلا علم میتواند ثابت کند چرا نماز دو رکعت است؟ یا علم میتواند کند مرگ چیست؟ عزرائیل چگونه جان می گیرد؟ و آیا اساسا میتواند وجود را اثبات کند؟ ✅ از همه این سوالات که بگذریم، به سوال نخست بازمی گردیم. آیا برای انسانها مضر است و علم پزشکی آن را می کند!؟ ✔️ روزه یک عبادت در ادیان مختلف بوده است و مختص به نیست،(اشکال مختلف روزه داری در ادیان وجود دارد) در جوامع مختلف، مراکز علمی به فواید آن پرداخته اند. موسسات علمی مختلف در دنیا با عناوین و سرفصلهای متنوع: ✅بعنوان مثال: مقاله اثر روزه داری در رمضان بر روی قلب https://www.emirates247.com/ramadan/ramadan-fasting-is-good-for-the-heart-study-2012-07-20-1.468006 ✅فواید و دستاوردهای روزه برای انسان https://www.soundvision.com/article/the-spiritual-and-health-benefits-of-ramadan-fasting ✅هفت اثر شگفت انگیز بر سلامتی https://www.realbuzz.com/articles-interests/nutrition/article/7-surprisingly-health-benefits-of-ramadan/ ✅اینها تنها بخشی از مقالات و دستاوردهای علمی مراکز مختلف در جهان است. ⚠️ نکته قابل توجه در مشکلات گوارشی، عدم رعایت نکات تغذیه و سلامت است. در حالی که یکی از مهمترین علل روزه، کاهش دریافتی غذا است، روزه داران از تمام فرصت افطار تا سحر برای خوردن استفاده می کنند که بسیار ناسالم است. 🔺ضمن اینکه عادات تغذیه ای نادرست، مثل خوردن غذاهای سنگین و رنگارنگ در وعده افطار مهمترین عامل بیماری های گوارشی است. ⭕️ پاسخ به را در ثائر بخوانید: @saeer_ir
⭕️شبهه نزول قرآن : 🔺 یکی از شبهاتی که پیشینه‌ای دراز دارد مربوط به آیاتی است که دلالت دارد قرآن در یک شب (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ (دخان// 3) ) یعنی شب قدر (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْر (قدر// 1) ) و در ماه مبارک رمضان (شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآن (بقره// 185) ) نازل شده، و از طرف دیگر می‌دانیم نزول قرآن همزمان با بعثت پیامبر اسلام (ص) در ماه رجب، و نزول آیات اول سوره علق بوده است، این دو مطلب چگونه با هم سازگارند؟ 🔺از طرفی برای هر آیه شان نزولی است. چگونه ممکن است قرآن یکباره نازل شود ولی هر آیه مربوط به تاریخ و حادثه متفاوتی باشد که گاه چندین سال باهم فاصله دارند؟ ✅ پاسخ: 🔺شبهه تعارض بین نزول قرآن در شب قدر و وقوع بعثت پیامبر اکرم (ص) در بیست و هفتم رجب به گونه‌ای است که باعث اختلاف در تعیین تاریخ بعثت گشته است. در این میان شیعه با استناد به روایات متعدد معتقد است که بعثت در روز 27 رجب واقع شده، در حالی که اهل سنت با استناد به ظهور آیات در نزول قرآن در ماه مبارک رمضان و هم زمانی بعثت با نزول قرآن وقوع بعثت را در رمضان می‌داند. 🔺برای روشن شدن مسأله ابتدا باید دید آیا بین بعثت و نزول قرآن تلازم و همزمانی وجود دارد یا نه؟ و اگر بعثت با نزول قرآن همزمان بوده چگونه نزولی مراد است؟ اگر نزولی که همزمان با بعثت بوده غیر از نزولی باشد که در آیات مذکور آمده، دیگر تعارضی در بین نخواهد بود. ✔️نظر مشهور در بین مفسران این است که نزول قرآن در شب قدر به معنای نزول دفعی تمام قرآن است، و این نزول، با نزول آیاتی از سوره علق در 27 رجب که ناظر به شروع نزول تدریجی است، و سایر آیاتی که شان نزول خاص خود را دارند و یا به حوادثی اشاره می کنند، تعارضی ندارد. 🔺 همچنین گفته شده در قرآن، آنجا که نزول دفعی مراد بوده از کلمه انزال و در مواردی که نزول تدریجی مراد بوده از کلمه تنزیل استفاده شده است. انزال به معنای نازل کردن دفعی و یک پارچه، و تنزیل به معنای نازل کردن تدریجی است، و کلمه (قرآن) هم بر مجموع این کتاب الهی اطلاق میشود و هم بر اجزای آن. ⚠️بنابراین آنچه از منابع بر می آید این است که حقیقت قرآن یک بار در شب قدر بر قلب پیامبر نازل شده و سپس به شکل تدریجی متناسب با شان نزول هر آیه، تنزیل شده است. ✔️ در حقیقت نزول یک باره اتفاق افتاده اما آنچه باید به مردم ابلاغ شود، تدریجی بوده است. متناسب با مقتضیات زمان تا محتوای کلام الهی کاملا آشکار گردد. 📚منابع: 1. التمهید فی علوم القرآن جلد1 : صفحه 135 2. المیزان فی تفسیر القرآن جلد 2 : صفحه 15 ⭕️ پاسخ به خود را در تائر بیابید: @saeer_ir
✊ 《بزنم به تخته》 رنگ و روت باز شده....😉 ⭕️اصطلاح «بزنم به تخته» یا «بزن به تخته» اشاره به نوعی دارد که فردی برای دوری از بدشگونی قضا و قدر و یا دور شدن از چشم و نظر بد به تکه‌ای چوب یا تخته می‌زند. این اتفاق به خصوص زمانی رخ می‌دهد که یک اتفاق خوب برای آن فرد بیفتد و به مراد دلش برسد و یا تعریف و تمجیدی از خود بکند یا بشنود. 🔺در گذشته در بسیاری از مناطق دنیا مردم بر این اعتقاد بودند که خداوند درون درخت زندگی می‌کند. با این وصف درخت برای آ‌ن‌ها از ارزش بالایی برخوردار بود. به همین خاطر بت‌های خود را چوبی می‌ساختند و وقتی که به مشکلی بر می‌خوردند، به آن درخت دست می‌زدند و یا به بت‌های چوبی‌شان ضربه می‌زدند تا به قول خودشان خدا را بیدار کنند و از او بخواهند تا ایشان را در برابر سختی‌ها و مشکلات و بلایا مراقبت نماید. 🔺جالب است بدانید که این اتفاق به لحاظ علمی هم تایید شده است. چند سال قبل در مجله علمی Experimental Psychology نتیجه تحقیقی به چاپ رسید که نشان می‌داد اگرچه زدن به تخته برای جلوگیری از چشم‌زخم خرافی به نظر می‌رسد اما در به آرامش رساندن فرد و دورشدن نگرانی‌ها و دلواپسی‌های روانی او نقش موثری دارد. 🔺دانشمندان دانشگاه شیکاگو طی این تحقیق به این نتیجه رسیدند که عکس‌العمل‌هایی به این شکل می‌تواند در تخلیه انرژی‌های منفی از فرد و دورشدن اتفاقات ناخوشایند از انسان موثر باشد. 📚 ریشه های تاریخی امثال و حکم، مهدی پرتوی آملی. ✅ پاسخ به را در ثائر بیابید: @saeer_ir
⭕️ امام حسن علیه السلام، در بین سایر ائمه بیشتر به زنان علاقه مند بودند و تعدد زوجات ایشان زبان زد خاص و عام بود.😳 ✅ پاسخ: 🔺مسأله تعدد زوجات و كثرت طلاق های ایشان را بيشتر در كتبي كه در دوران بني عباس تأليف يافته ميتوان جستجو نمود. متأسفانه بعضي از نويسندگان هم بدون توجه به ريشه و عواقب آن به نقل آن پرداخته اند. 🔺برای پاسخگویی به این شبهه موارد زیر را می توان مطرح نمود: 1⃣ً اصل مسأله ساخته و پرداخته مخالفان كينه توز آن حضرت بوده و از راوی معتبری نقل نشده است. عمدتا ناقل اصل اين احاديث 3 يا 4 نفر بوده اند؛ از جمله «يحيي بن العلاء»، «ابوالحسن مدائني»، «شبلنجي» و «ابو طالب مكي». در این میان، مدائني مبلغ رسمي بني اميه بوده و اشعاري هم در مدح معاويه بن ابي سفيان سروده است. 📚لسان الميزان –عسقلاني- ج4-ص 252 2⃣كثرت ازدواج ها و طلاق ها به گونه اي مبهم مطرح شده و اسامي زنان امام(ع) را ذكر نكرده اند. اگر مسأله واقعيت داشت چرا اين گونه به ابهام برگزار كرده اند؟ 🔺اگر واقعا مساله حقيقت داشت اسامي زنان، حتي مطلقات را مي توانستند ذكر كنند. 3⃣تعداد فرزندان آن حضرت را غالباً در حدود پانزده تن اعم از پسر و دختر نگاشته اند. اين تعداد در آن ايام يك رقم معمولي و متعارف بود. در صورتي كه صحت ادعاي كثرت ازدواج و طلاق اگر مورد ترديد نبود بدون ترديد فرزندانش بايد بيش از تعدادي باشند كه مورخان نوشته اند. 📚كشف الغمه –ج2-ص124 4⃣تمامي رواياتي كه در مورد كثرت ازدواج و طلاق امام حسن(ع) وارد شده به راوياتی بر مي گردد كه متخصصين علم رجال آنان را مردود شمرده اند. حتی اگر مورد اطمينان و موثق هم باشند اين روايات از روايات احاد است و خبر واحد در موضوعات حجت نبوده و از نظر علماء هم معتبر نمي باشد. ⚠️ فراموش نکنیم زهد و پارسايي امام حسن(ع) به قدري بود كه براي او مجال چنين خوشگذراني ها را و لو از راه مشروع باقي نگذاشته و «ابن بابويه» كتابي بنام زهد الحسن درباره ي زهد و پارسايي آن بزرگوار نوشته است. ⭕️ پاسخ به را در ثائر بخوانید: 🆔 @saeer_ir
⭕️ شبهه: " آیت الله خمینی : روحانیون نباید رئیس جمهور شوند! روزنامه کیهان 9 دی 1358 ✅پاسخ: 1⃣ این کلام امام به اقتضای شرایط آن دوره و توقع ایشان از رجال سیاسی مطرح گردید که عملکرد نامطلوب آنها، امام را مجبور به تغییر مواضع نمود. 2⃣ تفکر ایشان از آغاز نهضت این بود که روحانیت کمتر به امور اجرایی بپردازند و بیشتر ناظر و پشتوانه امور باشند. ایشان پس از پیروزی انقلاب و بازگشت به کشور نیز همین رویه را پیگیری کردند. http://yon.ir/wmZz 3⃣ در همین راستا ایشان ۱۸ روز پس از پیروزی انقلاب و تشکیل دولت موقت و سامان یابی نسبی وضع کشور به قم رفتند و علت بازگشت مجدد ایشان به تهران در دوم بهمن سال ۵۸، بروز عارضه قلبی و نیاز به مراقبت های پزشکی بود. http://yon.ir/ilJm 4⃣ امام ابتدا مایل به قبول پست اجرایی توسط روحانیت نبودند و عدم جواز کاندیداتوری روحانیون در دوره های اول و دوم ریاست جمهوری مؤید این امر است. "خاطرات آیت الله مهدوی کنی، ۱۳۸۵، ص۴۲۴" 5⃣ پس از آزمون عملی و با ظهور افرادی چون بنی صدر و فقدان شخصیت های صالح، خطر قرار گرفتن کشور در دامان آمریکا و یا کمونیسم احساس شد که به اجبار این رویه در دوره های بعدی ریاست جمهوری تغییر کرد. http://yon.ir/f6R2 6⃣ ایشان دلیل تغییر عقیده خود را چنین تشریح می کنند: «پيش از انقلاب من خيال مي كردم وقتي انقلاب پيروز شد افراد صالحي هستند كه كارها را طبق اسلام عمل كنند لذا بارها گفتم روحانيون مي روند كارهاي خودشان را انجام مي دهند. بعد ديدم خير اكثر آنها افراد ناصالحي بودند و ديدم حرفي كه زده ام درست نبوده است آمدم صريحا اعلام كردم من اشتباه كرده ام» 7⃣ همچنین قرارگیری روحانیون در پست های اجرایی را به اقتضای وظیفه و ضرورت دانستند: «امروز مي گويم مادام كه احكام اسلام پياده نشده است و افراد صالحي نداشتيم تا طبق اسلام عمل كنند علما بايد مشغول به كارهايشان باشند. اين يك شاني براي علما نيست كه رياست جمهوري و يا پست ديگري را داشته باشند چون وظيفه است به اين كارها مي پردازند» (صحيفه امام ج 18 ص 241) http://yon.ir/waak http://yon.ir/ucfR ⭕️ پاسخ به را در ثائر بخوانید: @saeer_ir
⭕️ بيوگرافي حضرت امام خميني(ره): ❌آيا پدر ايشان داراي تابعيت هندي بوده يا ايراني؟ ✅پاسخ : ✔️شایعه هندی بودن امان مطلب تازه ای نیست و اولین بار ساواک در سال 1346 به آن دامن زد و در سال های اخیر شخصی به نام احمدعلی مصباح، بدون ارائه سندی آن را تکرار کرده است.   ✔️جد اعلاي حضرت امام(ره) به نام «دين عليشاه»[1] از نوادگان مير حامد حسين هندي و از علماي كشمير بوده و در همان ايالت در راه تبليغ دين شربت شهادت نوشيده است. بنابر نقل اهل اطلاع، ايشان اصالتا نيشابوري است، و به كشمير مهاجرت كرده، تا نياز دين باوران آن ديار را در حوزه مسايل ديني پاسخگو باشد. از آن شهيد بزرگوار فرزندي به يادگار ماند به نام «سيد احمد» كه پس از شهادت پدر بين سالهاي 1240 تا 1250 هـ .ق از كشمير به نجف و كربلا به منظور تحصيل علوم ديني مسافرت مي‌كند. 🔺 در آن زمان با كساني آشنا مي‌شود؛ يكي از آنها فردي به نام «يوسف خان» اهل روستاي «فرقهان» از توابع خمين است. او به نجف رفته بود تا عالمي را براي ارشاد مردم و انجام امور ديني آنان پيدا كند. با علامه «سيد احمد» آشنا مي شود كه مهر مهرباني بر جبين داشت. از او دعوت مي‌كند تا جهت تبليغ دين به ديار آنها رهسپار شود.  🔺علامه بعد از ساكن شدن در خمين در تاريخ 17 رمضان 1257 هـ .ق با «سكينه خانم» دختر «محمد حسين بيگ» و خواهر يوسف خان ازدواج مي‌كند. خداوند به آنها چهارفرزند عنايت مي‌كند، سه دختر و يك پسر كه از همه كوچكتر بوده، او را «مصطفي»(پدر حضرت امام) نام مي‌گذارند، ‌او در روز پنجشنبه 29 رجب سال 1278 در هنگامه طلوع آفتاب ديده به جهان گشود.    🔺آقا سيد مصطفي موسوي ابتدا در خمين اندكي با مقدمات آشنا شد و سپس به اصفهان رفت، و از آن جا به نجف عزيمت كرد تا از مرحوم ميرزاي شيرازي كه مرجع شيعيان بود، فقه بياموزد، پس از مدتي تحصيل، عالمي شد كه او را ‌آيت الله خطاب مي‌كردند، و آن قدر درخشيد كه بزرگان خمين او را فخر المجتهدين ناميدند. بيست و هفت سال مردم در انتظار به سر بردند تا آقا مصطفي برگردد و به جاي پدر بنشيند. با دعوت‌هاي رسمي و پياپي نجابت را در اجابت دانست و به خمين برگشت، رياست مدارس علميه خمين را نيز عهده‌دار شد.[2] ✔️تقدير مقدر ساخت، همسري برگزيد كه علم را پاس بدارد و شيره جانش طاهر باشد. آقا مصطفي با «حاجيه خانم احمدي» دختر آقا ميرزا احمد مجتهد خوانساري ازدواج كرد و اسم همسرش را هاجر گذاشت. از آن جا به اصفهان، و دوباره راهي نجف شد. پس از مدتي به دعوت مردم خميني به زادگاه خود باز گشت و رسالت پدر را انجام داد. آخرين فرزند آقا مصطفي، در سالروز ولادت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ به دنيا آمد، بيستم جمادي الثاني سال 1320 هـ .ق برابر با اوّل مهرماه 1281 هـ .ش، پدر وقتي چهره نوزاد خود را ديد با شور و شوق گفت: پسرم، عشق من، روح الله من، جان من، روح الله من. مادر كه هاجر نام داشت، خيلي دوست داشت اسم فرزندش اسماعيل باشد، امّا در برابر آقا مصطفي گفت: چه نام زيبايي، و اين گونه روح الله نام نوزادي شد كه در سالروز ولادت حضرت زهرا از جهان جنين به جبين جهان آمد. 🔺 روح الله چهار ماه و بيست روز بيشتر در آغوش پدر نماند، او هنوز نمي‌توانست بابا بگويد كه پدر به قصد سفر، آخرين بوسه بر گونه پسر زد و رفت و ديگر برنگشت. آقا مصطفي كه مي‌رفت تا نداي مظلومان خمين را به ساير بلاد برساند تا شايد گشايشي شود،‌در ميانه راه اراك شهيد و روح الله در همان اوان كودكي يتيم شد. امّا اين افتخار نصيب ديار خمين شد، دياري كه آغوش گشود تا يادگار مردي را كه ملقب به «هندي» بود پرورش داده و خميني لقب دهد. 🔚از آن چه گفته آمد، معلوم مي‌شود كه پدر حضرت امام، به نقلي اجداد ايشان ايراني و از نيشابور بوده است. امّا مسأله تابعيت به گونه‌اي كه امروز مطرح است و با كمال تأسف مسلمانان را در حصار تنگ جغرافيايي محدود مي‌كند، در آن دوران مطرح نبوده است، يك مسلمان به ويژه عالم متعلق به جهان اسلام بوده است. 🔺 در ايران آن زمان شناسنامه نبود مقررات احصائيه و سجل احوال در سال 1279 در سال نخست وزيري وثوق الدوله (حسن وثوق) در تهران به اجرا در آمد، امّا قانون آن در سال 1304 از مجلس گذشت. پدر حضرت زودتر از اين ها با دار فاني وداع كرده بود. فارغ از اين قيد و بندها، علامه سيد مصطفي پدر حضرت امام (ره)، داراي هر تابعيتي باشد، متولد ايران و خدمتگزار به اين مردم بوده است.   📚 معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1⃣سيد علي قادري، خميني روح الله، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1378. 2⃣خاطرات آيت الله پسنديده، به كوشش محمد جواد مرادی نیا، تهران، نشر حدیث،1374 ✍ پانویس: [1] . كلمه شاه به معناي سيد است. [2] . سيد علي رضا، آيينه دانشوران، تهران، 1353 ⭕️ پاسخ به را در ثائر بیابید: 🆔 @saeer_ir
⭕️ شبهه(وهابیت): چیه از خودتون صد تا شبو قدر کردین میرین الکی قران سرتون میگیرین و گریه میکنید شما تو دین بدعت ایجاد کردین همین امام علی تون هم کجا شب قدر می گرفت؟ مگه شب نوزدهم نرفته بود خونه دخترش مهمونی بعد صبح از اونجا رفت مسجد. تو مسجد هم همه خوابیده بودن حتی خودش ابن ملجم رو بیدار کرد بعد رفت نماز صبح بخونه؟ یعنی نه تنها خودش شب قدر نگرفته بود بلکه رفته بود مهمونی... تو مهمونی هم میگن میخندن دعا نمیخونن و گریه کنند،مردمم که شب قدر نگرفته بودن،حتی ابن ملجم خشک مقدس هم شب قدر خونه اون زنه بود صبح هم بلد شد رفت مسجد گرفت خوابید شما از اونم خشک مغز ترید از خودتون آیین در اوردین عجمای منحرف...😳 ✅پاسخ: 1⃣گاهی انسان حرفی می‌زند و یا چیزی می‌نویسد تا بگوید «بله، من هم هستم» که این خود هوای نفس است که کاملاً در نقطه مقابل عبودیت قرار دارد. 🔺از مهمترین شاخصه‌های عبودیت و محک‌های عقل این است که انسان در جایی که نمی‌داند و علم ندارد، حرف نزند، سکوت کند و کسب علم بنماید، نه این که تا چیزی به ذهنش خطور کرد، سریع آن را در عموم انتشار دهد و برای عده‌ی زیادی ایجاد تشکیک و شبهه نماید. لذا فرمود در موضوعی که علم ندارید وارد نشوید که مسئول خواهید شد: «وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا» (الإسراء، 36) 🔚پس، اگر کسی (هر کس به حد خود)، معنای قدر و لیلة‌القدر را درک ننمود، حضرت علی علیه‌السلام را نشناخت، از سند روایی عبادات شب قدر بی‌خبر بود، قدرت تجزیه و تحلیل درست و جامعی نیز نداشت و ...، دلیل نمی‌شود که عبادات مردم را «ادا و اطوار من درآوردی» بخواند. 2⃣ – این قرآنی که ما پیش رو داریم، یا در دست می‌گیریم و تلاوت می‌کنیم، یا بالای سر می‌گذاریم و در سایه‌ی آن در محضر خدای تعالی به عبادت می‌ایستیم، ظاهر قرآن کریم است، ولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام، خودش باطن قرآن کریم و روح آن است.  3⃣حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، افطار را در منزل دخترش بود نه این که تمام شب و احیاء آن شب را و کسی هم نگفته که درست وقت اذان صبح راهی مسجد شدند. مضافاً بر این که اگر به آسمان نگاه می‌کردند، منتظر نزول ملائک بودند و شب نوزدهم، شب ضربت خوردن و «فزت و رب الکعبه»ی ایشان نیز بود، نه این که هر شب به جای تحجد و عبادت، فقط در حیات منزل خود یا دخترشان می‌نشستند و به آسمان نگاه می‌کردند. حضرت علی علیه‌السلام مرد «احیا» بودند، همه شب ایشان احیا بود، به نور الهی زنده بودند و به اذن الهی دل‌های مرده را زنده می‌کردند و می‌کنند. 4⃣ ما نیز مکلف نشدیم که از اذان مغرب تا اذان صبح در مسجد حضور داشته باشیم و قرآن را بر سر بگذاریم و مکرر «بک یا الله، بمحمد، بعلی و ...» بگوییم. همه این مراسم با حذف حواشی آن، 5 تا ده دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد و البته واجب نیز نمی‌باشد، بلکه از عبادات مأثوره در این شب‌های عزیز است.  و از عبادت‌های دیگر که برای همیشه و از جمله این شب‌های عزیز توصیه شده است، تفکر، مطالعه، شناخت، کسب معرفت، توبه و دعا است. بسیاری از علما و مشاهیر این شب را به مطالعه یا تقریر و تألیف معارف دینی می‌پرداختند. 5⃣متاسفانه نویسنده متن، علاوه بر این که به جزئیات تاریخی در شب نوزدهم علم ندارد، از روایات شبهای قدر هم بی خبرند. بلکه شاید ایشان نمی‌دانند که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، نه تنها شب قدر، بلکه عین ده شب آخر ماه مبارک رمضان، بستر خود را جمع می‌کردند و در مسجد معتکف می‌شدند و احیا نگه می‌داشتند؟!  6⃣ضمن اینکه چرا مردم از جمله ابن ملجم در مسجد خواب بودند؟ مگر خانه نداشتند؟ چون شب قدر بوده و در مسجد بودند و قبل از نماز خوابشان برده بود. 🔺شهید مطهری می فرماید:ابن ملجم یکى از آن نه نفر زُهّاد و خشکه مقدس‌هاست که می‌روند در مکه و آن پیمان معروف را می‌بندند و می‌گویند همه فتنه‌ها در دنیاى اسلام معلول سه نفر است: على، معاویه و عمرو عاص. ابن ملجم نامزد می‌شود که بیاید على(ع) را بکشد. قرارشان کِى است؟ شب نوزدهم ماه رمضان. چرا این شب را قرار گذاشته بودند؟ نادانى را ببین! اینها شب نوزدهم ماه رمضان را قرار گذاشتند، گفتند چون این عمل ما یک عبادت بزرگ است، آن‌را در شب قدر انجام بدهیم که ثوابش بیشتر باشد». 📚 مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 16، ص 612، تهران، صدرا. ⭕️پاسخ به را در ثائر بیابید. 🆔 @saeer_ir
⭕️شبهه: اگر قرار است مقدرات یک ساله در شب قدر محقق شود، دیگر جای اختیار کجاست و تلاش انسان به چه درد میخورد؟ ✅پاسخ: 1⃣اینکه می گویند در شب قدر همه مقدرات تقدیر می گردد، معنایش آن است که قالب معین و اندازه خاص هر پدیده روشن و اندازه گیری می شود. این اندازه گیری نیست؛ در این عالم، وجود اشیا تنها در صورتی قطعیت می یابد که علت تامه شان موجود شود؛ یعنی، تمام شرایط موجود و همه موانع مفقود گردد و فاعل نیز تأثیر بخشد. 2⃣با توجه به مقدمه یادشده، رابطه شب قدر و تعیین سرنوشت بندگان و کردار اختیاری آنان روشن می شود. 🔺قدر؛ یعنی، پیوند و شکل گرفتن هر پدیده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر این پیوند دقیقاً اندازه گیری می گردد یعنی: اولاً، برای امام هر زمان این پیوند معلوم و تفسیر می شود. ثانیاً، رابطه این پدیده ها با علل خود روشن می شود. 3⃣خداوند متعال چنان مقدر کرده است که بین اشیا رابطه ای خاص برقرار باشد؛ مثلاً بین طول عمر و رعایت بهداشت و ترک بعضی گناهان (مثل قطع صله رحم و دادن صدقه) رابطه برقرار کرده و فرموده است: هر کس طول عمر می خواهد باید در این قالب قرار گیرد. آنکه این شرایط را مهیا کرد، طول عمر می یابد و آن که در این امور کوتاهی کرد، عمرش کوتاه می گردد. 🔜پس در افعال و کردار اختیاری بین عمل و نتیجه - که همان تقدیر الهی است- رابطه مستقیم وجود دارد. 4⃣انسان تا زنده است، جاده ای دو طرفه در برابرش قرار دارد: یا با حسن اختیار میگردد و یا با سوء اختیار ، قاتل فرزندان مسلم، می شود. دو برادر از یک پدر و مادر، یکی سعید و دیگری شقی. 🔜پس معنای صحیح تقدیر الهی این است: آنکه با حسن اختیار خود به جاده صواب رفت، کمیل می شود و آن که با سوء اختیار خود به بیراهه گناه و انحراف پا گذاشت، حارث می گردد. ⚠️پس روشن شد که بین تقدیر الهی و اختیار آدمی هیچ منافاتی وجود ندارد؛ زیرا در سلسله علل و شرایط به ثمر رسیدن کار و ایجاد حادثه، اراده آدمی یکی از علل و اسباب است و قدر جایگزین اراده و اختیار آدمی نمی شود تا همچون عروسک خیمه شب بازی جلوه کند. در کردار اختیاری، بین کردار و تقدیر رابطه مستقیم از نوع رابطه شرایط با معلول وجود دارد و در افعال اختیاری ما، یکی از عوامل و اسباب و علل، فعل اختیاری انسان است. 🔚پس اینکه در شب قدر مقدرات بندگان ـ اعم از مرگ و زندگی، ولادت و زیارت و... ـ تقدیر می شود، همگی با حفظ علل و شرایط و عدم موانع است که اختیار یکی از علل و شرایط آن به شمار می آید. به این دلیل است که سفارش شده آن شب مخصوص را به شب زنده داری و عبادت و دعا سپری کنید، تا این عمل در آن شب خاص - که از هزار شب برتر است - شرایط نزول فیض الهی را فراهم آورد. چنین نیست که اگر کسی در طول سال کاری انجام داد، این تقدیر را تغییر ندهد؛ زیرا تقدیر تغییرپذیر است و با توجه به مقدمات آن، تغییر می کند. ⭕️ پاسخ به خود را در ثائر بخوانید: @saeer_ir
⭕️شبهات قدر: 🔺 با توجه به این که ماه رمضان در کشورهای مختلف، متفاوت است، از طرفی حقیقت شب قدر فقط یک شب است، چطور این تناقض حل می شود؟ ✅ پاسخ: 1⃣شروع ماه رمضان براي ما همواره متفاوت از كشورهاي همسايه نيست و در برخي سال ها ما با اين كشورها در يك روز ماه را آغاز مي كنيم ، هرچند در اكثر موارد اختلاف يك روزه وجود دارد؛ در اين موارد هم البته نمي توان اشتباهات در رصدها و مباني فقهي در شروع ماه را ناديده گرفت و در بسياري از اين اختلاف ماه ها در واقع ماه رمضان براي همه مردم يك منطقه يك روز خاص است، اما برخي كشورها بر اساس رصدهاي نادرست يا مباني غلط، تقويم خود را به گونه ديگري اعلام مي كنند كه اين امر ربطي به واقعيت ندارد. 2⃣اما در خصوص اختلافات حقيقي در اين تفاوت آغاز ماه و شبهه تعدد شب قدر بايد گفت كه به اين امر پاسخ هاي گوناگوني داده شده، مثلا مي توان گفت از آن جا كه شب عبارت است از تاريكي و نرسيدن نور خورشيد به آن قسمت از كره زمين كه رو به روي خورشيد قرار ندارد. و چون تاريكي همراه با گردش زمين در حركت است و يك دوره كامل آن در بيست و چهار ساعت انجام ميشود ، ممكن است شب قدر يك دوره كامل شب در تمام نقاط كره زمين باشد؛ يعني مدت بيست و چهار ساعت تاريكي كه تمام نقاط زمين را زير پوشش قرار ميدهد، كه آغاز آن از يك نقطه فرضي روي كره زمين شروع ميشود و در همان نقطه پايان ميگيرد.(1) 3⃣ هيچ اشكالي وجود ندارد كه شب قدر در دو منطقه يك روز يا يك شب متفاوت باشد. اتفاقا اين امر با رواياتي كه تاكيد مي كند فضيلت روز قدر (روزي كه بعد از شب مي آيد ) هم مانند شب قدر است تا حدودي تاييد مي شود ، زيرا وقتي براي ما شب قدر پايان يافته، هنوز براي مردم منطقه ديگري از زمين شب قدر پايان نيافته است . ✔️علامه مجلسي در همين رابطه مي نويسد : « البته عمل و عبادت كه در روز قدر واقع مى شود با اينكه تقدير در شب قدر است منافات با ارزش آن ندارد چون در اخبار وارد شده كه روز قدر هم در ارزش مانند شب قدر است. » (2) 📚پي‌نوشت‌: 1. مكارم شيرازى ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلاميه، تهران، چاپ اول، 1374 ش، ج 27، ص 192، با اندكي تصرف. 2. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق، ج 68، ص 219. ⭕️پاسخ به را در ثائر بخوانید: 🆔 @saeer_ir
⭕️ یک شبهه، یک جواب کوتاه: 🔴 چرا نسل ائمه از امام حسن علیه السلام قطع و به امام حسین علیه السلام رسید؟ ✅پاسخ: گرچه به ظاهر مردم تصور می کنند که با توجه به امامت علی ابن الحسین علیه السلام، نسل ائمه به اباعبدالله می رسد، اما باید بدانیم امام باقر، به عنوان پنجمین امام، حاصل ازدواج امام سجاد با فاطمه دختر امام حسن علیه السلام هستند. بنابراین واضح است که خداوند متعال چنین مقدر ساخت که نسل ائمه از هر دو فرزند رسول خدا صلوات الله علیه و آله باشند. 🔺 لازم به ذکر است طرح همین شبهه کوچک، در قرن سوم چنان بالا گرفته بود که سادات حسینی خود را به دلیل همین ویژگی، برتر از سادات حسنی میدانستند و گاه نزاعات خونینی بین آن ها اتفاق می افتاد. ⭕️ پاسخ به را در ثائر بیابید: 🆔 @saeer_ir
⭕️ یک غلط فرهنگی مشهور⭕️ " ماشین رو ول کردی به امان خدا"😳😡 🔺این جمله کوتاه، درباره خیلی چیزهای دیگر هم تکرار می شود. مالت رو ول نکن به امان خدا، بچه رو گذاشتی به امان خدا؟ و ... 🔺این جمله این معنا را القا می کند که امان خدا، نا امن است. در حالی که طبق آموزه های قرآنی و روایی پناه خداوند، تنها نقطه امن جهان است. 🔺گرچه مثل ها در هر کشوری، نشان از فرهنگ آن کشور است، اما گاهی باید این شجاعت را داشت که مثل های اشتباه را تصحیح کرد. 🔜بهتر است به جای این که بگوییم: " ولش کردی به امان خدا" ، بگوییم: " ولش کردی به حال خودش". ✅پس نگوییم: ✔️بچه را ول کردی به امان خدا ! ✔️ماشین را ول کردی به امان خدا ! ✔️خانه را ول کردی به امان خدا ! که "امان خدا" بشود مظهر ناامنی! بلکه بگوییم " ولش کردی به امان خودش" تا باور کنیم زمانی آسیب می بینیم که به حال خودمان رها شویم و اتصالمان را با پروردگار قطع کنیم. ⚠️ای کاش میدانستیم امن ترین جای عالم، امان خداست.... ⭕️ پاسخ به را در ثائر بخوانید: 🆔 @saeer_ir
⭕️شبهه: از عجایب عید فطر و سیاسی شدن دین اینه که کشورهای شرق و غرب ایران هلال ماه رو دیدن و عید اعلام میکنن و در ایران هلال ماه دیده نمیشه، سنی های عراق ماه رو دیدن شیعه های عراق ماه رو ندیدن چشم ها مشکل داره یا فکر ها؟ ✅ پاسخ: ♦️اثبات هلال ماه در شیعه و سنی با رویت هلال ماه صورت می‌پذیرد. در بین کشورهای اسلامی، فقط لیبی است که به رویت هلال کاری ندارد و یک قراردادی دارند که طبق آن عمل می‌کنند. ♦️از پیامبر اکرم(ص) روایاتی وجود دارد مانند: «صوموا لرویته والفطروا لرویته» (با رویت ماه روزه بگیرید و با رویت هم عید فطر را بگیرید) 👈بنابراین یکی از عوامل تعیین کننده رویت است. ❇️البته در عربستان برای اثبات رویت هلال ماه نو، دو شاهد عادل کافی است. و چون عربستان در بین کشورهای اهل تسنن، به عنوان کشور «ام القراء» به شمار می‌آید، هر تغییری در تقویمش انجام دهد، 20 یا 30 کشور طبق همان عمل می‌کنند. ♦️نکته دیگر اختلاف معیار است. برخی رویت را فقط با چشم و برخی دیگر از فقها با تلسکوپ هم قابل قبول می دانند. 👈در این میان به اعتراف بسیاری از رصدنگاران جهان اسلام، از جمله «محمدسلطان الکتابی» رصدگر معروف مصری، رصدگران خبره ایرانی که صاحب مهم‌ترین رکوردهای جهانی رویت هلال هستند، تحولی در دنیای رویت هلال به پا کرده‌اند. پاسخ به را در ثائر بخوانید: 🆔 @saeer_ir
⭕️آیا در شب عید فطر، فطریه مهمان، به عهده صاحب‌خانه است؟ به عبارت واضح تر: 1. فطریه مهمانی که فقط شب عید فطر مهمان شده است، به عهده کیست؟ 2. فطریه مهمانی که چند روز قبل از شب عید و شب عید مهمان است به عهده چه کسی است؟ ✅ پاسخ: مراجع تقلید می‌گویند، در شب عید فطر، شخصی که نان‌خور صاحب‌خانه است، فطریه‌اش بر عهده صاحب‌خانه می‌باشد. اما درباره‌ی اینکه نان‌خور به چه کسی گفته می‌شود بین فقها اختلاف نظر است. اکثر فقها می‌گویند شخص میهمان با یک شب، نانخور، محسوب نمی‌شود، اما برخی از مراجع[1]، میهمان در یک شب را   هم نانخور شمرده و چنانچه قبل از غروب، وارد منزل صاحبخانه شده باشد، زکات فطره وی را بر عهده صاحب‌خانه می‌دانند. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2] حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی): میهمان اگر نانخور صاحب‌خانه محسوب شود کفاره او به عهده‌ی میزبان است مگر اینکه _میهمان_فطریه را به وکالت از طرف او پرداخت نماید. توجه داشته باشید میهمان با یک شب نانخور محسوب نمی‌شود و فطریه به عهده خودش می‌باشد. حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): فطره میهمان بر عهده صاحبخانه نیست، مگر اینکه برای چند شب میهمان او باشد، به طوری که نان خور او محسوب شود. حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): کسی که تنها براى افطار شب عید دعوت شده نان خور به حساب نمىآید، و فطره‌اش بر صاحبخانه نیست. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): چنانچه میهمان قبل از غروب  وارد بر صاحبخانه شود و آن شب نانخور وی باشد زکات فطره اش بر عهدۀ میزبان است. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): در هر دو فرض بر عهده صاحب خانه است. ✍ پی نوشت: [1]. آیت الله صافی گلپایگانی. [2]. استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، سیستانی،مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) ⭕️پاسخ به را در ثائر بخوانید: @saeer_ir
⭕️ شبهه: ما فقط آیات قرآن را قبول داریم. حدیث و روایت ارزشی ندارند چون قول خدا نیستند. خیلی از این ها را آخوندها از خودشان درآورده اند... ✅ پاسخ: 1⃣در مقابل این سوال، ما هم می پرسیم: این که می‌گویید: «روایات قابل قبول نیست»، در قرآن کریم آمده و یا از خودتان درآوردید؟! پس چرا راجع به نظریات "من‌درآوردی" خودتان نمی‌گویید که «در قرآن نیست، پس قابل قبول نیست»؟! 🔺آیا در قرآن کریم آمده که روایات قابل قبول نمی‌باشند و فقط آن چه که در قرآن کریم آمده قابل قبول است (و حال آن که ادعای خودشان نیز در قرآن کریم نیامده است)؟! حال بفرمایند در کجای قرآن کریم آمده که نماز صبح دو رکعت و نماز ظهر چهار رکعت است؟! خطبه‌ی عقد که سبب محرمیت می‌گردد، و یا خطبه طلاق که فسخ آن پیوند را می‌رساند، در کجای قرآن کریم آمده است؟! 2⃣ سوال دوم آن است که چه ملاکی برای قبولی یا عدم قبولی روایت یا قرآن دارید؟ - مگر قرآن کریم به خودتان وحی شده که آن را می‌پذیرید و حدیث و روایت را نمی‌پذیرید؟! بالاخره همین آیات کریمه را نیز پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله به دیگران ابلاغ نموده و برای آنان حدیث نموده‌اند. آیا بخشی از فرمایشات ایشان را قبول می‌کنند و بخشی دیگر را می‌گویند: «قبول نداریم»! این قاعده‌ی انحرافی را از کجا آورده‌اند؟ آیا در قرآن کریم آمده که بخشی را قبول کنید و بخشی دیگر را قبول ننمایید؟! آیا خداوند متعال فرمود که بگویید: این از جانب خداست و قبول داریم، آن از جانب رسول و اولی الامر (صاحبان ولایت است) و قبول نداریم؟! آیا می‌خواهند بین خداوند متعال و رسولش اختلاف، تفکیک و جدایی بیندازند؟! این که عین کفر است: « إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا » (النساء، 150) ترجمه: كسانى كه به خدا و پيامبرانش كفر مى‌ورزند، و مى‌خواهند ميان خدا و پيامبران او جدايى اندازند، و مى‌گويند: «ما به بعضى ايمان داريم و بعضى را انكار مى‌كنيم» و مى‌خواهند ميان اين [دو]، راهى براى خود اختيار كنند. 3⃣ حالا مثلا فرض میکنیم قرآن را قبول دارید اما حدیث و روایت را قبول ندارید [که البته هیچ کدام را قبول ندارند]، وقتی به آیات مربوط به ضرورت اطاعت از رسول و تبعیت از ایشان می‌رسید، چه می‌کنید؟! مگر خداوند سبحان و حکیم که قرآن کریم را نازل نموده است، در همان قرآن کریم، به اطاعت از رسول و اولی الامر علیهم السلام، مترادف با اطاعت از خودش امر ننمود؟! « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا » (النساء، 59) ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود (جانشینان ایشان) را [نيز] اطاعت كنيد؛ پس هر گاه در امرى [دينى‌] اختلاف نظر يافتيد، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، آن را به [كتاب‌] خدا و [سنت‌] پيامبر [او] عرضه بداريد، اين بهتر و نيك‌فرجام‌تر است. 4⃣ اتفاقا از آنجایی که علما هم میدانستند عده ای از دین نان میخورند، برای شناخت حدیث صحیح از غیر صحیح دست به کار شدند. 🔺 کار علم حدیث، علم کتاب، علم رجال، فقه و اصول و ... همین است که بر اساس چارچوب‌ها و قواعد و مستندات، معلوم کند که کدام جمله حدیث و روایت است و کدام نیست. وگرنه فقط یک نفر ابوهریره (به اقرار خودش)، بیش از سی هزار حدیث جعل کرده بود. پس بدیهی است که اگر این علوم، آموزها‌ی اهل عصمت علیهم السلام، و این آخوندها نبودند، امروز چیزی از اسلام باقی نمانده بود. چنان که خود اینها نیز هم جاعل قرآن کریم هستند و هم تحریف کننده و هم منکر؛ چنان که می‌گویند: «این در قرآن آمده قبول داریم، آن نیامده و قبول نداریم»، و حال آن که قرآن کریم نه تنها چنین مجوزی به آنها نداده است، بلکه امر به اخذ علوم از ایشان و تبعیت و اطاعت از آنها نموده است. 🔚 این افراد حتی قرآن را نخوانده اند، چرا که اگر یک بار با آیات وحی آشنایی پیدا میکردند، آیاتی را که به اطاعت مطلق از پیامبر و اولوالامر اشاره می فرمود را دیده بودند.  يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ (محمد،33) ترجمه: ای اهل ایمان، خدا را اطاعت کنید و رسول او را اطاعت کنید و اعمال خود را ضایع و باطل نگردانید. ⚠️ بهتر است برای تکلیف گریزی، راه حل دیگری را انتخاب کنید و بین قرآن و اهل بیت جدایی نیندازید که به حکم ثقلین، رستگار نخواهید شد. ⭕️ پاسخ به را در ثائر بخوانید: 🆔 @saeer_ir