eitaa logo
سنگر تبیین، وحدت و امیدآفرینی
1.8هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
7.1هزار ویدیو
123 فایل
#جهاد_تبیین؛ #فریضه #قطعی #فوری و #عینی 💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢 پاسخگوی سؤالات و شبهات شما @Hamsangaran_B
مشاهده در ایتا
دانلود
برای حاشیه‌نشینان کار می‌کرد، اما خدا او را به متن جامعه آورد. این سنت خداست. راه در رو ندارد. کجا فرار می‌کنی ای شیخ؟! بایست! خدا را با تو کاری‌ست که خلق باید بدانند. چیزی بین تو و اوست که بین تو و او نمی‌ماند. اخلاص، شاید قایم‌باشک‌بازی نیت‌ها با مردم باشد، اما کار خدای مردم افشاگری‌ مخلصان است. اگر خدا برای عاصیان ستارالعیوب است، برای خالصان رازدار نیست. و برای انتخاب شهید، خدا گل یا پوچ بازی نمی‌کند. مرگ تصادفی در کار و بار او نیست و شهادت، پادشاه مرگ‌هاست که از سلسله‌ی اولیای الهی به عزیز دردانه‌های خدا به ارث می‌رسد. و ماه صیام، اتوبان چهاربانده‌ی بندگان زرنگ خداست که در آن می‌تازند و از روزه به روزی می‌رسند. و حرم امام معصوم، نسخه‌ی اورجینالی‌ست که بهشت را از روی آن کپی کرده‌اند. و زیارت، فرصت سر از آب برآوردن و نفس‌چاق‌کردن شناگری‌ست که باید عرض دنیا را شنا کند و دامن به آب نیالاید. بایست ای شیخ مخلصِ روزه‌دارِ زائرِ شهید! خدا را با تو کاری هست... ✍‌‌ 🆔 @Sangar_Tabien
🏴هدیه به روح پرفتوح مردی از جنس مردم مظلوم باصفا، بی ریا، خدا باور یک مدیر جهادی و محبوب پیرو ناب احمد و حیدر از حواشی اگر چه دوری داشت شهر را بُرد سمت حاشیه ها شهره شد در محیط تلفیقی بس که کوشید در رضای خدا دائما فکر مردم محروم دائما صحبت از رعیت داشت هرکجا صحبت از تعاون بود بیشتر از بقیه سبقت داشت خاطرم هست با دلی پر درد نقد میکرد هر نهادی را دائما صحبت از شهیدان داشت تا که میدید هر جهادی را تشنه و خسته در پی خدمت راهی کوی آشنایی شد با سلامی به حضرت خورشید عازم کعبه ی رهایی شد گرگی از دودمان حرمله ها تشنه ی خون دوستان علی حمله ور شد به او و یارانش مُهر شد بر دلش نشان علی سال ها تشنه ی شهادت بود محو دارالزیاره اش کردند قلب او جای مهر فاطمه بود که به مسمار پاره اش کردند بی نشان بوده و نشانی داشت یک خط سرخ بر رویش زده اند آن قدر داغدار فاطمه بود چند چاقو به پهلویش زده اند غم بزرگ است هرکه را دیدم آه جانسوز و ناله ای دارد همه آرام می‌شوند ولی دختر هشت ساله ای دارد در همین جا به او جسارت شد در همین جا به خون خود غلتید با لب تشنه و تنی مجروح کمی از داغ کربلا را دید با لب روزه در لباس رسول چامه ی عاشقی سرود آنجا لحظه ی آخر نفس زدنش خوب شد دخترش نبود آنجا تسلیت دختر گل بابا! داغ بابا چقدر سنگین است بعد از این جای خالی بابا خاطراتی کبود و غمگین است همه دیدند قاتل او را هدف خشم و بغض مردم شد آه از آن ساعتی که سبط رسول زیر شمشیر و نیزه ها گم شد فرقة بالسیوف، وای حسین فرقة بالخشب، عجب غوغاست فرقة بالعصا، در آن غوغا صوت والشمر جالس برخواست (تا که او بیشتر نفس میزد بیشتر می‌زدند زینب را دشنه ها مانده بود در گودال با سپر می زدند زینب را) فکر کن در حریم قدس رضا خسته باشی و روزه هم باشی خدمت خالصانه ی او را جز شهادت نبود پاداشی! شاعر: حجت‌الاسلام 🆔 @Sangar_Tabien