#مناجات_با_خدا
به این طریق خدایی کسی کجا بکند
که ما خطا بنماییم او عطا بکند
نه بندگی نه رفاقت نه عاشقی کردیم
برای کار نکرده چه لطف ها بکند
همیشه بر همه باریده و ندیدم من
برای رحمت خود خوب و بد سوا بکند
در انتظار گدا نیست تا که در بزند
به هر کجا که گدا هست سفره وا بکند
برای آن که به معراج بنده را ببرد
میان کرببلا عرش را بنا بکند
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که قبل بندگی ات او به تو عطا بکند
منی که همت توبه ندیده ام در خویش
مگر خدا زگناهان مرا جدا بکند
مگر به حق علی و به حق آل علی
به این امید نگاهی به سوی ما بکند
چه فرق میکند آن کس که معرفت دارد
علی علی بکند یا خدا خدا بکند
چه می شود که بمیرم کنارشش گوشه
عجب خیال خوشی کرده ام خدا بکند
شاعر: #موسی_علیمرادی
🆔 @Sangar_Tabien
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
#پیشواز_محرم
چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من
به ماه روضه تو خویش را رساندم من
چگونه شکر بگویم اجل امانم داد
که باز چشم تر من به بیرقت افتاد
چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم
به زیرسایه این بیرق و علم نرسم
به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا
تمام سال شمردم همه نفس ها را
چگونه شکر بگویم که باز گریانم
شبیه زلف پریشان تو پریشانم
تمام ترس من این بود با دلی حیران
شب رقیه نباشم میان گریه کنان
امان دهید خودم بین روضه میمیرم
شب ششم جگرم را به دست میگیرم
برای روضه هفتم چه نذرها کردم
که لای لای بخوانم به دور اوگردم
سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک
برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک
میان روضه سقا که جان به لب آید
شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد
به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی
مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی
شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم
برای شام عزایت سحر نمیخواهم
تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم
جنازه ام برود روی دوش این مردم
همان زمان که سماوات بر زمین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
میان خیل شغالان فتاد چون شیری
یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری
همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر
نشست روی ورق های مصحف پرپر
برید سر زتنت با دوازده ضربه
جداشد اخر سرعرش از تن کعبه
شاعر: #موسی_علیمرادی
🆔 @Sangar_Tabien