✨⃢⃢⃢📿
•#تلنگر❌
#استاد_قرائتی
✅حاج آقا قرائتی تعریف میکردند که:
⭕️فردی گناهکار بود و به او تذکر دادم او هم جواب داد و گفت:
👈🏻ای بابا حاج آقا فکر کنم تو خدا را نمیشناسی😕🤔
خدا خیلی خیلی بخشنده و کریمه!!!
👌استاد قرائتی هم که الحق و والانصاف استاد مثال هستند پاسخ داد:
✅بانکم خیلی خیلی پول داره ولی تو بری بگی بده میده؟؟؟ نه نمیده...!😶‼️
👈🏻چون حساب و کتاب داره..!!!😉
♥️⃟اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج⃟🦋
•
•
✨⃟⃟⃟📿|➢ #تلنگر
@Sangare_eshghe
دلدادهی ارباب بود..
درِ تابوت رو باز ڪردند
این آخرین فرصت بود..
بدن رو برداشتن تا بذارن داخل قبر
بدنم بیحس شده بود..
زانو زدم کنار قبر
دو سه تا کار دیگر مانده بود..
باید وصیتهای محمدحسین رو
مو به مو انجام میدادم..
پیراهن مشڪیاش رو
از توی کیف در آوردم..
همان که محرمها میپوشید..
یڪ چفیه مشکی هم بود
صدایم میلرزید..
به آن آقا گفتم که این لباس
و این چفیه را
قشنگ بڪشد روی بدنش..
خدا خیرش بدهد توی آن قیامت؛
پیراهن رو با وسواس ڪشید روی تنش
و چفیه رو انداخت دور گردنش
جز زیبایی چیزی نبود..
به آن آقا گفتم:
میخواست براش سینه بزنم
شما میتونید؟!
یا بیایید بالا خودم برم براش سینه بزنم
بغضش ترڪید
دست و پایش را گم کرد
نمیتوانست حرف بزند
چند دفعه زد رو سینه #محمدحسین
بهش گفتم: نوحه هم بخونید..
برگشت نگاهم کرد
صورتش خیسِ خیس بود
نمیدونم اشڪ بود یا آبِ باران..؟!
پرسید: چی بخونم..؟!
گفتم: هرچی به زبونتون اومد..
گفت: خودت بگو..
نفسم بالا نمیآمد
انگار یڪی چنگ انداخته بود
و گلویم رو فشار میداد..
خیلی زور زدم تا نفس عمیق بکشم..
گفتم:از حرم تـا قتلگاه
زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین
زینب صدا میزد حسین
سینه میزد برای #محمدحسین
شانههایش تکان میخورد
برگشت با اشاره به من فهماند
همه را انجام دادم..
خیالم راحت شد
پیشِ پایِ ارباب تازه سینه زده بود..
#همسرشهید..
#شهید_محمدحسینمحمدخانی..
❁@Sangare_eshghe
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پاسخگویـٖےشبھاتجمھوریاسلامی'
••انرژیهستهای؛
به چه درد میخوره؟!
#پاسخ_به_شبهات✂️ [استاد راجی]
#ایران_سیاسی🌐🇮🇷
@Sangare_eshghe
4_5996827226383861492.ogg
289K
#▾♩🎧ـ ـ ـ ـ ـ
خدافڪرکردھ مااینقدرلطیفیم!
@Sangare_eshghe
📆تقویم و مناسبتهای فردا📅
🔺فردا یکشنبه:
🔹 ۲۰ تیر ۱۴۰۰ 🔹
🔹 ۳۰ ذی القعده ۱۴۴۲ 🔹
🔹 ۱۱ ژوئیه ۲۰۲۱ 🔹
💢 شهادت حضرت امام محمد تقی جواب الائمه علیه السلام [۲۲۰ ش]
#تقویم