eitaa logo
🇮🇷 سنگَـࢪِعۺــڨ
259 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
121 فایل
💫بِسـم ربِّ عِشـق گام برداشتن درمسیرِعشـق🌟 هزینه میخواهد🌱 هزینه هایی که انسان راعاشق وبعد.. #شهیدمیکند🌷 کپی #حلالتون.. التماس دعا💕 مدیر: @fatehe_ghods118 ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/296443623 تبادل: @b_plak @ablase
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ 🔰 ◀️ حاجی داشت گریه می‌کرد. از یکی پرسیدم«چی شده؟» گفت«یه نفر بالای کوه دستش ترکش خورده بود.نتونستن اون بالا کاری بکنن.دستش قطع شد.» بی صدا اشک می ریخت. @Sangare_eshghe 🗂 پایگاه مضمار
♥️ 🔰 ◀️ توی مریوان، ارتفاع کانی میران، یک سنگر داشتیم، توش ده ـ دوازده نفر خوابیده ‌بودیم. جا نبود. شب که شد، پتو برداشت، رفت بیرون خوابید. @Sangare_eshghe
♥️ 🔰 ◀️ فرمانده‌های گردان گوش تا گوش نشسته بودند. آمد تو؛ همه‌مان بلند شدیم. سرخ شد، گفت: «بلند نشید جلوی پای من.» گفتیم: «حاجی! خواهش می‌کنیم. اختیار داری. بفرمایید بالا». باز جلسه بود. ایستاده بود بیرون سنگر، می‌گفت: «نمی‌آم. شماها بلند می‌شید.» قول دادیم بلند نشویم! @Sangare_eshghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: با اعتقاد می‌گویم باید تمام عمرمان را وقف این کشور و انقلاب کنیم. 🗂 پایگاه مِضمار @Sangare_eshghe
♥️ 🔰 ◀️ماجرای مریضی فرمانده:  یکی از برادرهام شهید شده بود. قبرش اهواز بود. برادر دومیم توی اسلام آباد بود. وقتی با خانواده‌ام از اهواز برمی‌گشتیم، رفتیم سمت اسلام آباد. نزدیکی های غروب رسیدیم به لشکر. باران تندی هم می‌آمد. من رفتم دم چادر فرماندهی، اجازه بگیرم برویم تو. آقا مهدی توی چادرش بود. بهش که گفتم؛ گفت: «قدمتون روی چشم. فقط باید بیاین توی همین چادر، جای دیگه ای نداریم.» صبح که داشتیم راه می‌افتادیم، مادرم بهم گفت: «برو آقا مهدی رو پیدا کن، ازش تشکر کنم.» توی لشکر این ور و اون ور می‌رفتم تا آقا مهدی را پیدا کنم. یکی بهم گفت: «آقا مهدی حالش خوب نیست؛ خوابیده.» گفتم: «چرا؟» گفت: «دیشب توی چادر جا نبود تا بخوابد. زیر بارون موند و سرما خورد.» @Sangare_eshghe