🌱🌙
#روایتےازتو
.
گاهے از نمازهایش مے فهمیدم دل تنگ است.
دل تنگ کہ مےشد، نماز خواندنش زیاد مے شد
و طولانے.دوست داشتم مثل او باشم، مثل او
فکر کنم، مثل او ببینم، مثل او فقط خوبے ها
را در نظر داشتہ باشم… اما چطور؟ منوچهر
مے گفت: "اگر دلت با خدا صاف باشد، خوردنت،
خوابیدنت، خنده ها و گریه ات براے خدا باشد،
حتے اگر براے او عاشق شوے، آن وقت بد نمے
بینے، بدے هم نمے کنے، همہ چیز زیبا مے شود"
من همہ زیبایے را در منوچهر مے دیدم، با او مے خندیدم و با او گریہ مے کردم و با او تکرار مےکردم:
.
نردبان این جهان ما و منے است
عاقبت این نردبان بشکستنے است…
.
| #شهید_منوچهر_مدق
.
•🌿| @Sangare_Eshghe |
°\💕/°
.
چهـل شب با هـم عاشورا خوندیم .😇
گاهـے مےرفتیم بالای پشت بوم می خوندیم .
دراز می کشید
و سرش رو میذاشت روی پام
و من صد تا لعن و صد تا سلام رو میگفتم😊
انگشتامو می بوسید
و تشکر مےکرد😍
همه ی حواسـم به منوچهر بود😌
نمیتونستم خودم رو ببینم و خدا رو .
همه رو واسطه می کردم که اون بیشتر بمونه😔
اون توے دنیای خودش بود و من توی این دنیا با منوچهر😞
برام مثل روز روشن بود که منوچهر دم از رفتن میزنه ،
همین موقع هاست....😭
کناره گیر شده بود و کم حرف😓💔
#همسر_شهید
#شهید_منوچهر_مدق
#منامامزمانرادوستدارم❤️
.
.
°/🕊\° بازآۍ دلبرا
کھ دلم بۍقرار توست
|🌸| @Sangare_eshghe