4_6014858005898594491.mp3
7.83M
○•🌱
آرزو دارم یک شب جمعه کربلا باشم محول الاحوالم، ای جانم
🎙کربلایی محمدحسین پویانفر
#یا_حسین
#روضهخونگی
@Sangare_eshghe
😂لبخند های خاکی 😂
آن قدر از بدنم خون رفته بود كه به سختى مى توانستم به خودم حركتى بدهم😖
تیر و تركش هم مثل زنبور ویز ویز كنان از بغل و بالاى سرم مى گذشت😟
هر چند لحظه آسمان شبزده با نور منورها روشن مى شد
دور و بری هام همه #شهید شده بودند جز من
خلاصه كلام جز من جاندارى در اطراف نبود😌
تا اینكه منورى روشن شد و من شبح دو نفر را دیدم كه برانكارد به دست میان #شهدا به دنبال مجروح مى گردند
با آخرین رمق شروع كردم به #یا_حسین و #یا_مهدى گفتن
آن دو متوجه من شدند رسیدند بالاى سرم
اولى خم شد و گفت : حالت چطوره برادر 🙂
سعى كردم دردم را بروز ندهم و گفتم : « خوبم ، الحمدلله »😇
رو كرد به دومى و گفت : « خب مثل اینكه این بنده خدا زیاد چیزیش نشده برویم سراغ كس دیگر »
جا خوردم😱😳
اول فكر كردم كه مى خواهند بهم روحیه بدهند و بعد با برانكارد ببرندم عقب
اما حالا مى دیدم كه بى خیال من شده اند و مى خواهند بروند☹️😖
زدم به كولى بازى😎😝
«اى واى ننه مُردم كمكم كنید دارم مى سوزم ، یا #امام_حسین به فریادم برس😩😫 » و حسابى مایه گذاشتم .
آن دو سریع برگشتند و مرا انداختند رو برانكارد🙁
براى اینكه خداى نكرده از تصمیم شان صرف نظر نكنند به داد و هوارم ادامه دادم🤪🧐
امدادگر اولى گفت :
«مى گم خوب شد بَرَش داشتیم ، این وضعش از همه بدتر بود . ببین چه داد و فریادى مى كنه » 😞😅
دومى تأیید مى كرد و من ، هم درد مى كشیدم ، هم خنده ام گرفته بود😂
كه كم مانده بود با یك تعارف #شاه_عبدالعظیمى از دست بروم.😂
@Sangare_eshghe 🌱
《السلام علیک یا قاسم ابن حسن》
🏴 پریشانم برای تو عموجان
🏴شود جانم فدای تو عموجان
🏴چرا آنقدردر اینصحرا غریبی
🏴مگر قاسم نداری ای عمو جان
🏴دیگر راهم بده در این جهادت
🏴ندارم حاجتی غیر از شهادت
#یا_حسین
@Sangare_Eshghe
🇮🇷 سنگَـࢪِعۺــڨ
《السلام علیک یا قاسم ابن حسن》 🏴 پریشانم برای تو عموجان 🏴شود جانم فدای تو عموجان 🏴چرا آنقدردر این
حضرت قاسم نوجوانی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود. برای اجازهی میدان رفتن، خدمت امام حسین علیه السلام رسید . امام علیه السلام نظر به او افکند و دست بر گردن او انداخت و هر دو گریه کردند تا از حال رفتند، آنگاه برای مبارزه از امام اذن خواست ولی امام علیه السلام اجازه نداد. قاسم به دست و پای امام بوسه زد تا حضرت به او اجازه داد به میدان رفت ، در حالی که اشکش بر گونه هایش جاری بود.
#یا_حسین
📔اصول مداحی
@Sangare_Eshghe
🇮🇷 سنگَـࢪِعۺــڨ
حضرت قاسم نوجوانی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود. برای اجازهی میدان رفتن، خدمت امام حسین علیه ال
🏴گفته بودی تو مدینه به همه
🏴 قاسمم مثل علی اکبرمه
🏴اگه میگی میرم پرپر می شم
🏴تازه مثل پسرت اکبر می شم
🏴اگه می گی مادرم تنها میشه
🏴تازه همدرد دل لیلا میشه
#یا_حسین
@Sangare_Eshghe
🇮🇷 سنگَـࢪِعۺــڨ
🏴گفته بودی تو مدینه به همه 🏴 قاسمم مثل علی اکبرمه 🏴اگه میگی میرم پرپر می شم 🏴تازه مثل پسرت اکبر می
🏴حضرت قاسم حمله کرد و تعدادی را کشت .
🏴حمید بن مسلم می گوید: من در میان سپاه کوفه ایستاده بودم و به این نوجوان نگاه کردم، دیدم نوجوانی است که چهره اش مثل ماه می درخشد.
🏴ولی طولی نکشید که عمرو بن سعد اَزُدی به حضرت قاسم حمله کرد . درحالی که گروهی دور قاسم را گرفته بودند ، ضربتی بر فرق نازنینش زد که با صورت زمین افتادو فریاد برآورد:
🏴 یا عماه . که زبان حالی دارد :
🏴در زیر تیغ دشمن جانم رسیده بر لب
🏴عمو برس به دادم که از نفس فتادم
🏴در حال احتضارم ، اما در انتظارم
🏴 من قاسم جوانم میان دشمنانم
🏴امام حسین علیه السلام با شتاب آمد و از میان صفوف گذشت تا بر بالین قاسم رسید و ضربتی بر قاتل قاسم زد.
🏴سپاه کوفه برای نجات او آمدند و جنگ شدیدی بین امام علیه السلام و آنان درگرفت.
🏴غبار فضای جنگ را پر کرده بود . وقتی غبار نشست ، امام حسین علیه السلام را دیدم که بر سر قاسم ایستاده و قاسم پاهای خود را بر زمین می کشد
#یا_حسین
@Sangare_Eshghe
🕊درس آزادی به دنیا داد رفتار حسین
🕊بذر همت در جهان افشاند افکار حسین
🕊جان خود را در ره صدق و صفا از دست داد
🕊 زین سبب باشد حشر گرم بازار حسین
🕊 با قیام خویش بر اهل جهان معلوم کرد
🕊تابع اهل ستم گشتن بود عار حسین
🕊 گر نداری دین به عالم لااقل آزاده باش
🕊 این کلام نغز می باشد ز گفتار حسین
#یا_حسین
@Sangare_Eshghe