eitaa logo
Sarajevo سارایوو
62 دنبال‌کننده
67 عکس
37 ویدیو
0 فایل
✍️این کانال جهت به اشتراک گذاشتن «عکس‌ها، فیلم‌ها و خاطرات» تلخ و شیرین شما که در کشورهای «بوسنی و هرزگوین»، «کرواسی» و مخصوصاً شهر «سارایوو» زندگی کرده‌اید؛ راه اندازی شد 🔻برای به اشتراک گذاشتن خاطرات خود، به ادمین کانال سارایوو👈 @MohsenMahboobi پیام بدید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻در این پیاده‌روی سخت و طاقت‌فرسا، گاه آنقدر از شدت درد ترکش‌های توی کمرم رنج می‌کشیدم که؛ گاه مجبور می‌شدم به بهانه فیلمبرداری، خود را از چشم همراهان مخفی کرده و برای لحظاتی در گوشه‌ای بنشینم تا دردهایم فروکش کنند تا کمی آرام شوم ... 😭 سپس می‌دویدم و خود را به گروه ایرانی‌ها می‌رساندم و در عین حال، با هیجان از این سو و آن سو و از تمام زوایای ممکن (از بالا و پایین، از چپ و راست) از جمعیت حاضر که به سوی کوه «آیواتوویتسا» حرکت می‌کردند و دعا می‌خواندند، تصویربرداری می‌کردم. خلاصه اینکه از شدت درد ترکش‌ها، اشکم در آمده بود 😭 اما هرگز ناراحتی خود را به اعضای گروه، بروز نمی‌دادم، مخصوصاً وقتی که به مردم بوسنیایی اطراف خود نگاه می‌کردم که چقدر با هیجان و عشق و ایمان به سمت عبادتگاه «آیواز دِدو» و کوه «آواتوویتسا» حرکت می‌کنند؛ من نیز به وجد آمده و اون مسیر کوهستانی را با شور و هیجان بیشتری طی می‌کردم تا این افتخار نصیب من بشه و بتونم یک گزارش خبری همیشگی و ماندگاری را از این مراسم بزرگ و تاریخی به نام خود ثبت کنم ... و بالاخره ثبت کردم ... 😁 👇👇ادامه‎ مطلب فوق👇👇
۷ شهریور ۱۴۰۳
🔻در این اجتماع پر شکوه که یک مراسم (مذهبی - تاریخی) به شمار می‌رود؛ ✍️ مسلمانان کشورهای «بوسنی»، «کرواسی»، «آلبانی»، «ترکیه»، «آلمان»، «اسپانیا»، «پرتقال»، «ایتالیا»، «آمریکا» و «ایران» حضور پیدا می‌کنند و ضمن گرامیداشت یاد یک انسان خداجوی به نام «آیواز دِدو» (Ajvaz Dedo) به دعا و نیایش با خداوند می‌پردازند. 👇👇ادامه‎ مطلب فوق👇👇
۷ شهریور ۱۴۰۳
✍️ طبق نظر کارشناسان فرهنگی بوسنی و هرزگوین «آیواز دِدو» (Ajvaz Dedo) از پرچمداران سپاه عثمانی در حدود 470 سال پیش و اهل «اهواز» ایران بوده است که: 🔻در پی یک خشکسالی به مدت 40 شبانه روز به درگاه خداوند راز و نیاز می‌کند و در نتیجه؛ کوه «آیواتویتسا»👆(Ajvatovica)👆شکاف خورده و چشمه‌‌ی آب گوارایی از آن جاری می‌شود ... !! 👇👇ادامه‎ مطلب فوق👇👇
۷ شهریور ۱۴۰۳
✍️ اینک پس از گذشت صدها سال از این واقعه، هرساله مسلمانان بوسنیایی و کشورهای این منطقه در سالگرد این لطف الهی در یک اجتماع بی‌نظیر به عبادتگاه «آیواز دِدو» (Ajvaz Dedo) در کوه «آیواتویتسا (Ajvatovica) رفته و علاوه بر عبادت و سپاس الهی، پیوندهای دوستی و اتحاد خود را میان یکدیگر تقویت می‌کنند. 👇ادامه‎ خاطره مراسم آیواتویتسا👇
۷ شهریور ۱۴۰۳
🔻خاطرنشان می‌شود که مسلمانان بوسنی، از چند روز پیش از این مراسم، با برپایی آیین‌هایی به استقبال آن می‌روند و بالاخره در آخرین یکشنبه ماه «مِی» هر سال، در حالی که پرچم‌های منقش به شعائر اسلامی در دست دارند سوار بر اسب و یا با پای پیاده راهی کوه (Ajvatovica) می‌شوند. 👇👇ادامه‎ مطلب فوق👇👇
۷ شهریور ۱۴۰۳
🔻و پس از اجتماع در شکاف این کوه، در حالی که هر گروه پیشاپیش مردم، پرچم‌های خاص خود و نیز پرچم‌های منقش به «الله اکبر» و «لا اله الا الله» را در دست دارند، تکبیر گویان به سوی عبادتگاه «آیواز دِدو» در بلندای کوه آیواتوویتسا (Ajvatovica) حرکت می‌کنند؛ و پس از طی یک مسیر طولانی، در شکاف ایجاد شده در کوه «آیواتوویتسا» به خواندن قرآن و دعا مشغول می‌شوند. ✍️ •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🔻به کانال خاطرات سارایوو بپیوندید: @Sarajevo_Mahboobi
۷ شهریور ۱۴۰۳
✍️ فرهیختگان عزیز و اعضای محترم کانال «سارایوو» لطفاً برای دیدن فیلم بزرگترین مراسم مذهبی و تاریخی مسلمانان اروپا در کوه‌های «آیواتویتسا» (Ajvatovitca) در مرکز «بوسنی هرزگوین»؛ گوشی موبایل خود را حتماً در حالت افقی قرار دهید و ویدیوی زیر را به صورت تمام صفحه (Full Screen) و در اندازه بزرگ و با کیفیت بهتر ببینید: 1️⃣ - به این منظور؛ ابتدا انگشت خود را روی قسمت بالای صفحه نمایش گوشی همراه خود گذاشته و آن را به سمت پایین بکشید، 2️⃣ - سپس از داخل منوی باز شده، حالت چرخش خودکار را فعال کنید، 3️⃣ - آنگاه تلفن خود را به صورت افقی (در حالتی که دوربین بالای آن در سمت چپ قرار گرفته باشد) قرار دهید. 4️⃣ - و حالا ویدیوهای کانال خاطرات سارایوو را پخش کنید و تصویر آنها را به صورت افقی و تمام صفحه (Full Screen) مشاهده بفرمایید: 👇👇👇👇👇
۷ شهریور ۱۴۰۳
45.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این فیلم؛ خاطره‌ای از تهیه‌کننده و فیلمبردار دفتر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در «سارایوو» است که از بزرگترین مراسم مذهبی و تاریخی مسلمانان اروپا در کوه‌های «آیواتویتسا» (Ajvatovitca) در مرکز «بوسنی و هرزگوین»، ضبط شده است. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🔻به کانال خاطرات سارایوو بپیوندید: @Sarajevo_Mahboobi
۷ شهریور ۱۴۰۳
🔻خاطره‌ای از «تهیه‌کننده» و «فیلمبردار» دفتر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از منطقه جنگی «کوزوو» Kosovo ✍️ شهریور ماه سال 1377 شمسی بود، درگیری‌های «کوزوو» بین صرب‌ها و مسلمانان آلبانی‌تبار کوزوو به اوج خودش رسیده بود؛ من به اتفاقِ «اسماعیل جوانفکر» خبرنگار واحد مرکزی خبر صدا و سیما با یه اتومبیل سوزوکی که متعلق به واحد بازسازی (سپاه قدس) ایران در بوسنی بود، از شهر «سارایوو» به سمت «پریشتینا» مرکز ایالت بحران‌زده «کوزوو» حرکت کردیم ... از شهر توزلا «Tuzla» گذشتیم و به منطقه «برچکو» موسوم به «کریدور برچکو» که نیروهای نظامی آمریکایی در آنجا مستقر بودند رسیدیم، و پس از عبور از منطقه کرووات نشین، وارد صربستان شدیم، آنگاه از فرمانداری صرب‌ها مجوز‌های لازم رو گرفتیم و وارد منطقه «کوزوو» شدیم تا بتونیم گزارش‌های خبری تصویری رو از درگیری‌های «» تهیه کنیم. 👇👇ادامه‎ی خاطره فوق👇👇
۷ شهریور ۱۴۰۳
🔻یادمه تمام خبرنگاران خارجی و فیلمبردارانِ خبرگزاری‌های دنیا با ماشین‌های ضد انفجار (یه چیزی شبیه به وسیله‌ی نقلیه‌ی تصویر فوق) وارد درگیری‌های کوزوو شده بودند و در منطقه تردد می‌کردند ... !! 😳 👇👇ادامه‎ی خاطرات کوزوو 👇👇
۷ شهریور ۱۴۰۳
✍️ فقط «من» و اسماعیل جوانفکر بودیم که با این ماشینِ سوزوکی «Suzuki» درب و داغون به منطقه‌ی جنگیِ «کوزوو» رفته بودیم ... !!
۷ شهریور ۱۴۰۳
✍️ راستش رو بخواید یه حسِ تحقیر‌آمیز و خیلی بدی داشتیم، آنقدر که با خودمون می‌گفتیم که اگه به ما و ماشین ما یه فوت کنند ماشین ما چپ میکنه، چه برسه که بخوایم با این قوطی کبریت وارد منطقه جنگی کوزوو «Cosovo» بشیم ... !! خلاصه آنقدر اوضاع‌مون خراب بود که در اونجا مجبور شدیم که از اتومبیل بنز یکی از اهالی شهر «پریشتینا» استفاده کرده و وارد منطقه‌ی «کوزوو» شویم ... !! 👇👇ادامه‎ی خاطرات کوزوو👇👇
۷ شهریور ۱۴۰۳
✍️ شهر «پریشتینا» آشفته و پر هرج و مرج بود؛ به سمت مناطق درگیری «صرب‌ها» و «مسلمانان» آلبانی‌تبار حرکت کردیم ... به سنگر اول صرب‌ها رسیدیم ... صرب‌ها ما رو گرفتند ... اونها مشروب خورده بودند و بد جوری مست بودند. با خودم گفتم «محسن» کارت تمومه، این صرب‌های وحشی همین الانه که دوربینت رو خورد و تیکه‌تیکه کنن و خودت رو هم بفرستند به «أَعْلَی عِلِّیِّینَ» ... !! به محض آنکه صرب‌ها دوربین فیلمبرداری من رو گرفتند؛ بهشون کلک زدم و با ترفند پرحرفی (با زبان صربی خودشون) شروع کردم پشت سرهم و تندتند با اونها حرف زدن و نشون دادن و جابجایی نوارهای ویدیویی خودم. و ضمن آنکه مدام نوارهای ویدیویی رو تو دستام جابجا می‌کردم، یه بند هم باهاشون حرف می‌زدم تا حواسشون کاملاً پرت بشه تا بتونم نوار ویدیویی اصلی رو از چشمشون مخفی کنم. با پررویی و اعتماد به نفس بهشون گفتم: من از شما و سنگرتون فیلم نگرفته‌ام ... و نهایتاً از مستی اونها استفاده کرده و تصاویر یه نوار ویدیویی دیگری رو توی همون دوربین گذاشتم و براشون نمایش دادم. ... اون دانشجوی همراه ایرانی ما هم عین من یه بند داشت با اونها حرف می‌زد و حواس اونها رو پرت می‌کرد ... انگار خدا به دل هردومون انداخته بود که باید حواس صرب‌ها رو پرت کنیم تا از شرشون نجات پیدا کنیم. همینجور یه بند داشتیم مخشون رو می‌زدیم ... انگاری اونا در حالت مستی خیالشون راحت شد که من از اونا فیلم نگرفته‌ام ... اما واقعاً گرفته بودم ... 😂 👇👇ادامه‎ی خاطرات کوزوو👇👇
۷ شهریور ۱۴۰۳
✍️ راهنمای ایرانی ما که یه دانشجوی دندان‌پزشکی در صربستان بود، توی پیچوندن صرب‌ها خیلی به من کمک کرد. نهایتاً صرب‌ها رو فریب دادیم و موفق شدیم دوربینمون رو از چنگ اون چتنیک‌های وحشی در بیاریم و از سنگرشون که در مسیر جاده زده بودند عبور کنیم ... 🔻رفتیم جلوتر ... جای‌جای اون منطقه پر بود از نیروهای پلیس و نیروهای ارتش صربستان که با مسلمان‌های آلبانی‌تبار «کوزوو» درگیر بودند. 👇👇ادامه‎ی خاطرات کوزوو👇👇
۷ شهریور ۱۴۰۳
✍️ یادم نیست روز دوم یا سوم بود که در «کوزوو» بودیم ... اون روز درحالی که توی یه نقطه‌ای داشتم از صرب‌ها فیلمبرداری می‌کردم، از پشتمون یک پلیسِ صرب به طرفمون شلیک کرد ... !! 🔻«اسماعیل جوانفکر» خبرنگار واحدِ مرکزیِ خبر صدا و سیما که یه کم دستپاچه شده و ترسیده بود، بهم گفت «زود باش بریم، هی من دارم بهت میگم این پلیس خره، تو هم حالیت نیست و باز داری ازشون فیلم می‌گیری» ... !! من خودم رو از تک و تا نیانداختم و همونجور که داشتم فیلمبرداری می‌کردم ... دوربین رو زیر بغلم گذاشتم و ضمن نزدیک شدن به اون پلیس صرب به فیلمبرداری ادامه دادم ... 😂 بقیه‌اش رو توی ویدیوی زیر ببینید: 👇👇👇👇👇
۷ شهریور ۱۴۰۳
15.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 درگیری‌های کوزوو ... «Kosovo» ✍️ «اسماعیل جوانفکر» خبرنگارِ واحد مرکزیِ خبر صدا و سیما، یه کم نگران شده و ترسیده بود ... بهش گفتم: «هیچی نگو ... دارم [از اون پلیس صربی که به سمت من شلیک کرد] فیلم می‌گیرم». 🔻دوربین فیلمبرداری رو در حالت ضبط (Record) قرار داده ... زدم زیر بغلم و با پُر‌ رویی تمام، رفتم جلوتر تا به اون پلیس صرب رسیدیم ... خودمو به نفهمی زدم و بهش گفتم: روز به خیر ... من نمی‌دونستم نمیشه [فیلمبرداری کنم] ... من یه کم زبون شما رو بلدم ... اون پلیس صرب هم حالیش نشد و نفهمید که: حالا هم که دارم همین چرت و پرت‌ها رو بهش میگم، همزمان دارم ازش فیلم‌برداری هم می‌کنم ... 😂 ✍️ بقیه‌ ماجرا رو توی این👆ویدیو👆یا «گزارش خبری» ما که بدون هیچ سانسوری از پخش اخبار «شبکه یک سیما» پخش شد، ببینید ...👌 😂 👌 🔻Kosovo Rat •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🔻به کانال خاطرات سارایوو بپیوندید: @Sarajevo_Mahboobi
۷ شهریور ۱۴۰۳
🔻در بازگشت از منطقه جنگی «کوزوو» Kosovo «گروه خبری صدا و سیما» در جاده «سارایوو» تصادف کرد و «صدا و سیما» به جای تشکر از این گروه، حدود 4500 مارک آلمان از حقوق «اسماعیل جوانفکر» خبرنگار صدا و سیما، بابت خسارت و تعمیر این اتومبیل دوزاری «سوزوکی» کم کرد ... !! 😳 ✍️ ویدیوی زیر؛ محل تصادف ماست ... خیلی تلاش کردم با این آقای ایتالیایی از نیروهای SFOR که به هیچ وجه زبان بوسنیایی و انگلیسی نمی‌دونست و به طرز جالبی ادای کلمات انگلیسی رو درمی‌آورد ارتباط برقرار کنم ... من سعی کردم با زبانِ حس و اشاره و یه مقدار هم با همون کلماتِ ایتالیایی که او به زبان می‌آورد، ارتباط عاطفی برقرار کرده و دوست شوم ... بالاخره تلاش‌هایم نتیجه داد و با اون نظامی ایتالیایی ارتباط عاطفی برقرار کردم، بطوری که بعداً او مرا در شهر «سارایوو» و در خیابان «فرهادیه» دید و کلی ذوق کرده بود و به سمت من دوید و دستان مرا گرفت و احساساتش رو با دیدن مجدد من بیان ‌کرد ... بقیه‌ ماجرا رو در ویدیوی زیر ببینید ... 😂 👇👇👇👇👇
۷ شهریور ۱۴۰۳
50.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصادف گروه خبریِ صدا و سیما در نزدیکی شهر سارایوو «Sarajevo». 🔻ما از منطقه جنگیِ «کوزوو» Kosovo با موفقيت و سلامت به سمت «بلگراد» پایتخت کشور صربستان و سپس به سمت «بوسنی و هرزگوین» و شهر «سارایوو» بازگشتیم ... در راه بازگشت؛ از مسير بلگراد به سارايوو دچار حادثه شديم ... اين تصادف در 40 کيلومتری شهر «سارايوو» رخ داد و همون ماشین کذایی «سوزوکی» که قبلاً وصفش رو براتون کرده بودم سُر خورد و از بغل با چرخ‌های یک تریلی در حال حرکت برخورد کرد ... !! 😳 ✍️ اسماعیل جوانفکر پاهاش درب و داغون شد و نیروهای حافظ صلح ناتو موسوم به SFOR او را به یک درمانگاه بین جاده‌ای در حوالی شهرِ توزلا «Tuzla» منتقل کردند، من هم علاوه بر آنکه زانوهام ضربه خورده بودند، سینه‌ام نیز بر اثر ضربه کمربند ایمنی آسیب دیده بود، اما خدا رو شکر چون کمربند ایمنی بسته بودم، آسیب خیلی جدی بهم وارد نشده بود ... من و اسماعیل از اون حادثه نجات یافتیم ... 🔻توی جاده و محل تصادف؛ من با یکی از نیروی نظامی ایتالیایی از SFOR تنها مونده بودم و طبق عادت دوست نداشتم بیکار باشم ... و برای ثبت همین خاطره، دوربین رو از توی ماشین در آوردم و از محل حادثه تصادف، فیلمبرداری کردم ... ادامه ماجرا رو در ویدیوی فوق ببینید ... 😂 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🔻به کانال خاطرات سارایوو بپیوندید: @Sarajevo_Mahboobi
۷ شهریور ۱۴۰۳
🔻بازخورد مخاطبین کانال سارایوو🔻 🔹اظهار نظر سرکار خانم «طوبی بنیادی» یکی از اعضای فرهیخته کانال خاطرات «سارایوو» درباره پست‌های ما را ببینید: 👇👇👇👇👇 🔻سلام وقتتون بخیر؛ کانال سارایوو رو دیدم ... مطالبش رو به طور کامل خوندم؛ خیلی برام جذاب بود ... همین که به صورت خاطرات و فیلم مطالب رو بیان کردید و لحن خشکی نداره و از سختی‌های کارتون گفتید؛ و مخصوصاً عکس‌های زیرخاکی که از دوستان و همکارانتون پست کردید ... آدم دلش می‌خواد بیشتر از این، خاطرات شما رو بدونه ... به نظرم این خاطرات، قابلیت کتاب شدن رو داشته باشه ... خیلی برام جالب بود ... 👌👌 ✍️ طوبی بنیادی
۷ شهریور ۱۴۰۳
28.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بی آنکه در مقابل دوربین استودیویی بنشینم، از هوش مصنوعی خواستم که این ویدیو را با تصویر و صدای خودم به زبان‌ «بوسنیایی» ضبط کند ... !! 🤔 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🔻به کانال خاطرات سارایوو بپیوندید: @Sarajevo_Mahboobi
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
39.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ترویج زبان فارسی در شهر سارایوو •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🔻به کانال خاطرات سارایوو بپیوندید: @Sarajevo_Mahboobi
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
🔻۲۱ کشته بر اثر سیل در بوسنی و هرزگوین؛ ✍️ مرگبارترین سیل سال‌های اخیر در بوسنی و هرزگوین، تاکنون حداقل 21 کشته و ده‌ها مفقود بر جا گذاشته است؛ این سیل که ناشی از بارش شدید باران بوده، در بخش‌های مختلف این کشور بویژه در شهرهای سارایوو (Sarajevo) ... یابلانیتسا (Jablanica) ... و فوینیتسا (Fojnica) اتفاق افتاده، و خسارات زیادی را به بار آورده است. در این حادثه دستکم 21 نفر جان خود را از دست داده‌اند؛ عملیات جستجو و نجات همچنان ادامه دارد، برخی از خانه‌ها به دلیل رانش زمین ویران شده‌اند و ارتش نیز در عملیات نجات مشارکت دارد. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🔻به کانال خاطرات سارایوو بپیوندید: @Sarajevo_Mahboobi
۱۶ مهر ۱۴۰۳
34.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جلسه‌ی مجمع عمومی و فوق العاده انجمن دوستی ایران و بوسنی و هرزگوین با یاد و خاطره شهدای ایران در بوسنی، همزمان با ایام چهلمین روز شهادت شهید والا مقامِ محور مقاومت، سید حسن نصرالله و یاران باوفایش در روز نوزدهم آبان ماه 1403 در سالن سمن‌های شورای شهر تهران برگزار شد. ✍️ در این جلسه طی رأی‌گیری اعضای انجمن، آقایان سید ابوالحسن نواب ... عباس حیدر ... محمدابراهیم طاهریان ... مهدی حیدری ... و محمدجواد آسایش ... به عنوان هیئت مدیره انجمن دوستی ایران و «بوسنی و هرزگوین» انتخاب شدند. •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🔻به کانال خاطرات سارایوو بپیوندید: @Sarajevo_Mahboobi
۲۱ آبان ۱۴۰۳
🔻Generalni i vanredni sastanak Udruženja iransko -bosanskohercegovačkih prijateljstava uz sjećanje na iranske šehide u Bosni, u isto vrijeme kada je 40 dan stradanja vrhovnog vođe vlasti Seyyed Hassana Nasrallaha i Yarana Baufaisha, 9 dan November 2024, godine, u Semanhai dvorani gradskog vijeća Održan je u Teheranu; Na ovom sastanku, g. Seyed Abolhasan Nawab, Abbas Haider, Mohammad Ebrahim Taherian Fard, Mohammad Heydari, Mohammad Javad Asayesh Zarchi izabrani su za upravni odbor Udruženja prijateljstva Iran-Bosna i Hercegovina. A g. Ahmad Ali Noor Alivand, Javad Hasanpour kao zamjenski članovi i g. Seyed Mahmoud Sadri i Seyed Mohammad Hadi Tabatabai su također izabrani za inspektore udruženja. Hvala svima prisutnima🌷 🔻Dodirnite link ispod (kanal Sarajevo memories) i pogledajte video sa vanredne skupštine Udruženja prijateljstva Iran-Bosna i Hercegovina na kanalu Sarajevo memories: 👇👇👇👇👇 @Sarajevo_Mahboobi
۲۱ آبان ۱۴۰۳
🔻ایشون «حاج عباس حیدر» هستند که چند سال توی رایزنی فرهنگی ایران در شهر سارایوو و البته به صورت توأمان در زمینه اقتصادی در بوسنی و هرزگوین فعالیت می‌کردند، آخرش هم ما که نفهمیدیم «عباس حیدر» توی رایزنی فرهنگی ایران در شهر «سارایوو» کار فرهنگی می‌کنه یا اساساً تاجره ... !! 😜 ✍️ یه بار این «عباس حیدر» ما رو کشوند تا شهر پر خطر «گراژده» و ساعت‌ها ازمون کار کشید و ناهار هم بهمون نداد و ما رو گرسنه برگردوند به شهر سارایوو ... !! 😝 امسال هم که در یکی از شب‌های ماه رمضان، ما رو توی یه رستوران لاکچری در تهران به افطاری دعوت کرد، جز نان و پنیر و چای، از شام خبری نبود ... !! ما که به این کارهای عباس حسابی عادت کرده‌ایم و به دل نمی‌گیریم؛ عباس حیدر کلی ازمون کار میکشه و آخرش هم بهمون غذا نمیده و گرسنه میذاره، از آنجا که چند بار این بلا رو سر من آورده؛ من هم از لجش یه ویدیو از پشت صحنه‌های سفر به «گراژده» با عنوانِ «از لج عباس حیدر» تهیه کردم و در اینجا به اشتراک میذارم تا «عباس حیدر» حواسشو خوب جمع کنه و بدونه که اگه از ما چند ساعت بیگاری بکشه و آخرش هم ما رو گرسنه بذاره، توی کانال «سارایوو» حالشو جا میاریم، لطفاً ویدیوی زیر رو ببینید ... 😂😜😂 👇👇👇👇👇
۲۵ آبان ۱۴۰۳
72.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از لَجِ «اسماعیل جوانفکر» و «عباس حیدر» ... 😂 ✍️ این ویدیوی خاطره‌انگیز و «زیر خاکی» را از پشت صحنه‌‌ی فعالیت دوستان عزیز و نازنین؛‌ «اسماعیل جوانفکر» خبرنگار دفتر نمایندگی صدا و سیما در «سارایوو» و «حاج عباس حیدر»، فعال فرهنگی در شهر «سارایوو» ببینید ...👌👌 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🔻به کانال خاطرات سارایوو بپیوندید: @Sarajevo_Mahboobi
۲۵ آبان ۱۴۰۳
🔻تشابه‌ها و تفاوت‌های این👆دو نفر👆 ✍️ آقای سمت راستی، مردی مسن با محاسن سفید و آقای سمت چپی هم مردی جوان با چشم‌ها و موهای مشکی بود ... هر دو در شهر «سارایوو» فعالیت می‌کردند ... همه گمان می‌کردند که این دو پدر و پسر هستند ... !! هر دو ظاهری آرام، اما درونی طوفانی و متلاطم داشتند ... سمت راستی؛ پیر مردی «کم حرف و آرام» ... و سمت چپی، جوانی «نا آرام و بسیار پر حرف بود» و آنقدر (گفتنی داشت) که؛ شما مخاطبین عزیز اخبار صدا و سیما هر روز مجبور بودید صدا و تصویرش رو در گزارش‌های خبری (اخبار شبکه یک) صدا و سیما از شهر «سارایوو» ببینید و گفتنی‌های او را در قالب گزارش‌های خبری او بشنوید ... !! یادمه همه دوستان (چه آنهایی در شهر سارایوو حضور داشتند و چه اونهایی که در افطاری امسال ماه رمضان انجمن دوستی ایران و بوسنی حضور داشتند) وقتی با این دو نفر مواجه شده و اینها را باهم مقایسه می‌کردند، همه باهم متفق‌القول می‌گفتند: شما دو نفر چقدر به طرز عجیبی شبیه به هم هستید، حتی از حیث حرکات و سکنات و میمیک چهره، عین یک سیبی هستید که از وسط نصف‌تان کرده‌اند ... آنگاه هردو مثل همیشه می‌خندیدند ... و جالب اینجاست که هر دو مثل هم می‌خندیدند ... !! 😂 هر دو در شهر «سارایوو» زندگی می‌کردند و عجیب‌تر این بود که هر دو اسم کوچکشون «اسماعیل» بود ... گرچه این دو، یک روح در دو جسم بودند اما حیرت‌انگیز‌تر آن بود که نام خانوادگی هردوی آنها «جوانفکر» بود ... 😜 👇👇ادامه مطلب فوق👇👇
۲۹ آبان ۱۴۰۳