حریمخصوصےیکسرباز 🌿
بار ها این اتفاق برایم افتاده است ، اینکه نمیدانستم قرار است چه اتفاقی بیوفتد ، ولی میدانستم کار
دو هفته قبل :
نمیدانستم چه در انتظارم است. حال و بال
روحم ، رو به #ناراحتی بود .
هر چه فکر میکرد چطور حالم را خوب کنم،
به نتیجه ای نمی رسیدم . راه های مختلفی
امتحان کردم . فست فود ، رمان خواندن ،
بیرون رفتن ، و ...
رفیقم گفته بود پاشیم بریم مشهد، اما خب
با خودم گفتم، من که تابستان مشهد بودم
تابستان سال اینده همخواهم رفت، آن هم
احتمالا دو بار !
چرا الکی پول خودم را خرج مشهد کنم ...؟
فلذا بعد از اینکه خبر مثبت به رفیقم دادم ،
دوباره گفتم #نه ! و لغوش کردم ...!