🌸🌺🌸🌺🌸🌺
#سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۹۲)
مَنْ كَتَمَ سِرَّهُ كَانَتِ الْخِيَرَةُ بِيَدِهِ.
(حکمت ۱۶۲ نهج البلاغه)
امام(عليه السلام) فرمود: كسى كه راز خود را بپوشاند همواره اختيار آن به دست اوست (و كسى كه نپوشاند از اختيارش بيرون مى رود).
بخش سوم
نكته:
حفظ اسرار و اهداف مهم آن:
گاه سؤال مى شود كه براى چه منظورى ما اسرار را كتمان كنيم و از ديگران پنهان داريم. با كمى دقت معلوم مى شود كه آثار قابل ملاحظه اى مى تواند داشته باشد:
از جمله:
۱- عدم توانايى طرف مقابل بر تحمل آن سرّ;
همان گونه كه در مورد ائمه هدى(عليهم السلام) و مطالب مربوط به مقامات آنها يا معارف خاص الهى در احاديث ديده مى شود و همان گونه كه در داستان خضر و موسى در قرآن مجيد آمده كه خضر ـ آن مرد الهى ـ به موسى گفت: «تو توانايى تحمل بعضى از كارهاى مرا ندارى».
۲- گاه مكتوم بودن سرّ به نفع مردم است;
مثل اين كه شب قدر به صورت سرّى در آمده و سبب مى شود كه مردم در ليالى مختلف به اميد درك شب قدر به در خانه خدا بروند و يا پنهان بودن زمان عصر ظهور تا قيام قيامت كه سبب آمادگى مداوم مردم مى شود و همچنين مكتوم بودن پايان زندگى انسان ها.
۳- گاه مى شود افشاى سرّ سبب سوء استفاده دشمن مى گردد و كارى كه ممكن است به سادگى انجام گيرد بسيار پيچيده و پرهزينه مى شود همان گونه كه در مورد مستور ماندن زمان حركت لشگر اسلام براى فتح مكه در تاريخ اسلام ثبت شده است.
۴- گاه افشاى سرّ سبب برانگيخته شدن حسادت ها مى گردد و براى پرهيز از آن چاره اى جز پوشانيدن آن نيست.
همان طور كه در حديثى از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله)مى خوانيم:
«اسْتَعِينُوا عَلَى أُمُورِكُمْ بِالْكِتْمَانِ فَإِنَّ كُلَّ ذِي نِعْمَة مَحْسُودٌ».
۵- پرهيز از توقعات بيجا;
گاه مى شود اگر مردم از امكانات فرد خاصى، با خبر شوند توقعات بيجا و بيش از حد از او داشته باشند و او را در تنگنا قرار دهند به همين دليل سرّ خود را مى پوشانند.
۶- پرهيز از كارشكنى ها;
گاه مى شود انسان براى كار مثبتى نقشه كشيده و اگر آن را فاش كند گروهى به هر دليل مشغول كارشكنى مى شوند، از اين رو چاره اى جز كتمان آن سرّ نيست تا زمانى كه به ثمر برسد و خود را نشان دهد.
۷- پرهيز از آبروريزى افراد;
بسيار مى شود اسرارى نزد انسان است كه اگر بازگو كند آبروى افراد آبرومندى كه زمانى گرفتار لغزشى شده اند مى ريزد و يا سبب شماتت دشمن نسبت به خود انسان مى شود، زيرا مصيبتى به انسان رسيده كه اگر آن را مكتوم دارد يك مصيبت است و اگر آشكار كند مصيبت شماتت دشمنان به آن افزوده مى شود،
همان گونه كه شاعر مى گويد:
مگوى اندوه خويش با دشمنان
كه لا حول گويند شادى كنان
۸- پرهيز از رياكارى;
گاه انسان خدماتى به افرادى كرده كه اگر آن را افشا كند بيم رياكارى دارد. در اين صورت، سرّ را مكتوم مى دارد كه به اخلاص خويش كمك كند.
۹- پرهيز از كارهاى عجولانه;
گاه انسان سرّى دارد كه اگر عجله در افشاى آن كند ممكن است به نتيجه نرسد ولى هر گاه براى مطالعه و تحقيق بيشتر آن را مكتوم دارد و در فضاى آرامى به نتيجه برساند به نفع اوست.
۱۰- پرهيز از وحشت افراد كم ظرفيت;
بسا حوادث تلخى ممكن است براى جامعه اى در پيش باشد كه اگر مسئولين آن را فاش كنند، بسيارى از افراد وحشت زده مى شوند از اين رو آن را مكتوم مى دارند تا آرامشى در كار باشد و يا شخصى مبتلا به بيمارى خطرناكى شده، طبيب آن را به او نمى گويد تا آرامش خود را از دست ندهد.
از اينجا روشن مى شود اين كه امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه مى فرمايد: «هر كس سرّ خود را بپوشاند اختيارش به دست اوست» تا چه اندازه داراى فلسفه هاى گوناگون و مثبت است.
پایان شرح حکمت ۱۶۲ نهج البلاغه از آیت الله مکارم شیرازی
💓💓💓
📌@sarbazane_velayat1