امشب که زمین و آسمان می گرید از ماتم عسکری جهان می گرید جا دارد اگر که شیعه خون گریه کند چون مهدی صاحب الزمان می گرید... غربت غریبی دارد  این ثانیه ‌ها😔...  ▪️ لحظه‌های آخر است، حال امام خوش نیست، دل نگران فرزند است. امشب رسالتِ تمامِ انبیا و اولیا به آخرین وارثِ زمین سپرده می‌شود. از امشب او باید بارِ تمام عالَم را به تنهایی به دوش بکشد. باز هم قصه پرغصه شقاوت و پلیدی و زَهر نوشاندن و نور سترگ امامی را نادیده گرفتن.... بازهم تاب نیاوردن عدالت و باز هم ظلم بی پایان به خاندان عصمت و طهارت علیه السلام ...  این بار،  امام حسن (علیه السلام ) است همان خورشید در بند ، که در سن بیست و هشت سالگی طعم زهر جفا می‌چشد و فرزند غریبش مهدی (عج) را در سوگ و فراق خود در این دنیای پر از ظلم به آغوش همیشگی خداوند می سپارد.... یا صاحب الزمان! یا صاحب الزمان با دلی آکنده از اندوه و با چشمانی بارانی به شما تسلیت می‌گوییم؛ ظالمان دیروز با بی دینی و بی عقلی بر پدرانتان ظلم کردندو با جفا بر مظلومیت تاختند و امروز مردمانی غافل و دنیا گرا تو را تنها گذاشته اند . تنها مانده ای که بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال هنوز در پسِ پرده غیبت هستی اقاجان ببخش ما را که طردت کرده ایم . اگر کم کاری ما نبود که شما مطرود نبودیدآقا .... در بین ما ولی ناشناس, نبودید آقا.... آقاجان گناهانمان قدم به قدم ما را از شما دور کرده وجب به وجب فرسنگها میانمان فاصله انداخته آقا جان شما هم قطعا کرامت را از پدرتان به ارث برده اید بیا و کریمانه نگاه مان کن دستمان را بگیر باشد که از پیروان و یاوران راستینتان باشیم. ان شاءالله #دلنوشته خانم فلاح ارسالی مخاطبین @antii_shayeat

آقای من ،امام زمانم ردای سبز امامتت مبارڪ💐 اگر چه از لحظه ای که روح پدرتان به سوی حضرت اعلی علیین پیوست و با آن قامت کوچڪتان بر پیکرشان نماز گذاردید امامتتان آغاز گشت اما به حسَب ادب کمی دیرتر این پیام تبریڪ را برایتان مینویسم آقای من دلم برایتان تنگ است .برای غربتتان .برای ظهورتان . آقاجان آلوده ایم به نفس گنه کار...😔 به نفسی که با گناه و سرکشی و گاهی با عناد،گام به گام.وجب به وجب .فرسنگها ما را از شما دور ساخته است .... یابن الحسن وقتی تو رو طرید میخوانند جگرم خون میشود از غصه . که چرا انقدر از شما غافلیم ، که طرد شده از سوی ما هستی آقای من میگویند شرط ظهورتان اضطرار است . جهانمان با کشتار زنان و کودکان بیگناه توسط ظالمان و غاصبین به درد آمده این ویروس عجیب و غریب همه را از هم دور ساخته فشار اقتصادی خانوارهای مستضعف را پناهی نیست همه چیز نگران و شوریده حال است ..... و اما ....آقا جان بیا و با نگاهی این دلهای وامانده مان رو مضطر کن روح و روانمان را مضطر کن تا با عمق جان تو را بخواهیم برایت قدم برداریم بنامت زبان در دهان بچرخانیم و به یادت نفس بکشیم بیا و زندگی و دلهای زنگارگرفته مان را مهدوی کن تا عجل لولیڪ الفرج هایمان لغلغه زبان نباشد آقاجان ،جان مادرت زهرا سلام الله علیها دست یتیم نوازی بر سرمان بڪش .... #دلنوشته خانم فلاح ارسالی مخاطبین @antii_shayeat

مرا در میان دلنوشته های گاه و بیگاهم می توان یافت... می نویسم؛هرچند سخن،در قلم نمی گنجد و عواطف من در این صفحات تنگ... تا نام تو برده می‏ شود چراغ‏های صلوات، در جان لحظه ‏ها فروزان می‏ شود و کاخهای نفاق را درهم میشکند . حضرت خیرالبشر تا فضیلتی از تو گفته می‏ شود، دل‏ها از عِطر بوی گل محمدی زنده شده و جوانه میزنند یادو روایت نویدبخشت ، درب‏ و پنجره های صبح بندگی را به رویِ ما می‏ گشاید. قرآن تو، نزدیک‏ترین راه رهایی و صراط است در کوره راه ها و پیچ وخم و غم زندگی و نهج‏ الفصاحه ‏ات، پاک‏ترین مبحث بندگی و زلال ترین هواست برای تنفس یا رحمت للعالمین ای (محمد صلی الله علیه و آله و سلم ) ای که پدرو مادرم به فدایت عزت برای توست، تو که در بین جن و انس، والاترین شدی وخدا کرد ،خاتمت. حبیب شدی که حبیبِ انیس و نفوس و قلوب بمانی. حتی اگر مکرون ها لکه ننگی بر خود زنند.... و با شنیدن این توهین اخیر فقط یک آیه آید به اذهان عموم یریدون یطفئوا ... میخواهند نور خدا را خاموش کنند اما والله متم نوره.. و خدا تمام خواهد کرد نورش را و لو کره الکافرون...... و این گونه خداوند مکرون ها خود را رسوای عام و خاص میکند..... و من مفتخرم که از قبیلہ‌ے‌ شیعیان شمایم از تبار مذهب جعفری صادق آل محمد علیه السلام همانها ڪہ‌ یَفرَحونَ لِفَرحِنا‌...‌ وَ یَحزَنونَ لِحُزنِنا!‌ در شادے اهل‌بیت...‌ شادند ‌ و... در غم‌شاݩ، سوگوار!‌ اگر چه فصل فصل خزان است و پاییز ...‌ ولی اجتماع نقیضین است ربیع الاول وپاییز فصل فصل شادے‌ست!‌ مبارڪ باد‌ بر دوستان مولا این بزم و این فصل! ..... #محمد_رحمة_للعالمین_است #نحن_امة_رسول_الله #انا_احب_محمد صل الله علیه و آله و سلم #دلنوشته #خانم فلاح @antii_shayeat

از وقتی یادم میاد و خودم رو شناختم دستم توی دست مادرم بود توی مسجد و روضه و هیئت . یه چادر گل گلی قرمز روی سرم که هر از گاهی مادرم گوشه هاشو جمع میکرد و میزد زیر بغلم . میگفت مادرجون با اون یکی دستت چادرو محکم بگیر نره زیر پات. جلو پاتم نگاه کن نیافتی. از کوچه و خیابون که رد میشدیم هر کی ما رو میدید میگفت خدا برات حفظش کنه حاج خانم و روبه من میکردو میگفت فسقلی چه چادری ام سر کرده.(قند توی دلم آب میشد و با اون بچگیم به خودمو چادرم عشق میورزیدم) روزها گذشت و من قدکشیدم و بزرگ شدم اون چادر گل گلی شد چادر مشکی و یار همیشگی من . به برکت تربیت و دعاهای مادرم هنوز که هنوزه هر بار چادرمو سفت تر میگیرم تا یه وقت خدای نکرده عقب نره و کنترلش از دست منو نفسم در بره و یواش یواش بی افته که مبادا با وسوسه های شیطان و نفسم میلی به برداشتت نداشته باشم یه وقتایی اطرافیان میگن چی از این چادر دیدید شما ها بابا دورانداز شدی عین کلاغ سیاه..... اوایل بهم برمیخورد بغض میکردم و چادرمو محکمتر میچسبیدم وقتی اخبار رسانه ها رو میدیدم که یه زن تو یه کشور غربزده به خاطر حجابش از دانشگاه اخراج شده ،آزارو شکنجه میشه ،تحقیرو توهین به خودش میخره .دلم براشون میسوخت واسشون دعا میکردم و تحسینشون مینمودم و در انتخاب خودم هم مصمم تر میشدم از خوشحالی به خودم میبالیدم. افتخار میکردم که یه مسلمان ایرانیم. از امت پیامبر مهربانی ها .همون بزرگ مردی که در تاریخ اسلام به من هویت داد بهم عزت داد بهم شرف و آبرو داد همان که مرا ریحانه بهشتی نام نهاد به کوری چشم هر انکه نتوان دید حالا بماند این که یه عده کوته فکرو روغن فکر غربی که بویی از انسانیت نبردن و نمیتونن عظمت پیامبرم رو درڪ کنن و به خیالشون با کارای احمقانه و کاریکاتور و ...محتویات عقل نپخته و پوچشون رو به نمایش میگذارن و خودشون رو رسوا و مسخره عام و خاص میکنن مفتخرم که از تبار سلمان محمدی هستم مفتخرم که از دیار رهبر فرزانه ای هستم که در مورد زنان سرزمینش و زنان مسلمان میفرماید: تربیت اسلامی و انقلابی زن مسلمان، مایه‏ افتخار و مباهات جمهوری اسلامی است و ما به زنان مسلمان خودمان افتخار می‏کنیم. اقا چی از این بالاتر که رهبر مملکت بهت افتخار کنه؟؟؟؟ ودر مورد حجابت بفرماید: حجاب مایه ی تشخص و آزادی زن است؛ برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانه ی مادیگرایان، مایه ی اسارت زن نیست....تو دهنی واسه غرب زده ها از این بالاتر.....والا ما که بالاترو والاترش رو ندیدیم هنوز . مفتخرم که از سرزمین لاله های گلگون کفن و چفیه های خونی و پلاکهای سوخته و بی نام و نشانم همانها که از جان و مال وپدرو مادرو فرزندشان گذشتند تا من چادر زهرایی ام را همان که هدیه و ارث مادرسادات هست حفظ کنم .و عکسشون رو رسم زندگیم کنم نه اینکه عکسشونو قاب بگیرم به اتاقم و عکسش عمل کنم مفتخرم که سردار کشورم با اقتدار و خلوص نیت قدم در جای جای سرزمینهای مقدس میگذاشت و در خط مقدمی نبود که اسم و رسمش رعشه بر دامن دشمن نی اندازد همان رفیق خوشبخت سلیمانی عزیز که به قولش وفا کرد و بعد از سه ماه ریشه داعش، غاصبان اسلام را درهم شکست و عباس وار و عمار گونه حافظ آرمانهای انقلاب و رهبرم بود مفتخرم که در کوچه و محل هایی از ایران مقدس زندگی میکنم که امنیتش به دست پاسداران سپاهی و بسیجی و ارتشی و نظامی هست که خودشان را سربازان گمنام امام زمان علیه السلام میدانند و بی ادعا گوش به فرمان اسلام و رهبرم هستند مفتخرم که بر فراز هر خانه و کاشانه و برج و روی هر میز و آرم اتکت هر سربازی نقش سه رنگ پرچم وطنم پاره تنم ایران را نظاره گر هستم که به یاری الله تعالی در هر رشته و هنرو صنعتی پیروز و سربلند است و ان شاءالله کمر تحریم های کوردلان را در هم میشکند همانطور که تا به حال با کمترین امکانات بزرگترین افتخارات را از ان خود نموده است . و در نهایت مفتخرم یڪ ایرانی مسلمانم ڪه ان شاءالله رهبرم به همراه ملت همیشه در صحنه حاضر ایران پرچم جمهوری اسلامی را به دست امام زمان عج تحویل خواهد داد ..... #دلنوشته #مفتخرم_ڪه_یڪ_ایرانی_مسلمانم ارسالی از #لبیڪ_یا_حسین خانم فلاح شرکت کننده ۱۲۴ @antii_shayeat

#دلنوشته راستی آقا جان(امام زمان (عج)) امانتیمان به دستتان مبارکتان رسید؟سردار دلها به پیشگاه مقدمتان رسید؟آری درست متوجه شدید فرزند دلیر اسلام حاج قاسم سلیمانی است.امیدوارم آغوشت را برایش باز کرده باشی.ببخشید بیش از این نتوانستیم مانع شهادتش شویم.نتوانستیم از این گوهر گران بها به درستی محافظت کنیم.البته ایشان هم خود مشتاق شهادت بودند سرورم.خیلی بیتاب و بیقراری میکردند،بیتابی شهادت مجنونش کرده بود چون کودکی بهانه گیر و بی قرار شده بودند.گریه های شبانه اش و بیابان گردیهای روزانه اش امان از ما و دشمنانش گرفته بود. گفتم دشمنان،آری نیمی از کره ی زمین دشمنش بودند و نیمی دیگر عاشقش.دشمنان در فرار از او و عاشقان به دنبالش،مولایم اگر بگویم تمان جهان اسلام و جهان کافران را دگرگون کرده بود کم گفتم،او نمایندگی دائم و امین دائم( ولایت فقیه )بود او هزاران ولایت بر عهده داشت.ولایت یتیمان،ولایت کودکان،ولایت مستمندان،ولایت شهیدان و هزاران ولایت دیگر... آری متوجه شدید این سرباز اسلام در زمان حیاتش کاری نبود که نتواند انجام دهد.امّا یک کار نیمه تمام داشت،یک راه نرفته،یک عشق نداشته و آن هم شهادت در راه دین و خدا بود که کافران و دشمنانش ایشان را به آخرین خواسته اش رساندند و سردار دلهایمان را برای همیشه از ما گرفت و داغی ابری بر دل ما گذاشت و خوشحالی همیشگی را به کام سردارمان نشاند.میدانم لیاقتش را داشت اما دنیا دیگر بدون ایشان نشاطی برای ما ندارد و تنها دلخوشیمان شما هستید آقا جان. با دلی پر از اندوه و جانکاه و دوری شما میگوییم این یک سالی گذشت از رفتنتان (حاج قاسم سلیمانی )هنوز هم یادتان در قلب و روحمان باقیست. باشد که شفاعت شما شهید بزرگوار شامل حال ما هم گردد دلنوشته #مسابقه #سردار_سلیمانی فریبا حاتمی @antii_shayeat

#دلنوشته به نام مهر بانترین معشوق هستی دل نوشته ای برای سردار حاج قاسم سلیمانی : سلام بر سردار دلها ، سلام بر سردار ی که شهادت را با آغوشی باز در آغوش گرفت و خود را به آسمان پیوند زد ، سلام بران سرداری که به ما درس اخلاص ، شجاعت ،آزادگی، غیرت ،ولایت پذیر بودن و ...را داد .آری کربلا دوباره تکرار شد ،پرواز کبوتری که با اقتدا به مولایش حسین به میدان رفت و بدنش اربا اربا شد و ندای( عند ربهم یرزقون ملائک ) آسمان را به لرزه درآورد. خورشید خون گرفته شاهد بود که چگونه بعد از شهادتت ای سردار دلها ، همه چیز سرگردان و قلم ها خط خطی شد .. ای سردار عزیز همانند مولایت حسین نهراسید ی و در مقابل داد گرگ ها و هوار شغال ها نلرزید ی و سرنوشت کشور را در لحظه های دلهره تغییر دادی . چگونه از شما بنویسم درحالی که دنیای کوچکی برای خودم درست کرده ام : دنیای بنز و دوو، موبایل و قیافه ،پست و مقام ،مد و دو رنگی ،دنیای حرف های معمولی ...ای سردار عزیز از شما شرمسارم ،حفظ ارمان های شما و شهدای عزیزمان دراین روزها برایم سخت شده است .سختم می آید که مراقب حجاب خود باشم همان حجابی که از فاطمه دختر محمد ( ص) برایمان به ارث رسیده است .سختم می آید که با صدای دعای عهد بلند شوم و کمتر گناه کنم ... بلند می شوم ،دست روی زانوهایم می گذارم یاد دنیای شما می افتم ، دنیای پرواز ، چفیه های خیس و...شبیه آسمان بی ستاره بغض میکنم .این واژه ها حجم حقیری هستند که نمی تواند در مقابل روح بزرگ و پر عظمت شما ایستادگی کند .باشد که سرباز خوبی برای مکتبتان باشم .... مسابقه #سرداردلها #مردمیدان علیرضا محمودی از زاهدان

سلام به تو مادرم سلام به تو که خیر کثیر محمدی روح بزرگ تطهیری. عفیفه ی صابره ی طاهره ی طاهایی آیینه حیدر فرمانده کل قوا نهج البلاغه کبود مولا دلم گرفته از این همه غم از تنهایی مادری همراه و یاور مولا مادر شدی وجودت بخش بخش شد تو از ما می کشیدی و ما از در .....😔 فَصاح قنفذ بود و ... دود بود و آتش ... برقِ شمشیر بود و صدای هلهلهه ... قنفذ از میانشان فریاد زد : رها ڪن جامه ی علی را دیگری دستور داد : بزن آنقدر بزنید ... تا رها ڪند😭 ثلـث سادات ماند میان درو دیوار نسل سادات با یک ضربه پا ریخت به هم .... دیگر نفس نفس زدنت مختصر شد الا یا ایها المادر یعنی که ماندنت به اما و اگر شد عزیز دل حیدر علی را حواله کردی به چاه یا ایها المادر علی گوید الا ای چاه یارم را گرفتند گلم باغم بهارم را گرفتند علی غسل دادو کفن کرد و دفن کرد بالیل با سیل اشکی که روان بود بر گونه حیدر حواسش جمع کودکانت بود و جمع بازوی کبودت مبادا محکم بگیرد بازوی ترک خورده ات حیدر.... کلمینی فاطمه جان انا علی ابن ابی طالب کمی حرف بزن تا علی نمیره یادگار پسر عمم حرف رفتن نزن که علی میمیره .... زهرا جان رفتی و علی رو با دنیایی از نامرد تنها گذاشتی . رفتی و عمری است ما دخیلیم به ضریحی که نداری مادر.... #دلنوشته از #زهرا_فلاح #فاطمیه @antii_shayeat