eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
45 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شروع جنگ تحمیلی شهید ، به همراه تعدادی از همرزمان خود، از کردستان وارد جنوب شد و با نیروهای اعزامی از اصفهان که در نزدیکی آبادان، جبهه دارخوین مستقر بودند، شروع به فعالیت کرد. 🌷وی مدت‌ها با رزمندگان اسلام، در خطی که به «خط شیر» معروف بود، علیه دشمن بعثی به مبارزه پرداخت. وی سلاح بر دوش، به تبلیغ و تقویت روحی رزمندگان می‌پرداخت و این خود یکی از دلایل 6 ماه مقاومت مستمر نیروها در این خط بود. 🌷در جریان عملیات فتح‌المبین در فروردین‌ماه سال 1361، برادر کوچک‌ترش، به درجه رفیع شهادت رسید و خود نیز به‌شدت مجروح و در اثر همین جراحت یک دستش معلول شد. "شهیدمصطفی ردانی‌پور" @Sedaye_Enghelab
🌷همسر شهید در خصوص صحنه‌های نقش بسته در ذهن می‌گوید: هر زمان که  مهیای سفر می‌شدند طلب عاقبت به خیری از زن و فرزندان می‌کردند و دعا برای اینکه شهادت نصیبشان شود.ایشان عاشق شهادت بودند و البته علاقه شدید به خانواده داشتند بین  فرزندان هیچ تفاوتی نمی‌گذاشتند. 🌷پسر بزرگ شهید می‌گوید: صداقت پدرهمیشه زبانزد بود. ایشان تا جایی که من به یاد دارم نماز اول وقت را ترک نمی‌کردند به درس تاکید داشتند و طبیعت‌گردی را بسیار دوست داشتند. پدر در تماس آخر از من خواستند که هوای برادر کوچک و خانواده را داشته باشم. "شهید اسماعیل کرمی" @Sedaye_Enghelab
🌷با خنده ای که عکس تو در بر گرفته است دیوار خانه چهره ی دیگر گرفته است ✨🌙 شادی روح شهید والا مقام "هادی غلام اعتبار" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت‌همتون‌ختم‌بخیروشهادت‌ان‌شاء‌الله @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️وَالتَّقْصِيرُ فِى حُسْنِ الْعَمَلِ إِذَا وَثِقْتَ بِالثَّوَابِ عَلَيهِ غَبْنٌ 🟤كوتاهى در حُسن عمل با وجود اطمينان به پاداش (الهى) براى آن، غبن و خسارت است. 📖 @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت آمدنی نیست؛ رسیدنی ست . . . باید آنقدر بِدوی تا به آن برسی . . . شهیدمحمدزارع نژاد🥀 (ایستاده سمت چپ) شهیدمحمدرضاموذنی🥀 (نشسته نفراول سمت چپ) شهیدمحمدناصرغفاری شوشتری🥀 (نفروسط نشسته) شهیدعبدالکریم شلیبی🥀 (سمت راست نشسته) @Sedaye_Enghelab
آقای بخشدار!  🌷اوایل که او را نمی شناختند هرجا می رفت می گفت: ازطرف بخشداری آمده ام برای کمک؛ نمی گفت بخشدارم! شریک  غم و شادی مردم بود و تا حد ممکن در مراسماتشان شرکت می کرد. با روستایی ها، رابطه برادری داشت نه اداری. حتی بچه های کوچک او را می شناختند و دوستش داشتند. 🌷در بخشداری یک تیم پا به کار داشت که صبح ها بدنبال انجام کارهای اداری و جذب امکانات در فرمانداری و ادارات بودند و شب ها می نشستند پای صحبت و درد دل مردم منطقه. از این نشست و برخاست ها، برنامه توسعه منطقه را نوشتند. از کاشت تا برداشت و حتی بازاریابی برای فروش محصول کشاورزان در کنارشان بود. مثل یک کارگر، محصول کشاورزان را به دوش می کشید تا هزینه کمتری کنند. 🌷 ۲۰ مرداد ۶۳ بخشدار جزیره مینو، محمدباقر دورقی زاده بخاطر همراهی با خانواده ای که قصد اثاث کشی داشتند در بخشداری مانده بود. حوالی ساعت ۵ عصر بود که صدای انفجاری او را به محوطه بخشداری کشاند. در حین کمک به همکار آسیب دیده اش بود که با انفجار خمپاره ای، به شدت زخمی شد و در بیمارستان آیت الله طالقانی آبادان به یاران شهیدش پیوست. "شهید محمدباقر دورقی زاده" @Sedaye_Enghelab
🌷ازخصوصيت بارز ودود اقامه نماز شب بود که هیچ گاه ترک نکرد.برخورد با همسرش بسيار مؤدبانه و توأم با فروتنى بود و هرگاه فرصتى پيش مى‏ آمد در امور منزل به وى كمك مى‏ كرد؛ مخصوصاً سعى مى‏كرد در تربيت دو دخترش، كمال دقت را بكند. از همان ابتدا با آموزش قرآن و نماز به فرزندانش سعى مى‏ كرد آنها را در محيطى اسلامى و فضايى معنوى پرورش دهد 🌷هرگاه سمت ايشان را مى‏پرسيدم، مى‏گفت: «سرباز وظيفه هستم.» تا اينكه براى ملاقات با وى به سقز رفتم. وقتى به گردان آنها رسيدم سراغ ايشان را گرفتم و گفتم كه مى‏خواهم با سرباز وظيفه ودود ابراهيمى ملاقات كنم. آنها گفتند اينجا فقط يك نفر به اين اسم هست و آن هم فرمانده عمليات منطقه است. آنجا بود كه متوجه شدم ودود فرمانده است. ✍راوی پدر شهید "شهید ودود ابراهيمى‏" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ 🌷آفتاب عمر چه زود غروب می کند، آنگاه که خدا بخواهد انسانی دنیا را وداع گوید، اما چه زیباست که این وداع به لطافت قلب مهربان مادری باشد که فرزند دلبندش را در آغوش گیرد و بگوید برو به سوی شهادت در راه خدا. برای رسیدن به این هدف پای در چکمه گذارده و خدا را به یاری می طلبم زیرا هدفم، خدا و مکتبم اسلام و رهبرم روح الله است و هر قدمی که بر می دارم و هر گلوله ای که به طرف دشمن شلیک می کنم و قلب سیاهش را هدف قرار می دهم، خدای را به یاد می آورم و هر گلوله ای که به تنم می خورد با یاد خدا دردش را که شیرین تر از شکر است تحمل می کنم. "شهید حسین رستم زاده گنجی" @Sedaye_Enghelab