🌹شهید در جلسات امــــــــــربه معـــــروف ونهـــــی از منکر پایگاه مقاومت بسیج محل حضوری فعال داشتند و این امر مهم و الهی را یک وظیفه شرعی برای خود میدانستند. و در بیشتر اختلافات محله حضوری خیرخواهانه داشتند و دنبال رفع و حل مشکلات بودند. چون از نظر شهید حل مشکلات از راه دوستی و برادری یکی از راههای امربه معروف میدانستند. ایشان دارای اخلاق حسنه ای بود وهمیشه خندان و خوش اخلاق بوده وبه کوچک و بزرگ احترام یکسانی داشتند.
🌹 هیچ وقت نمازش رو با تأخیر نمیخوند همیشه اول وقت.....نه غیبت و نه دروغ میگه انسان شریفی بود ،خیلی هم مهربون واقعاً خیلی دوست داشتنی بود، سخن گفتنش عالیه، اخلاقش خیلی خیلی عالی بود ،شهید عراقی مرد بسیار مؤمن ومهربان وبا اخلاق بود.
🌹هنگام برخورد با مرد گشاده رو بودند وبا دو دست هرکس که باشد او را بغل میکردند. کلاً اخلاق و رفتار ایشان دارای جذبه خاصی بود.ایشان همیشه دنبالرفع مشکلات مردم بخصوص بسیجیان منطقه بودند. آن شهید محترم هنگامی که در منزل حضور داشتند خودشان دنبال همسایگان میفرستادند و از آنان با چای قهوه پذیرایی میکردند.
" شهید جبار عراقی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#نهج_البلاغه
امیرالمؤمنین علی علیه السلام
🌷وَتَفَقَّهْ فِي الدِّينِ، وَعَوِّدْ نَفْسَکَ التَّصَبُّرَعَلَى الْمَکْرُوهِ، وَنِعْمَ الْخُلُقُ التَّصَبُرُ فِي الْحَقِّ
شناخت خود را در دین به کمال رسان، و خويشتن را بر استقامت در برابر مشکلات عادت ده که استقامت و شکيبايى در راه حق، اخلاق بسيار نيکويى است»
📖 نامه ۳۱
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹لباس فرم معلمهای زن کتهای بلند با شلوار بود. زنگهای تفریح کتهاشون را در میآوردند و با بلوز آستین کوتاه وسط حیاط والیبال می کردند . مهدی کلاس چهارم بود. با دیدن این صحنه خیلی ناراحت شد. گفت: " چرا باید این قدر راحت مسائل اسلام را زیر پا بگذارند. میخوام ادبشان کنم...
🌹جواد دوید جلو و گفت: میخوای چی کار کنی نکنه دردسر بشه ! خندید و گفت : نه ، فقط میخوام مجبورشون کنم با چادر برند خونه... "
🌹مهدی چادرهای نماز خانه را برداشت؛ رفت بالای پشت بام. آهسته پرید توی حیات. کتهای معلم ها را بدون این که متوجه شوند برداشت و جای آنها چادر گذشت...
🌹بعضی معلمها که نمیتوانستند با این وضع جلوی روستائیان از مدرسه بیرون روند مجبور شدند چادر ها را سر کنند و به خانه روند .
"شهید مهدی کازرونی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹احترام به والدین بارزترین ویژگی فرزندم بود، هیچگاه تندخویی و یا صدای بلند عبدالکریم را نشنیدم. او همواره متبسم بود و سعهصدر داشت. حتی اگر موضوعی فرزندم را آزردهخاطر میکرد، هیچگاه آن را به روی ما نمیآورد.
روحیه ایثار و ازخودگذشتگی از کودکی در وجود عبدالکریم نهادینه شده بود. نوجوانی کم سن و سال بود که اشتباه یکی از اعضای خانواده را بر عهده گرفت تا به جای او بازخواست شود.
🌹او در ارتباط با دوستانش نیز همین شیوه را پیاده میکرد. آنها میگویند که، به یاد نداریم عبدالکریم با کسی دعوا کرده و یا کدورتی میانشان به وجود آمده باشد. او با همه با گذشت و مهربانی رفتار میکرد
"شهید مدافع حرم عبدالکریم پرهیزگار"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹اینجانب دفاع از حرم اهل بیت سلامالله علیهم را با علم و آگاهی به اینکه وظیفه هر مسلمانی دفاع از اهل بیت(ع) که همان اجر و مزد رسالت نبیاکرم است و در قرآن کریم آمده است انتخاب کردم و خدا را شاهد و ناظر میگیرم که مسائل مادی و هیچ اجباری در این راه نبوده است.
🌹به همسر و فرزندانم توصیه میکنم که همیشه و در همه حال پیرو ولایت ائمه اطهار و ولی فقیه زمان حضرت امام خامنهای باشند و خود را مدیون دین مبین اسلام و رهبری و انقلاب بدانند. از هیچ کوششی برای دفاع از حریم ولایت دریغ نکنند
🌹به پسران ارجمندم توصیه میکنم که ضمن مواظبت از مادر و خواهر خود هر لحظه و زمان آماده جانفشانی در راه اسلام و ولایت باشند.
🌹به همسر و دخترم وصیت میکنم که با حفظ حجاب خود و تشویق پسرانم به دفاع از اسلام پاسدار خون شهیدان باشند و هرگونه کوتاهی و قصوری از من را ببخشند و حلالم کنند.
"شهیدمدافع حرم احمد جلالی نسب"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹دوست دارم از همین کاسبهای محل و مغازهداران و مردم عادی بپرسید که برادرم چهجور آدمی بود،
همه خواهند گفت: که آدمی خیلی صاف، ساده و دلرحم بود.
🌹شنیدم روزی که شهیدش کردند، همکار و رفیقش را گرفته بودند و برای نجات آنها آمده بود.
"شهید امنیت حسین تقی پور"
✍راوی : برادر شهید
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹با مردم خوش برخورد و خوش رو باشید و همیشه به فقرا و مستمندان کمک کنید حتی به اندازه یک قرص نان و خدا را از یاد نبرید و همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید و از نظام جمهوری اسلامی ایران تا آخرین نفس که در بدن دارید دفاع کنید.
"شهید حمیدرضا اقابراری"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#نهج_البلاغه
امیرالمؤمنین علی علیه السلام
🌷وَ اللّهِ لاََنْ أَبِيتَ عَلَى حَسَکِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِي الاَْغْلاَلِ مُصَفَّداً، أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللّهَ وَ رَسُولَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ، وَ غَاصِباً لِشَىْء مِنَ الْحُطَامِ
سوگند به خدا، اگر تمام شب را بر روى خارهاى سعدان به سر ببرم، و يا با غل و زنجير به اين سو يا آن سو كشيده شوم، خوش تر دارم تا خدا و پيامبرش را در روز قيامت، در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم، و چيزى از اموال عمومى را غصب كرده باشم. چگونه بر كسى ستم كنم براى نفس خويش، كه به سوى كهنگى و پوسيده شدن پيش مى رود، و در خاك، زمانى طولانى اقامت مى كند.
📖 خطبه: ۲۲۴
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹تابستان بود و فصل برداشت محصول هوای روستا مانند هوای شهر گرم نبود، اما توی صحرا زیر نور مستقیم خورشید تحمل کردنش خیلی مشکل بود. همان طور که با حسین جوهای زرد شده آماده برداشت را درو میکردم خیس عرق شده بودم با این که سنش کم بود با دیدن عرق پیشانی ام نتوانست طاقت بیاورد رو به من کرد و گفت:
🌹_بابا! شما بروید توی سایه استراحت کنید، من درو میکنم.
-پسرم! تو که تنهایی نمیتوانی این همه محصول را درو کنی!
سرسختانه کار میکرد تا من کمتر اذیت شوم.
🌹غروب که شد مثل هر ،روز مقداری علوفه بار حیوان کردیم و راه افتادیم به طرف روستا رودخانه ای که از کنار روستا میگذشت باعث شده بود که مردم در هر چند صد متر یک پل بر روی رودخانه نصب کنند به یکی از این پله رسیدیم
🌹از روی پل که گذشتیم حسین ایستاد من به راهم ادامه دادم حسین آمد گفت برگشت و بعد از مدتی دوان دوان به طرف من آمد. گفت:
_بابا پل خراب شده باید برگردیم درستش کنیم
-حالا دیر وقت است باشد فردا درستش میکنیم
_نه بابا ممکن است ،حیوانی چیزی رد شود پایش گیر کند توی پل خطرناک است
🌹مجبور شدم با او برگردم نگاهی به پل کردم خرابی پل آن قدر نبود که اتفاق مهمی بیافتد. گفتم
-بیا برویم چیز مهمی نیست
_نه بابا! شب که بشود کسی جلوی پایش را نمیبیند ممکن است زخمی بشودا ما باید آن را درست کنیم.
#قسمت_اول
"شهید حسین یزدیان"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab