eitaa logo
صدیق
1.3هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.1هزار ویدیو
215 فایل
تاسیس : ۹۹/۰۳/۱۵ ارتباط با مدیر کانال 👈 @Goletaha1354 🌹سپهبد شهید سلیمانی: 🍃هر كس به مدار مغناطيسی علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) نزدیکتر شد، اين مدار بر او اثر میگذارد؛ او کمیل‌بن‌زیاد می‌شود، او ابوذر غفاری می‌شود، او سلمان پاک می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✨ لازم نیست یکدیگر را تحمل کنیم، کافیست همدیگر را قضاوت نکنیم. لازم نیست برای شاد کردن یکدیگر تلاش کنیم، کافیست بهم آزار نرسانیم. حتی لازم نیست یکدیگر را دوست داشته باشیم، فقط کافیست دشمن هم نباشیم. 🍃🌹@Sediigh_ard
🔴هر روزت را خوب زندگی کن ✍️شخصی از عالمی پرسید: برای خوب بودن کدام روز بهتر است؟ عالم فرمود: یک روز قبل از مرگ. شخص حیران شد و گفت: ولی مرگ را هیچ‌کس نمی‌داند! عالم فرمود: پس هر روز زندگی را روزِ آخر فکر کن و خوب باش شاید فردایی نباشد.
✨﷽✨ ✍ دنیای جابه‌جایی‌ها قضاوتت می‌کنن؛ اونایی که قاضی نیستن. حکم می‌کنن؛ اونایی که حاکم نیستن. از حست می‌گن؛ اونایی که احساسو نمی‌فهمن. تحقیرت می‌کنن؛ اونایی که خودشون حقیرن. تو رو به بازی می‌گیرن؛ اونایی که خودشون بازیچه‌اند. از عشق می‌گن؛ اونایی که عاشق نیستن. این دنیا، دنیای جابه‌جایی‌هاست. دنیایی که نخونده، معنات می‌کنن؛ ندیده، ترسیمت می‌کنن؛ و نشناخته، ازت انتقام می‌گیرن. باید برای سالم فرار کردن از این جا‌به‌جایی‌ها، شبیه بقیه نشویم.
🔆 ✍ صادق باش تا عذاب وجدان نداشته باشی 🔹ﯾﻪ خواهر و برادر ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺯﯼ می‌کردن، ﭘﺴﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﺗﯿﻠﻪ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﭼﻨﺪﺗﺎﯾﯽ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺖ. 🔸ﭘﺴر ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﯿﻠﻪ‌ﻫﺎﻣﻮ ﺑﻬﺖ ﻣﯿ‌ﺪﻡ و ﺗﻮ هم ﻫﻤﻪ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ‌ﻫﺎﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ. 🔹ﺩﺧﺘﺮ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ... 🔸ﭘﺴﺮ بزرگ‌ترین ﻭ زیباترین ﺗﯿﻠﻪ ﺭﻭ یواشکی برداشت و ﺑﻘﯿﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺩ. 🔹ﺍﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﺟﻮﺭ ﮐﻪ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ‌ﻫﺎ رو ﺑﻪ ﭘﺴﺮﮎ ﺩﺍﺩ. 🔸اوﻥ ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺧﻮﺍﺑﯿد و تمام شب خواب بازی با تیله‌های رنگارنگ رو دید. 🔹اما پسر ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ تمام شب نتوﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﻪ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ حتما ﺩﺧﺘﺮک ﻫﻢ ﯾﻪﺧﺭﺩﻩ ﺍﺯ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ‌ﻫﺎﺷﻮ ﻗﺎﯾﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﻭ ﺑﻬﺶ ﻧﺪﺍﺩﻩ. 🔸دقت کردین چقدر بعضی رفتارهای ما هم همین شکلیه؟ بعضیا فکر می‌کنن زرنگن، درواقع همین کودک این داستان هستند. 🔹ﻋﺬﺍﺏ ﻣﺎﻝ کسانی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩﻕ نیستند و ﺁﺭﺍﻣﺶ از آن ﻛﺴانی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩقند. 🔸ﻟﺬﺕ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺎﻝ ﻛﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ افراد صادﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﻛﻨﺪ، از آن ﻛﺴانی است ﻛﻪ ﺑﺎ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺻﺎﺩﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ می‌کنند. 🍃🌹@Sediigh_ard
🔆 ✍ گول ظاهر زندگی‌ها رو نخورید 🔹‏من پولدارترین آدمای این شهر رو دیدم که یه ماشین معمولی سوار می‌شن. 🔸عاشق‌ترین آدما رو دیدم که حتی یه استوری هم از عشقشون نمی‌ذارن. 🔹خیّرترین آدما رو دیدم که اصلاً هیچ‌کس اونا رو نمی‌شناسه. 🔸باکلاس‌ترین آدما رو دیدم که یه گوشی معمولی داشتن. 🔹بامعرفت‌ترین آدما رو دیدم که هیچ‌وقت دم از رفاقت و معرفت نمی‌زدن. 🔸پس گول ظاهر زندگی آدما رو نخورید. چیزای واقعی اصلاً نمایش‌دادنی نیستن... 🍃🌹@Sediigh_ard
🔆 ✍ شیطانی که در کمین توست 🔹پیرمردی به نام «مشهدی غفار» حدود ۱۲۰ سال پیش، در بالای مناره مسجد ملاحسن خان، سال‌ها اذان می‌گفت. 🔸پسر جوانی داشت که به پدرش می‌گفت: ای پدر! صدای من از تو سوزناک‌تر و دلنشین‌تر و رساتر است، اجازه بده من نیز بالای مناره بروم و اذان بگویم. 🔹پدر پیر می‌گفت: فرزندم تو در پایین مناره بایست و اذان بگو. بدان در بالای مناره چیزی نیست. من می‌ترسم از آن بالا سقوط کنی، می‌خواهم همیشه زنده بمانی و اذان بگویی. تو جوان هستی، بگذار عمری از تو بگذرد و سپس بالای مناره برو. 🔸از پسر اصرار بود و از پدر انکار! 🔹روزی نزدیک ظهر، پدر پسر خود را بالای مناره برای گفتن اذان فرستاد. مشهدی غفار تیز بود و از پایین پسرش را کنترل می‌کرد. دید پسرش هنگام اذان گاهی چشمش خطا رفته و در خانه مردم نظر می‌کند. 🔸وقتی پایین آمد، به پسر جوانش گفت: فرزندم من می‌دانم صدای تو بلندتر از صدای پدر پیر توست. می‌دانم صدای تو دلنشین‌تر از صدای من است. هیچ پدری نیست بر کمالات و هنر فرزندش فخر نکند. 🔹من امروز به خواسته تو تسلیم شدم تا بر خودت نیز ثابت شود، آن بالا جای جوانی چون تو نیست و برای تو خیلی زود است. 🔸آن بالا فقط صدای خوش جواب نمی‌دهد، نفسی کشته و پیر می‌خواهد که رام مؤذن باشد. تو جوانی و نفست هنوز سرکش است و طغیان‌گر، برای تو زود است این بالارفتن. به پایین مناره کفایت کن! 🔹بدان همیشه همهٔ بالارفتن‌ها به‌سوی خدا نیست. چه‌بسا شیطان در بالاها کمین تو کرده است که در پایین اگر باشی، کاری با تو ندارد. 🌹🍃@Sediigh_ard
🍃🌹🍃 🔅 آدم‌های متفاوتی که کنارمان هستند 🔹من برای خودم خط‌هایی دارم. 🔸دور بعضی چیزها، زیر بعضی چیزها و روی بعضی چیزها، گاهی خط ، گاهی خط و گاهی خط می‌کشم. 🔹روی بعضی آدم‌ها را خط قرمز کشیده‌ام؛ 🔴آن‌ها که همیشه سهمی از حس خوبم را به تاراج می‌برند. حسودها، خودبین‌ها و مهم‌تر از همه آن‌ها که همیشه به من دروغ گفته‌اند. 🔸زیر بعضی‌ها را خط زرد می‌کشم؛ 🟡آدم‌هایی که تکلیفت را با آن‌ها نمی‌دانی. مثل فصل‌ها رنگ عوض می‌کنند و اعتباری نیست، نه به تحسین و نه به تکذیبشان. 🔹و دور بعضی‌ها را خط سبز می‌کشم؛ 🟢سبز سبز تا یادم بمانند و یادگار همیشگی ذهنم باشند. آدم‌هایی که شاید همه فرق و خاص‌بودنشان در نگاه و کلامشان باشد. آدم‌هایی سادهٔ ساده. ♥️این آدم‌ها را باید قاب گرفت تا جلوی چشمت باشند، تا وجب‌به‌وجب نگاهت را شکرگزار بودنشان باشی. @Sediigh_ard
🔅 ببخشیم در همین ابتدای سال جدید تا کلی حق‌الناس پاک بشه👌 🔹دیگران را ببخشید. بی‌عقلی، تهمت‌ها، خیانت و بی‌ادبی نشانه عدم بلوغ روحی انسان‌هاست. 🔸انسان‌های نارس این موارد را زیاد دارند؛ شما انسانی رسیده باشید! 🔹با سبکبالی و بدون اینکه قضاوت یا سرزنش کنید، و بدون اینکه از این حرف‌ها ناراحت شوید، از کنارشان رد شوید. 🔸اگر هوای دلتان ابری شد و چشم‌هایتان باریدند، بگذارید این اشک‌ها باران رحمت و بخشش باشند، برای آن‌ها که نمی‌دانند و زمین دلشان خشک شده است. 🔹اینجاست که دل بخشنده شما چشمه جوشانی می‌شود که به منبع عظیم لطف خدا متصل شده است. @Sediigh_ard
✅ مراقب سخت‌جان‌های زندگی هم باشیم منتظر آسانسور ایستاده بودیم. سلام و احوالپرسی که کردم انگار حواسش پرت شد و موبایل از دستش افتاد. تازه متوجه شدم دو تا گوشی دارد، آن که بزرگ‌تر بود و جدیدتر به نظر می‌آمد، سفت و محکم بین انگشتانش خودنمایی می‌کرد. آن یکی که کوچک‌تر بود و قدیمی‌تر، روی زمین افتاده بود و بند بندش از هم جدا شده بود. باتری‌اش یک طرف، در و پیکرش طرف دیگر. از افتادن گوشی ناراحت نشد. خونسرد خم شد و اجزای جداشده را از روی زمین جمع کرد. لبخند به لب باتری را سر جایش گذاشت و گفت: خیلی موبایل خوبی‌ست، تا به حال هزار بار از دستم افتاده و آخ نگفته. موبایل جدید را سمتم گرفت و ادامه داد: اگر این یکی بود همان دفعه اول سقط شده بود. این یکی اما سخت‌جان است. دوباره موبایل قدیمی را نشانم داد. گفتم: ❌توی زندگی هم همین کار را می‌کنیم، همیشه مراقب آدم‌های حساس زندگی‌مان هستیم. مواظب رفتارمان، حرف‌زدنمان، چه بگویم چه نگویم‌هایمان، نکند چیزی بگوییم و دلخورش کنیم. ☝️اما آن آدمی که نجیب است، آنکه اهل مداراست و مراعات، یادمان می‌رود رگ دارد، حس دارد، غرور دارد، آدم است. حرفمان، رفتارمان، حرکتمان چه خطی می‌اندازد روی دلش. چیزی نگفت و فقط نگاهم کرد. سوار آسانسور که شدیم حس کردم موبایل قدیمی را محکمتر توی مشتش فشار می‌دهد. @Sediigh_ard
🔅 ✍ لبخند بزن 🔹لبخندبزن :) وقتی با خانواده‌ات دور هم جمع شده‌اید، خیلی‌ها هستند آرزوی داشتن خانواده را دارند! 🔸لبخندبزن :) وقتی داری سرکارت می‌روی،خیلی‌ها هستند دربه‌در به دنبال کار و شغل هستند! 🔹لبخندبزن :) چون تو صحیح و سالم هستی، اما خیلی‌ها به خاطر بازگشت سلامتی‌شان میلیون‌ها خرج می‌کنند! 🔸لبخندبزن :) چون تو زنده‌ای و روزی داده می‌شوی و هنوز فرصت برای جبران مافات داری، مرده‌هایی هستند که آرزوی بازگشت به زندگی را دارند تا عمل صالحی انجام دهند. 🔹لبخندبزن :) چون تو خدا را داری و او را می‌پرستی و از او طلب کمک می‌کنی، کسانی هستند که بر گاو سجده می‌کنند ! 🔸لبخندبزن :) چون تو خودت هستی و خیلی‌ها آرزو دارند که چون تو باشد! 🔹لبخند بزن :) و همیشه لبخند بر لبانت داشته باش و خدا را شاکر باش... https://eitaa.com/Sediigh_ard