29.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایت_آرمان
.
نیمہ شعبان ڪربلا بــود؛
میگفت مامان انشاءالله سرے بعــد باهــم میریــم
قسمت نشــد دیگہ... :)💔
▫️قسمتے از #مستند ماجراے امروز
🌺بہ روایت مادر شهید بزرگوار🌺
.
.
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهیدانه
بازویِحِرز بَستهِ🇮🇷
@Sh_aliverdi
47.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایت_آرمان
.
شمــا فیلــم لحظہ شهــادت رو هم دیــدین؟!
_نہ هیچ وقت ندیــدم💔 سختہ درد داره براے مادر... 🥀
▫️قسمتے از #مستند ماجراے امروز
🌺بہ روایت مادر شهید بزرگوار🌺
.
.
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهیدانه
بازویِحِرز بَستهِ🇮🇷
@Sh_aliverdi
#روایت_آرمان
.
پاے آرمان چند سالے بود ڪہ بہ خاطر اتفاقے، در مسابقہ ڪشتے آسیب دیده بود.
یڪے بچہهاے مسجد همان دوران ڪہ تازه این اتفاق افتاده بود؛ وسط شوخے یڪ ضربہ محڪم بہ همان پا زد ڪہ باعث بدتر شدن شرایط پا شد و ڪار تا عمل جراحے پیش رفت...
همہ ناراحت بودن و اون شخص رو سرزنش میڪردن؛
اما آرمان هیچوقت بہ روے خودش نیاورد و هیچ سرزنشے نڪرد.
.
.
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهیدانه
بازویِحِرز بَستهِ🇮🇷
@Sh_aliverdi
#روایت_آرمان
.
وقتے بحث ڪار فرهنگے و تربیتے محلشون رو پیش مےڪشید، گاهے سر مشڪلات و جدلهایے ڪہ با برخی از افراد مجموعہشون داشت، صحبت مےڪردیم.
عمدتا بہ این نتیجہ مےرسیدیم ڪہ برخے از اونها حتے در حد ڪتاب طرح ڪلے حضرت آقا نگاه مبنایے ندارند و این ڪتاب شریف رو هم نخوندن.
یہ بار آرمان بہ بیان خودش گفت:
«بعضےهاشون فقط ادعاشون میشہ ولے اهل عمل نیستند... هر وقت اومدے توے میدون و تجربہ ڪار رو چشیدے، اون وقت حق نظر دارے.»
الان ڪہ بہ ڪلامش فڪر مےڪنم، مےبینم ڪہ فقط خودش اهل عمل بود و با شهادتش این رو ثابت نڪرد؛ بلڪہ نمایان ڪرد... حقیقتا همینہ.
سردار دلها شرط شهادت رو اینطور مےفرمایند:
«تا ڪسے شهید نبود، شهید نمےشود.
شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوے شهید از رفتار و اخلاق ڪسے استشمام شد شهادت نصیبش مےشود. تمام شهدا داراے این مشخصہ بودند.»
.
.
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهیدانه
بازویِحِرز بَستهِ🇮🇷
@Sh_aliverdi
20.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹⃟🕊️
.
.
#روایت_آرمان
.
گفتم:بدنش زخمےِ، ڪبوده،آروم بزاریدش تو قبر...💔
گفتن:آرمان تو بغل امام حسینِ🥀
▫️قسمتے از #مستند ماجراے امروز
🌹بہ روایت مادر شهید بزرگوار 🌹
.
.
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهیدانه
بازویِحِرز بَستهِ🇮🇷
@Sh_aliverdi
#روایت_آرمان
.
آرمان براے ڪارهایے ڪہ قبول میڪرد و مسئولیت هایے ڪہ بہ عهده میگرفت هیچ وقت ڪم نمیزاشت...
یادمہ یہ سالے مسئولیت امور اجرایے و برگزار ڪردن هیئت شباب المهدے(عج) رو داده بودن بهش؛ یڪے از روزهایے ڪہ روضہ هفتگے قرار بود بگیریم،یادمہ چون ایام تعطیلات بود خیلے از رفقا رفتہ بودن مسافرت و نبودن ڪہ بیان هیئت...
تقریبا ٣یا۴ نفر بیشتر نبودیم، بهش گفتیم آرمان حالا چیڪار ڪنیم؟؟!
گفت:ما ڪارے نداریم ڪہ چند نفر هستیم باید هیئت رو برگزار ڪنیم و گفت یڪے از بچہها زیارت عاشورا رو شروع ڪنہ تا سخنران برسہ و هیئت حتما برگذار بشه...
🌺بہ روایت دوست شهید بزرگوار 🌺
.
.
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهیدانه
بازویِحِرز بَستهِ🇮🇷
@Sh_aliverdi
🌹⃟🕊️
.
.
#روایت_آرمان
.
بسیار اهل شوخے بود.
برای این ڪہ دیگران مخصوصا طلاب را بخنداند، هرڪارے انجام مےداد
.
مثلا بہ رفقاے همپایہاے مےگفت با او ڪشتے بگیرند و او نیز در حین ڪشتے با حالتے ڪہ دیگران را بخنداند، خودش را بہ زمین مےانداخت.
از بعد از اربعین هم ڪہ براے ڪمڪ بہ جمع شدن اغتشاشات مےرفت، هرگز با ڪسے درباره ڪارهایے ڪہ انجام داده بود صحبت نمےڪرد؛
اما اگر در حین خدمت ڪردن چیز خندهدارے دیده بود، حتما براے همہ تعریف مےڪرد.
.
.
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهیدانه
بازویِحِرز بَستهِ🇮🇷
@Sh_aliverdi
✨͜͡🕊
.
.
#روایت_آرمان
.
همہ رو نصیحت میڪرد میرفت مسجد امام علے(ع) بچہهایے ڪہ اونجا بودن رو نصیحت میڪرد باهاشون حرف میزد.
حتے دشمنش هم ڪہ بود نصیحتش میڪرد...
همیشہ دوست داشت شهید بشہ، واسہ همین میگفتش من شهید میشم🙂
مامانم میگفت این حرفارو نزن
داداش گفت حالا شاید شدم... 💔
🌺بہ روایت برادر شهید بزرگوار 🌺
.
.
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهیدانه
بازویِحِرز بَستهِ🇮🇷
@Sh_aliverdi
48.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹⃟🕊️
.
.
#روایت_آرمان
.
ڪنار مزار شهید دراز ڪشید
لبخند زد گفت حاجے چے میشہ ماهم شهید بشیم؟! اینجا خاڪمون ڪنن...
🌺بــہ روایــت دوســت شهیــد بزرگــوار 🌺
قسمتے از مستند آرمان عزیز
.
.
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهیدانه
بازویِحِرز بَستهِ🇮🇷
@Sh_aliverdi
#روایت_آرمان
هر وقت مےرفتیم مشهد؛
باید حتما مےرفت صحن گوهرشاد.
ساعتها اونجا مےنشست و
دعا مےڪرد.
مےگفت: این ڪنج دیوار یہ تڪہ
از بهشتہ...
🌺بہ روایت مادر شهید بزرگوار 🌺
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهیدانه
بازویِحِرز بَستهِ🇮🇷
@Sh_aliverdi
#روایت_آرمان
| اهـل شوخــی بود |✨
شبها همیشه قبل خواب گوشی رو میگرفت دستش تا پیامهاش رو چک کنه.
هر وقتی لطیفه جالبی میخوند اول خودش ریز میخندید بعد هم برای من تعریف میکرد و اینبار با صدای بلندتر باهم میخندیدیم. میگفت:
دلم نمیاد تنها بخندم... اینجوری حالش بیشتره.
خیلی اهل شوخی بود. همیشه تمام سعیش رو میکرد که اطرافیانش رو بخندونه و شاد کنه.
هر وقت میدیدمش روحیه میگرفتم...
آرمان_عزیز🌱
شهیدآرمان علی وردی
#شهید_آرمان_علی_وردی
#آرمان_عزیز
بازویِحِرز بَستهِ🇮🇷
@Sh_aliverdi
26.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایت_آرمان
.
واقعا از همہ چیزش گذشتہ بود
دهہ هشتادۍ بود ولۍ با همہ دوستاش، جوونا فرق میڪرد... 🙂🥀
🌹بہ روایت مادر شهید بزرگوار، قسمتۍ از مستند آرمان عزیز🌹
.
.
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهیدانه
#مستند
بازویِحِرز بَستهِ🇮🇷
@Sh_aliverdi