@shabahengam•ོ  + این عکس رو که دیدم، یاد مادربزرگ خودم افتادم... یه پیرزن به شدت مهربون و خوشرو... اسمش افروز بود... اهل محل بهش میگفتن "افروزباجی" البته حرف" ز" رو یه حالتی بین "س" و "ز" ادا می‌کردن... همیشه در خونَش باز بود و خانمای همسایه رفت و آمد داشتن... درو که باز می‌کردی "سحه" بود... [البته من نوع نوشتنشو درست بلد نیستم... ما به زبون محلی خودمون می‌گفتیم سَحَه. یه راهروی کوچیک مسقف که از یه طرف به در ورودی راه داشت و از یه طرفم به حیاط...] دور تا دور حیاطم اتاق بود. ایوون و اتاق آخری در داشتند به حیاط... تو تک تک اون اتاقا حداقل یه عکس از امام خمینی بود! یه عکس بزرگم از رهبر تو ایوون خونه زده بود... حتی رو کابینت و یخچال آشپزخونه هم برچسب امام و رهبر بود... یادش بخیر... #افروزباجی خیلی انقلابی بود... یه صلوات بفرستیم براش؟🍀(: ✍● #هیثم ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌شباهنگام

!⸤ 🌙 ⸣ ↷ + یه مادر بزرگ داشتم، ساعت کوکی و موبایل و این چیزا نداشت همیشه خودش برای نمازصبح بیدار می‌شد. معمولا روزای تعطیل و کل تابستون خونه مادر بزرگ بودیم! برای نمازصبح صدامون میزد و تا بیدار نمی‌شدیم ول کنمون نبود. میگفت: پاشو شیطونو لعنت کن! خدا رحمت کنه عزیزجون رو! الآن می‌فهمم شیطونو لعنت کن یعنی چی! یعنی تا این موقع بیداری... وقتــــــــــــــــــــی تصمیم میگیری برای نمازشب خوندن، یهو خوابت می‌گیره! #افروزباجی 🌿 اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم✅ #یاعلی🌱 ✍● #هیثم ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @Shabahengam