فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╭────➺𓆩شبگردتنها𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥❥@Shabgardtanhaaaa❥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╭────➺𓆩Rah@♥♥
𝐉𝐎𝐈𝐍
╰────🎀──➛
❥@Shabgardtanhaaaa❥❥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز وفات حضرت ام البنین مادر بزرگوار حضرت عباس (ع) تسلیت باد
╭────➺𓆩شبگردتنها𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥❥@Shabgardtanhaaaa❥
مداحی آنلاین - نماهنگ سفره ام البنین - علی زمانیان.mp3
3.54M
دوباره من دلم تنگه....
YEKNET.IR - vahed - hafteghi 1 dey 1402 - hosein taheri.mp3
4.78M
ابالفضلیام دلم دخیل
حرمت ابالفضلیام
ام البنین مادرمه
وفات_حضرت_ام_
البنین (س)🏴
حسین_طاهری
🕯کیست او یار امیرالمومنین
🖤مادر شیران نر، ام البنین
🕯دامنش گلخانه گلهای یاس
🖤مادر عباس خود حیدر شناس
🕯این زن که چهار گل به دامن دارد
🖤دل از غمش احساس شکستن دارد
🕯عباس اگر ماه بنی هاشم شد
🖤نور از رخ تابان همین زن دارد
🏴وفات جانسوز ام الشهداء،
ام العباس، مادر مهربان یتیمان مولا علی (ع) حضرت ام البنین(س) تسلیت باد 🏴
╭────➺𓆩شبگردتنها𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥❥@Shabgardtanhaaaa❥
May 11
قسمت77تقدیر
فقط 35سالم بود که شوهرم مردوبعد زن دوم برادرشوهر22ساله ام شدم
منصور با مامانم رفت پایین !حمید اومد پیشم و گفت مهسا ...راستش خیلی وقته که میخوام یه چیزیو بهت بگم !شاید درباره محسن باشه نکنه بخواد بگه که بخاطر بچه با محسن زندگی کنم یا بچه مو بدم به بیتا
ولی فقط این نبود !...باخودم گفتم شاید جلوی مامان روش نشده بگه که اون بوده که به محسن خبر داده از اعصبانیت سررخ شده بودم که حمید با چشمایی که سرشار از غم بود بهم نگاه کرد و گفت خواستم بهت بگم که من !با چشمای درشت شده و ترسیده ام بهش زل زدم ! یعنی چی می خواست بگه ؟!تا یه لبخند زد و سرش رو آورد پایین و گفت مهسا من خواستم بهت بگم که من از ته قلبم برای تو و منصور آرزوی خوشبختی میکنم!وقتی این حرف حمید رو شنیدم یه نفس راحت کشیدم ! حرفی از محسن و بیتا نزداز حمید تشکر کردم و گفتم امیدوارم توهم با مرجان به خوشبختی و به آرامش برسی!که حمید خودش رو با آبی که روی میز بود سر گرم کرد و یه لبخند غم انگیز زد و زیر لب آروم گفت منومرجانی دیگه وجود نداره! یه لحظه هنگ کردم !مگه میشد ؟با خودم گفتم حتما مرجان ولش کرده !در گیر فکر کردن و حل کردن معماهای توی سرم بودم از یا طرف میخواستم بدونم کی به محسن گفته !از یه طرف دلیل جدایی مرجان و حمید رو !که دوتا زن آشنا به گوشم خورد !سرم رو که برگردوندم این دوتا زن کسایی نبودن بجز مادر محسن و بیتا !رنگ از صورتم پرید !آخه این چه روزی بود !از یه طرف منصور و محسن و حمید اومدن !حالا هم مادر شوهرم و بیتااینقدر از بیتا و مادر محسن میترسیدم که حد نداشت !ولی در حضور حمیدنمیتونستن اذیتم کنند به حمید پناه بردم و آروم ازش تمنا کردم که تورو خدا به اینا بگو برن که بیتا اومد سمتم و گفت مهسا جون داریم دوتایی باهم مامان میشیم آخه من کجا برم ؟...بچه ی شوهرم تویشکمته!...بازم قراره باهم تو یه خونه باشیم از اون طرف مادر محسن با خوشحالی اومد و گفت دلمو شاد کردی مهسا خدا دلتو شادکنه......
╭────➺𓆩شبگردتنها
╰──────♥♥──
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥@Shabgardtanhaaaa❥❥
قسمت78تقدیر
فقط 35سالم بود که شوهرم مردوبعد زن دوم برادرشوهر22ساله ام شدم
اينقدر جو اون فضا برام سنگین بود که نفسم داشت بند میومدچشمام پر ازاشک بود و بیتا و مادرشوهر همینجوری یه ریز حرف میزدن یه نگاه به حمید انداختم و حمید فهمید چقدر حالم بده گفت بیتاولی بیتا و مادرشوهرم همچنان بی توجه بودن که یهو حمید کفری شد و گفت بسه دیگه ...برید بیرون !دوتاشون شو..ک زده به حمید خیره شدن آخه حمید خیلی مرد با متانتی بود و دیدن همچین رفتاری ازش عجیب بود !که بیتا گفت وا چیه داداش ؟تو اومدی دیدن هووم و باهاش حرف میزنی من نزنم؟تا اینو گفت حمیدسرخ شد و گفت بیتا زود برو بیرون !ولی بیتا که تا دیروز از حمید حساب میبرد خواست ساز مخالف بزنه و گفت چیه ؟... بخاطر هووم سرم داد میزنی ؟! اون سر خواهرت چته معلوم هست ؟؟ خوبه مهسا شوهر داره وگرنه یکی اینجا باشه فکر می کنه .اینو که گفت حمید سرخ شد و از طرفی قلب منم به تند تند زدن افتاد !مادر شوهرم گفت وا ...دختر این چه حرفیه !مهسا زن علی بود الانم عروس محسنه !درست صحبت کن ...زشته مردم حرف در میارن !
╭────➺𓆩شبگردتنها
╰──────♥♥──
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥@Shabgardtanhaaaa❥❥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کجا هستیدآسمون دل تـون ازغم
وغصه خالی شبتــون به زيبايی رویاهاتون
╭────➺𓆩شبگردتنها𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥❥@Shabgardtanhaaaa❥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❥❥@Shabgardtanhaaaa❥❥