تو چرا باز نگشتی دیگر؟؟ 🕊 #شهیدمصطفی_نوروزی🌷 🌹@ShahadatNameOshagh شادی روح #شهدا صلوات🌺

🎊🎉🎀🎊🎉🎀 🍃امام محمد باقر علیه السلام: هر کس با خانواده اش خوشرفتار باشد، بر عمرش افزوده می‌گردد. 🍃 تبریک ولادت با سعادت پنجمین امام شیعیان حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام ☺️ @namazeshab2 در شب اول ماه پر عظمتی که بستر دریافت خیرات و برکاتی ست که در ای کاش ها بسته ست . افسوسی که بعد از شب قدر نگیم .. حیف ... هزاران حیف .. کاش از کف نمی‌دادم زمان رو .. این زمان منظور رجب و شعبان ست .. بسم الله.. خوشامدید ☺️

به تو حسادت می‌کنند، تو مکن..... تو را تکذیب می‌کنند، آرام باش.... وصیت نامه #شهید_بابک_نوری 👆💚 حدیثی از امام پنجم #میلاد_امام_محمد_باقر؏ ⃟⃝🌷@ShahadatNameOshagh

❣ #سلام_امام_زمانم ❣ 🍂آنقدر مرا سنگ زده شیطان که 🕊زخمی شده این بال و پرم آقا 🍂در حین گناه بودم و میدیدی 🕊ای خاک دو عالم بہ سرم اقا نباشد روزی که بدون سلام بر تو آغازش کنم... #اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج #امام_زمان ⃟⃝🌷@ShahadatNameOshagh

گویی ما را صدا می زنند ...🦋🕊 #شهید_مدافع_حرم_سید_امین_حسینی 🌹@ShahadatNameOshagh شادی روح #شهدا صلوات🌺

بار آخر که اومد اصفهان رفت خمس مالش رو داد. وقتی برگشت خوشحال بود و می گفت: های که راحت شدم... سفارش همیشگی اش شده بود: نماز اول وقت نماز جماعت؛ مسجد رفتن. بعد از شهادت به خواب همسرش اومده و گفته بود: خوش به حال خودم که مسجد میرفتم... منبع: کتاب ستاره های‌ آسمانی، صفحه ۲۷ 💚 #شهید_عبدالرسول_زرین 🕊🌱 🌹@ShahadatNameOshagh شادی روح #شهدا صلوات🌺

سعی کن مدافع قلبت باشی از نفوذ شیطان، شاید سخت تر از مدافع‌حرم بودن مدافع قلب شدن باشد ...💔 #شهـــید_محمدرضا_دهقان 🌹@ShahadatNameOshagh شادی روح #شهدا صلوات🌺

#شهید_محرم_ترک 🌱 امروز از ساعت چهار عصر به یکباره دلم گرفت، به یاد دخترم فاطمه و همسرم که امروز تقریبا هشتاد روز است که آنها را ندیده ام افتادم عکسها و فیلمهایی که از فاطمه داشتم را نگاه میکردم و در دلم به یاد حضرت رقیه افتادم و این که چه کشید این خانم سه ساله... در همین حال بودم که یکباره تلفن به صدا درآمد، با صدای تلفن حدس زدم حتما همسرم هست که تماس گرفته حدسم درست بود ولی بدون این که صحبتی کند گوشی را به دخترم داد دیدم که گریه امانش نمیدهد... گفتم چی شده خانم طلا، باباجانی؟ دختر بابا چی شده چرا گریه میکنی؟ گفت: بابایی دلم برات سوخته کی میایی؟ من دوستت دارم بیا بابایی... دیدم حال فاطمه خیلی بد بود شروع کردم به نوازشِ فاطمه خواستم حواسش را پرت کنم گفتم: برای بابایی شعر می خونی؟ در حالی که فاطمه متوجه نشود آرام اشک می ریختم، اشکم برای سه ساله امام حسین بود برای وقتی که بهانه بابا را گرفت و سر پدر را برایش آوردند...😭 دست نوشته خود شهید 💚 تاریخ شهادت: ۹۰/۱۰/۲۹ 🥀 🌹@ShahadatNameOshagh شادی روح #شهدا صلوات🌺