💞💞💞
❤️سلام و عرض تبریک حلول ماه ربیع الاول
نماز و صدقه اول ماه فراموش نشه ...
شهیدی که در روز «تاسوعا» پرکشید
💚حمیدرضا اهل درد بود. شنیده اید که میگویند،شهادت را جز به اهل درد نمی دهند.حمید رضا همیشه نگران از این بود که به مرگ طبیعی بمیرد. آرزو و شوق شهادت را همیشه داشت.
🍃هیچ ترس و واهمہ اے در وجودش راه نداشتــــ.
نہ از مورد ضربــــ و شتم قرار گرفتن میترسید و نہ از فحش و ناسزاگویے و مسخره ڪردن دیگران.
منڪر ڪہ مے دید باید جلویش مے ایستاد،حتے اگر یڪ نفر بود در برابر ده نفـر!!
حرفش را مے زد.تذڪرش را میداد.
میگفتــــ:اگر هرڪسے در محیط اطرافـــــ خود مانع انجام منڪر میشد اڪنون وضعیت جامعہ ے ما اینچـنین نبود.
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🍀 قسمتی از #وصیت_نامه
عزیزانم خدارا هر زمان و مکان فراموش نکنید و نماز را ترک نکنید تا خدا را گم نکنید و در اصل خودتان را گم نکنید
#شهید_حمیدرضا_دائے_تقے
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh
▫️میگفت: احترام بـه والدین دستور خداست. یه دستش توی عملیات قطـع شـده بـود.
یه روز که اومدم خونه دیدم لباس کثیف رو شسته. بهش گفتم: مادر برات بمیره! چطور با یک دست اینها رو شستی؟
گفت: مادر! اگه دو تـا دستم رو هـم نداشـتم باز وجدانـم راضی نمیشد کـه من خونه باشم و شما زحمت شستن لباسهـا رو بکشی...
یک بار هم ندیدم که این جوان، حرمت موی سفید ما را بشکند، بی سوادی ما را به رخ بکشد، حرف تلخ بزند یا حقیرمان کند.
از در اتاق که وارد میشدم، از جا نیم خیز میشد. اگر بیست بار هم میرفتم و میآمدم، همین کار را میکرد .
میگفتم: علی جان، مگر من غریبه هستم؟
چرا به خودت زحمت میدی؟
میگفت: این دستور خداست.
با التماس سرم را میبوسید و میگفت: مادر، پنج دفعه؛ به حق پنج تن، از ته دل دعا کن که وقتی گمنام شهید شدم، بدنم مثل آقا امام حسین بشود.
📚کتاب «پیراهن خاکی» و «روز تیغ» روایاتی از زندگی سردار شهید علی آقا ماهانی
#شهیدعلیآقاماهانی🍃🕊
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖 تو رو خدا تابوتش رو بدید من ببرم خونه ...
📣راوی : #حاج_حسین_یکتا
@ShahadatNameOshagh
▫️تک پسر خونه بود و دانشجوی مکانیک. برای اینکه جبهه نره، خانوادهاش خونه بزرگشون رو فروختند، پولش رو ریختند بـه حسابش تـا بمونه و کارخانه بزنه و مدیریت کنه.
بار آخری بود که میرفت جبهه. توی وسایلش یـه چک سفید امضـاء گذاشت و یه نامه که نوشـته بود: برگشتی در کار نیست. این چک رو گذاشتم تا بعد از من برای استفاده از پولی که ریختین توی حسابم بـه مشکل برنخورید...
📚کتاب «تک پسر» نوشته نسیبه استکی درباره شهید مسعود آخوندی دانشجوی نخبه رشته مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان است
#شهید_مسعود_آخوندی
🌷 شادی روحش صلوات🌷
@ShahadatNameOshagh
⚘یڪدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم. زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. شهید پلارک رو به بقیه ڪرد و گفت:" اگر یک نفر مریض بشود. بهتر از این است ڪه همه مریض شوند."
⚘یڪے یڪے بچهها را به دوش ڪشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر ڪار متوجه شلوار او شدیم ڪه یخ زده بود و پاهایش خونے شده بود.
می گویند شهید پلارک مثل یکی از سربازان پیامبر (ص)، «غسیل الملائکه» بوده است و به همین علت مزار او همیشه خوشبو و عطرآگین است.
🍃قسمتی از #وصیت_نامه
مادر! توجه کن! اگر من به زیارت امام رضا (ع) می رفتم، مگر شما نگران بودید،
بلکه خوشحال بودید که به زیارت و پابوس امام خویش رفتم.
حال شما اصلا نباید نگران باشید، چراکه من به زیارت خدایم و خالق و معشوقم می روم.
پس همچون مادران شهیدپرور، استوار و محکم باش و هر کس خواست کار خلافی بر ضد انقلاب انجام دهد، جلویش بایست، حتی اگر از نزدیکترین کسان باشند.»
#شهیدسیداحمدپلارک❤️🕊
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh
🍃فرازیاز #وصیت_نامه
شما چهل روز دائمالوضو باشید
خواهید دید که درهای رحمت خداوند
چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد..!
نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت
بخوانید، خواهید دید که چگونه
درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد..!
سوره واقعه را هر شب یک مرتبه
بخوانید خواهید دید که چگونه فقر از شما
روی برمی گرداند..!
انسان اگر می خواهد به جایی برسد
با نماز شب می رسد..!
.
.
#شهید_سجادزبرجدی🌱🕊
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh
🌸تمام دغدغهاش اسراییل بود میگفت: ما این رژیم منحوس را در جبهه نظامی شکست داده ایم ولی متاسفانه در جبهه فرهنگی در حال پیشرفت است ماهواره و موبایل ها، خانه های ما را گرفته است، خانواده های ما باید خیلی مراقب باشند،
گفتم: نگران ما نیستی گفت: من خیالم از بابت شما راحت است تا دین اسلام استوار باشد شما در امانید، جهاد ما برای خداست و من شما را به خدا سپرده ام. سخنرانی های حضرت آقا را دنبال میکرد، عاشق دیدار با ایشان بود،
میگفت: من پاسدارم، پاسدار حضرت آقا، پاسدار مرزهای اسلام و هرجا اسلام است مزر ما آنجاست.
#شهید_جبار_دریساوی
شادی روحش صلوات🌷
@ShahadatNameOshagh
🌷در جلسه خواستگاری محمد در مورد حجاب پرسیدند.من دانشگاه یزد میرفتم و راهم دور بود مانتویی بودم اما حجابم خوب بود.
به محمد حقیقت را گفتم، خیلی خوشش آمد و گفت با مانتویی بودنم مخالفتی ندارد.عقدمان خیلی ساده برگزار شد.
🍀 محمد نماز شب که میخواند اصلا انگار در این دنیا نبود.
🍀 همیشه دائم الوضو بود و به من هم این موضوع را تأکید میکرد.
🍀زمان زیادی با محمد زندگی نکردم.ولی در این زمان کم شاهد علاقه شدید ایشان به حضرت زهرا (س) بودم. ایشان از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله (یا ترکش) قرار گرفتند و این همان چیزی بود که محمد آرزویش را داشت.
#شهید_محمد_محرابی_پناه
🌷شادی روحش صلوات🌷
@ShahadatNameOshagh
▫️در آشپزخونه غرق حال و هوای خودم مشغول کار بودم کــه محمدرضا بــا صدای بلند گفـت: مـادر! نگاه کردم و دیدم دم درب ورودی ایسـتاده اومـد تـوی آشـپزخونه و شـروع کـرد بـه چرخیدن دور مـن و میگفـت: مادر حلالم کـن... مـادر حلالم کن. گفتم:
آخه چیکار کردی که حلالت کنم؟
گفت: وقتی اومدم صداتون کـردم متوجـه نشـدید. بعـد بـا صدای بلند صداتون کـردم. حلالم کنید اگه صدایم رو روی شما بلنـد کـردم...
#شهید_محمدرضا_عقیقی
شادی روحش صلوات🌷
@ShahadatNameOshagh
🕊🌷 شهید حاج قاسم سلیمانی
♻️ باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم، آنکس که باید ببیند می بیند....
@ShahadatNameOshagh
🌹بهترین پیامی که میتوانیم برای مردم داشته باشیم تبعیت از رهبری است. امام موقعی که صحبت میکند به صحبتهایشان جامه عمل بپوشانیم نه اینکه بیاییم ورد زبانمان بکنیم و پلاکاردش بکنیم بزنیم توی خیابان؛
🌹بیاییم به صحبتهای امام عینیت ببخشیم. همین پیام مارا بس که کلیه مسائل مان را بتوانیم با صحبتهای اماممان وفق بدهیم و سعادت در همین است.
❤️ #شهیدمحمدبنیادی🍃🕊
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh
● از بچه های گردان تفحص بود. کاروان ۱۰۰۰ تایی شهدا رو عازم مشهد الرضا علیه السلام کرده بودند، مشکل اینجا بود عده ای بنا گذاشتند بر سر و صدا کردن به خاطر نبودن ۱۳ تا از پیکر مقدس این شهدا..
● قول داد و گفت هرجوری شده من این ۱۳ تا شهید رو میارم. رفت شلمچه و شروع کرد زاری بالای یکی از کانال ها. آخرش که داشت برگشت گفت: شهدا داریم کاروان می بریم مشهد الرضا علیه السلام. ۱۳ تا جا هم خالی داریم. هر کی می آد بسم الله….
مجید پازوکی بود. اومد توی کانال، ۱۳ تا دست از زیر خاک زده بود بیرون. لبیک ….
🌺🍃🌺🍃🌺
هر روز وقتی بر می گشتیم، بطری آب من خالی بود، اما بطری (شهید) مجید پازوکی پر بود.
توی این حرارت آفتاب لب به آب نمی زد.
همش دنبال یک جای خاصی می گشت. نزدیک ظهر، روی یک تپه خاک با ارتفاع هفت هشت متر نشسته بودیم و دیدیم که مجید بلند شد.
خیلی حالش عجیب بود تا حالا این طور ندیده بودمش؛ هی می گفت پیدا کردم این همون بلدوزره و..
یک خاکریز بود که جلوش سیم خاردار کشیده بودند، روی سیم خاردار دو شهید افتاده بودند که به سیم جوش خورده بودند و پشت سر آن ها چهارده شهید دیگر.
مجید بعضی از آن ها را به اسم می شناخت مخصوصا آنها که روی زمین افتاده بودند مجید بطری آب را برداشت،
روی دندان های جمجمه می ریخت و گریه می کرد و
می گفت: « بچه ها! ببخشید اون شب بهتون آب ندادم.
به خدا نداشتم !
تازه، آب براتون ضرر داشت…»
مجید روضه خوان شده بود و... .
#شهیدمجیدپازوکی🍃🕊
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh