📌شهید #عبدالحسین میگفت هر کسی روزی داره، هر تیری که شلیک میشه تا اسم من روش نوشته نشده باشه به من اصابت نمی کنه وبا شهامت بودند اصلا نمیخابیدند و حواسشون به همه جا بود
📌خیلی خوش برخورد و صبور بودند حتی در سوریه همرزمهاشون می گفتند با این که خط شکن بودند ولی روحیه ی قوی و خاصی داشتند و با همه #شوخی میکردند می گفتند
📌تو گردان ابگوشت پخته بودند #شهیدعبدالحسین وقتی می بینند دنبال ظرفی میکردند که ماهیتابه پیدا می کنند و مقداری آبگوشت می ریزند سهم خودشون رو داخل ظرف و برای دوستانی که خط بودند میبرند.
#شهیدمدافعحرمــعبدالحسینیوسفیان🍃🕊
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh
●بابک جوان امروزی بود اما غیرت_دینی داشت. همین غیرت دینی بود که او را به زینبیه و کربلای امام حسینی رساند
🍃میگفت: خانم حضرت زینب(س) من را طلبیده، باید بروم، تاب ماندن ندارم.
●بله، بابکم تیپ امروزی داشت. پسرم همیشه میخندید، خوشتیپ بود و زیبا
بابک پر از شادی بود و پر از شور زندگی اما فرزندم به خاطر اعتقاداتش و برای پیوستن به خدا از همه اینها گذشت و عاشقانه پر کشید. بابک فرزند نسل سوم و چهارم این انقلاب بود. دلبستگیهای زیادی به زندگی داشت، امروزی بود و تمامی اینها را به خاطر دفاع از حریم آلالله و مادرش خانم زینب(س) رها کرد.
✍راوی : مادر شهید
#شهید_بابک_نوری_هریس 🍃🕊
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh
◾️همسر و فرزندان رضا را برده بودند سوریه، هم برای زیارت و هم اینکه رضا را ببینند، ماموریتش تمام شده بود، به او گفته بودند با همسرت برو مشهد اما رضا اصرار داشت تاسوعا و عاشورا در منطقه بماند، رضا ماند و در نخستین روزهای محرم شهید شد.
🥀بعد از اینکه رضا همسر و فرزندانش را از سوریه به مشهد بدرقه کرد عملیات در دیرالزور آغاز شد
🕊همسرش میگفت: شب قبل از عملیات، رضا پیام داد که «اگر شهید شدم حلالم کن.
معمولا اینطور پیامها را رضا برای من نمیفرستاد، میدانست بخاطر مشکل قلبی طاقت ندارم.
✏️راوی:مادر شهید
#شهید_سیدرضا_سنجرانی🕊
شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh
🍁نماز اول وقت قول و قرار حاج حسين بادپا با خدا ،🌹
🍃حاج حسين نماز اول وقتش را در هيچ شرايطي ترک نمي کرد:
يک روز در جاده اي بين دو منطقه جنگي در حرکت بوديم، جاده خطرناک و زير آتش دشمن بود،
ناگهان حسين که پشت فرمان بود کنار جاده ايستاد،
پرسيدم چي شده؟
گفت وقت نماز است.😍
گفتم حاجي خطرناکه،
گفت من با خداوند متعال وعده کردم که نمازم را اول وقت بخوانم.✅
يکي از خصوصيات حاج حسين بادپا اين بود که ترسي از دشمن نداشت و بچه ها را به حمله، مقاومت و ايستادن تشويق مي کرد.💪
حاجي هميشه تاکيد داشت تا مي توانيد الله اکبر و لا الله الا الله بگوييد حتي تمام پرچم هايي نيز که با دستور حاج حسين خريده بوديم به همين اذکار مزين بود. تل قرين هم با درايت، مقاومت و روحيه دادن حاج حسين حفظ شد و هنوز هم اين تل به پرچم لا الله الا الله مزين است.✌️
#شهید_حاج_حسین_بادپا
شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh
4_5996976863044438193.mp3
3.2M
💠 #چراغ_راه
🔹 بازخوانی #وصیت_نامه های شهدا
🔸 فرازهایی از وصیت نامه روحانی شهید «مصطفی ردانی پور»
@ShahadatNameOshagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️۳۸ سال بدون خواب!♦️
در گوشهای از همین حوالی شهر مشهد در روستای «قرقی» مردی زندگی میکند که 33 سال است چشمانش رنگ خواب را ندیدهاند،
تصورش برایم سخت بود، چرا که این دفعه با جانبازی روبه رو میشدم که برای دفاع از ارزشهای اسلام و انقلاب نه دست و پایش نه چهره ظاهریاش بلکه رگ خوابش را میدهد
تا ما امروز آرامش را احساس کنیم هر چند او دیگر آرامشی ندارد.
سالها است جنگ تمام شده و او رگ خوابش را در سنگر جا گذاشته است اما هیچ کجای دنیا رگ خواب مصنوعی و پیوندی وجود ندارد.
رجب رشیدی نسب جانباز 25 درصد، متولد 1344 شهرستان فریمان، روستای گلستان که سال 61 در سن 16 سالگی عازم جنگ میشود
و بر اثر اصابت ترکش به سرش، رگ خواب خود را از دست میدهد و دیگر نمیتواند خواب را در چشمانش احساس کند.
@ShahadatNameOshagh
•••
✍️ سردار شهید نورعلی شوشتری:
_دیروز از هر چه بود گذشتیم،
امروز از هر چه بودیم گذشتیم...
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز،
دیروز دنبال گمنامی بودیم
و امروز مواظبیم ناممان گم نشود....
جبهه بوی ایمان میداد
واینجا ایمانمان بو میدهد....
آنجا بر درب اتاقمان مینوشتیم یا حسین فرماندهی از آن توست؛ الآن مینویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید....
الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم،
بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم.
آزادمان کن تا اسیر نگردیم....
#سردارشهیدنورعلیشوشتری🍃🕊
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh