|•• - گاهی #رزق‌شبمون میشه همون اشڪ واسه یارمون! همونڪه سالهای ساله منتظره تا برگرده و دنیآرو پراز عدل و داد ڪنه..💔 - گاهی هم #رزق‌شبمون میشه یه دلِ سیر دلتنگی!💔 دلتنگ حَرمی ڪه ڪیلومٺرها ازش دوریم و خیلیامون با خآطره‌هاش سر میڪنیم و خیلی‌هامونم ڪه هنوز ندیدیمش ، با عڪسهآش.. و هر دو چقدر پراز دِلتنگین.. دلتنگی از دیدن یار.. ڪه شاید مقصرش هم خودمون باشیم..💔 - ایناقشنگه‌ولی . . . قلمم باز نوا گرفته و خوآستم امشب هم بنویسم.. از اشـڪ ، از عِشـق ، از دوری ، از یآر ، از دِلتنـگی ... یا نه ، اصلا از خودمون!! از مـن ، از تــو ... راسٺ راستی ڪجاییم؟! ڪجای قصهٔ این دنیا وایسادیمو واسه خدآمون بنده ناب شدیم؟! اصلا حوآسمون هسٺ خیلی‌ها دارن یڪی یڪی شَهیــد میشن و بسعآدٺ ابدی دنیا و آخرٺ میرسن؟! ، بعد منـو تـو نشستیم این ڪنج سردِ از دنیآ و دِل دادیم بهش . یا نه اینجور بگم: فقط شده لق لقه زبانمونو میگیم شهآدٺـم آرزوسٺ.. خدآیا آغوش تـورا آرزوسٺ..! • - میدونید چرا شب پراز دلتنگیه؟! شاید چون خودمون رو گم ڪردیـم و دیگه دِل‌ِشب ڪسی نیسٺ ڪه مزاحممون بشه و راحٺ‌تر دنبالِ خودمون میـگردیم.. - ڪجآی قصهٔ این دنیا وایسادیـم؟! اونقدر هستیم ڪه یاور یآرمون باشیم نه بارش؟! سـرباز شدیم یا سربارش؟! - مَنڪه خَسته‌شدم از خودم از این همه دلتنـگی و اشڪ ، از این همه آدم نشدن و بد مَستی و غرق شدن تویِ دُنیایی ڪه حتی بقول مآدرم: به امآم‌حُسیـݩ(ع) هم رَحم نڪرد.. خَستم از مردآب بودنم و میترسم ازش، ڪه بقول #شهیدرسول‌حیدری: من دِلم میخوآد زلال بِشـم مِثل رود، من از مُرداب بودݩ میترسـم.. دلم اشڪِ انقطاع میخوآد ڪه بِبُرم از همه چیِ این دنیآ و مِثلِ‌شُـهدآ بالِ پَرواز بگیـرم و برم.. بقول مُسلم: " دِلم‌آسموݩ‌میخوآد..."💔 اما گناه‌هایِ پشٺِ گناهام شڪسته ڪمرم رو.. بسته بالِ پروازم رو ... آخرِ این قِصـه ڪآش مارو با ارفاق بخرندو بِبرن ، وگرنه با مَـرگِ در بستـر بیچآره‌ایـم.. _خدآیا آدم‌شدنم‌آرزوسٺ...💔 ✍ دلنوشت: #مِصبآح‌الهدیٰٓ.. تقدیم‌به‌ساحت‌عزیزامام‌زمانم♥️