پروردگارا♥️ !
و چھ کنیم کھ #روح ما
بھ آن "وسعتی" برسد؛
کھ از یك سلام و یك علیك!
و یا از یك بارك الله و یك فحش،
طوفان نگیرد..؟!
+چھکنیم؟! :)
#استادعلیصفاییحائرۍ
@ZendegiShohadayii
-[﷽♥️]
دُنـیـآ ..🌎
مَحَلّ اسـتࢪاحتــ
بَسیــجیـ هـا نیستـ✌️🏻
استࢪاحت بماند
بࢪای بعد از شَهـادَتـــ♥️🌱
آره رفیق...😉
#اللهمعجللولیڪالفرج
#ظهورنزدیڪاست
@ZendegiShohadayii
خاطره ای از سید ابراهیم :
✨يه روز همراه سید داشتيم با ماشین ميرفتيم جلسه ی عملیاتی تو ماشين سید ضبط و روشن کرد و مداحی آقای میثم مطیعی و گوش میکرد به سید نگاه میکردم و بی اختیار لبخند ميومد روی لبم برام جالب بود سید همچين روحیه ی قشنگی داره تو حال خودش بود..... غروب موقع اذان رسیدیم و بعد نماز رفتیم برای جلسه
طرح ها داده شد و سید دستش و بلند کرد و اجازه صحبت خواست خیلی جسورانه ولی با احترام صحبت میکرد حتی وقتی که با صدای بلند صحبت میکرد احترام تو صحبتش مشخص بود
سید گفت صد و بیستا نیرو به من بدین ما ميزنيم هدف اول و میگیریم شما فقط سریع پشت مارو پر کنید بلا فاصله میریم برای هدف بعدی فقط اگه نیرویی از ما مجروح شد شما تکمیلمون کنید حتی اگه خودم شهید یا مجروح شدم نمیزارم کسی بهم دست برنه میریم سمت هدف فقط شما پشت مارو پر کنید اجازه نمیدهیم دشمن خودشو جمع و جور کنه..... حیرون بودم از این بشر آدم جنگ ندیده ای نبود که معنی تیر و ترکش و خمپاره رو ندونه اهل عقب نشستن و فرمان دادن هم نیست خودش نفر اوله پس با چه شهامتی ميگه من ميرم تو دل دشمن شما پشت منو پر کنید
باید خمپاره کنارت خورده باشه باید تیر بیست و سه بالا سرت ترکیده باشه باید صفیر چهارده و نیم که از کنارت رد ميشه شنیده باشی تا بفهمی تو دل دشمن زدن و خط شکن بودن یعنی چی اونجاس که مرد از نامرد مشخص ميشه
ما هم با نظر سید موافقت کردیم اصرار میکردیم تا قبول کنند ما هم گفتیم اگه ما هم مجروح شدیم کسی کمک نکنه تا وقفه ایجاد نشه فقط نیروهای پشتمان باشند تا جایگزین باشند وقتی اومديم بیرون سید خیلی تحسین میکرد مارو هیچ وقت خنده های قشنگش یادم نميره
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@ZendegiShohadayii
#تلنگر⚠️
گر طالب شهادتی بدان:
نماز خوبه اول وقت باشه✅
وگرنه همه بلدن..
اول غذا بخورن..🍔
اول یه دل سیر چت کنند..📱
اول بخوابند..
خلاصه اول همه کاراشون رو انجام میدن
بعد نماز بخونن..❌🙄
کسی که دنباله شهادته
باید از تموم تعلقات دنیا دست بکشه💯
@ZendegiShohadayii
#تلنگرانہ👀🧿📿
🌸|•°وقتۍ میگۍ:
#خدایا سپردم به تو🗳😍
ـ پساونصداییڪه ته دلت میگه:
ـ نڪنه فلان اتفاق بیفته...🔎😟
ـ چۍ میگه؟! 💡
ـ اینڪهبتونیجلوی اینصداروبگیرۍ⚔
خودش یه پا #جهاده ها...🎀😇
@ZendegiShohadayii
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃شهیدی که از مزارش بوی گلاب به مشام میرسد🌱🌹🌱🌹🌱🌹
بوي عطر قبر شهيد
راوي :كرامات شهدا
منبع :كتاب كرامات شهدا
سيد احمد پلارك فرزند سيدعباس متولد 1344 تهران و اصالتاً تبريزي است. در سال 66 عمليات كربلاي 8 در شلمچه به شهادت رسيد.
در 6 سالگي پدر را از دست داد و چون تك پسر خانواده بود، علاوه بر تحصيل، بار مسئوليت خانواده نيز بر عهده ي او افتاد و تن به كار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج ياري دهد. او در خيابان ايران ميدان شهدا و در محله اي مذهبي زندگي مي كرد. مسجد حاج آقا ضيا آبادي (علي بن موسي الرضا (ع)) مأمن هميشگي اش بود.
اگرچه او را از بچگي مي شناختم، اما از سال 63 رفاقتمان شديدتر شد. وي دائماً به منطقه مي رفت و من از سال 65 به او ملحق شدم و از نزديك همراهيش نمودم. او فرمانده ي آرپي جي زن هاي گردان عمار در لشگر 27 محمد رسول الله (ص) بود خالص و بي ادعا».
احمد مثل خيلي از شهداي ديگه بود. به مادرش احترام مي گذاشت به نماز اول وقت اعتقاد داشت، نماز شبش ترك نمي شد هميشه غسل جمعه مي كرد، سوره ي واقعه رو مي خوند و....
اما اين كه چرا مزارش خوش بو شده و دو سه باري هم كه سنگش رو عوض كردن باز هم خيلي از نيمه شب ها خصوصاً تابستون ها فضا رو معطر مي كنه به نظر من يه دليلي داره... سيد احمد يه مادر داره كه هنوزم زنده است. خدا حفظش كنه كه خيلي مؤمنه و اهل دله.
معروف بود كه تو قنوت نماز از لباش آبي مي ريخت كه معطر بود. بعضي از زن ها مي گن ما با چشم خودمون ديديم... اما يه عده اون قدر با طعنه و كنايه هاشون پيرزن رو اذيت كردن كه بنده خدا گوشه نشين شده....
فكر مي كنم خدا خواست با خوش بو كردن مزار احمد قدرتش رو به اون ها نشون بده... تازه خيلي ها هم از احمد حاجت مي گيرن....
#کرامات_شهدا
#شهید_احمد_پلارک
@ZendegiShohadayii
💭🔖
[بـخشی از کتاب (: 📚]
کار برای خود کردن نفسپرستی است،
کار برای خلق کردن #بتپرستی است،
«کار برای خدا و برای خلق، کردن» شرک
و دوگانهپرستی است، کار خود و کار
خلق برای خدا کردن #توحید و خداپرستی است.
شهید مطهری | جهانبینی توحیدی | ص ۷۰🍃
@ZendegiShohadayii
『🖤͜͡🌱』
#استادپناهیان
گیرتوگناهاتنیست..!
گیرتوکارایخوبیهڪهانجاممیدی ..
ولینمیگیخدایابهخاطرتو ..
ـ
#اخلاص یعنی :
خدایافقطتوببینحتیملائکههمنه!
@ZendegiShohadayii
⇜🙃❣ #شهیدانه ↝
.•
شرطِورۅد در جمعِشهدا "اخلاص" است؛
و اگر این شرط را داری . . .🧡
چه تفاوتی مےکند کہ . . .🤭
نامت چیست
و شغلت؟!🚶🏻♂
•.
#شهیدحاج قاسم سلیمانی
@ZendegiShohadayii
#شهیدانه
مینویسم📝 تا یادم نرود:
تمام اقتدار میهنم 🇮🇷را از پرواز شما دارم...
با شهدا بودن ❤️سخت نیست،
باشهدا ماندن سخته🕊🥀
#سرداردلها
@ZendegiShohadayii
••🌹🕊🦋🕊🌹
خوابش را دید، گفت:
-چگونه توفیق #شھادت پیدا کردی؟!
+گفت: از آنچه دلم میخواست، گذشتم!
|نگذارید #حبدنیا شمارافریبدهد :)...|
ᴶᴼᴵᴺ⇣
#سرداردلها
#حاج قاسم سلیمانی
#رفیق شهیدم
@ZendegiShohadayii
••
|📌 #حرف_حساب |
عشــــقیعنی:
همانلحظهاےڪهنگاهترا
ازنامحرمےمیگیریتا
مهدےِفاطمهنگاهتڪند...
مراقبدلآقاباشیم... :)💔
#اللهمعجللولیکالفرج✨
@ZendegiShohadayii
#تلنگر
♨️حـــــواست به رفیقات هست؟!
🔺تو رو یاد خدا میندازن ? ツ
🔻یا شوق گناه ?!!!✖✖
⇦گاهے لازمه بعضی ها رو پـــــاک کنی
@ZendegiShohadayii
ــــــــــــــــــــ''🌸🍭''
این را هـرگز فراموش نڪنید
تا خود را نسـازیـم
و تغـییر ندهیـم
جامعـہ ساختھ نمیشود!🍃
#شهیدابراهیمهادے
@ZendegiShohadayii
•○~☁️🔗
•| تو چہره بعضیانیگـآمیڪنۍ
قشنگ مَعلومہ اشتباهـۍاینجـآن
اینا
#شهیـدمیشـن :))
#تکحرف
@ZendegiShohadayii
ــــــــــــــــــــ''🔗♥️''
محمدرضا بهدوچیز²
خیلےحساس بود
💇🏻♂|موهاش
🏍|موتورش
قبل ازرفتن بھ سوریه
هم موهاشو تراشید
هم موتورش بھ دوستش بخشید
بدون هیچ وابستگےرفت💔:)
به خودمون بیایم
#شهیدمحمدرضادهقان
@ZendegiShohadayii
ــــــــــــــــــــ<🐣>
دربدترین شرایط . . .⇩
هرچیزی را رها کردید؛
بسیج را رها نکنید!🖐🏻•.
#شهیدحسینمعزغلامی🌱
@ZendegiShohadayii
ــــــــــــــــــــ<🌞✨>
رفیقش گفت:
حسین!
تو کہ پاسدار نیستے،
نمیترسے بعد از شهادتت
فراموش بشے؟!🙂
گفت:
وصیټ کردم روۍِ قبرم بنویسند⇩
ڪارگر #شهیدحسینبواس🌱
@ZendegiShohadayii
#بہقــݪــم📒⛓
🔴🔴جنگ نرم🔴🔴
🌱رفیقدهههشتادی🌱
حواستبهمین🚫
هایجبههمجازیهستقربانیاین
جنگبشیدیگهتمومهشهیدجنگ
سخت،میرسهبه🕊
خداولیقربانیجنگنرم
ازخدادورمیشهحواستباشہ😓
@ZendegiShohadayii
🌻⃟⃟🍃
|✨| #تلنگرانہ
•یهاستادداشتیـممےگفت:
+ اگه درسمےخونینبگینبراامام زمان
اگه مهارتڪسبمےکنیننیتتونباشه
براےمفیدبودنتو
دولتامامزمان❤🌱
اگہ ورزشمےکنینامادگےبراے
دوییدنتوحکومتڪریمهآقاباشه
اینجورے میشیم⇓
سـربازقبلازظهـور :)
@ZendegiShohadayii
#تلنگرانه⚠️
دیروز تیپ و لشکر می زدیم🍂
امروز مانده ایم چه تیپی بزنیم😓
دیروز روز فدا شدن بود...🥀
امروز روز فدایت شوم😒
"چقدر چفیه ها خونی شد❤️
تا چادری خاکی نشود"🌿
برخی رفتن روی مین...
واسه خاک🌵
برخی هم رفتن جلو دروبین...
واسه لایک🙄
#شهدامثلِهمیشهشرمندهایم :)😞
ازشهدا یادگرفتم : ..
از ابراهیم هادی ، پهلوانی را ..💪🏻
از حاج همت ، اخلاص را ..👌
از باکری ها ، گمنامی را ..🥀
از علی خلیلی ، امر به معروف را ..🌸
از مجید بقایی ، فداکاری را ..🌺
از حاجی برونسی ، توسل را ..
از مهدی زین الدین ، سادگی را ..🌾
از حسین همدانى ، جوانمردى و اخلاق را💐
بااین همه نمیدانم چرا ، موقع عمل که میرسد ، شرمنده ام !! .😔💔
#اللهُمَّ_عَجِّلَ_لِوَلیِکَ_الفَرَج
@ZendegiShohadayii
بچہ کہ بودیم
وقتے مےرفٺیم خونہ دوسٺمون
مےگفٺند: مامانٺ میدونہ اینجایے!؟
نگرآنٺ نشہ؟!
حالا ٺو چندسالہ اینجایے!🥀
مامانٺ خبر داره؟😔
نگرآنٺ شدہ ها...!💔
#شهیدِ_گمنام
@ZendegiShohadayii
#خاطره_شهید ♥️🎙
ﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﺳﯿﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ توضیح ﻣﻴﺪﺍﺩ...
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﺷﺐ ﻗﺒﻠﺶ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ😴 ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﯼ ﺳﯿﺪ ﮔﻮﺵ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ!
ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﯾﻢ، ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻮ ﻟﻴﺴﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺳﯿﺪ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﻔﺮﺳﺘﻪ!
ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ؛ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩ😓 ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮔﻔﺘﻢ:
«ﺳﯿﺪ ﻣﻨﻮ ﻧﻤﯿﻔﺮﺳﺘﯽ؟»
ﮔﻔﺖ: «ﻭﺍﺳﻪ ﺷﻤﺎ ﻳﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻢ😉ﭘﺲ ﻓﺮﺩﺍ ﻳﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﻣﯿﺪﻡ.»
ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ. ﺭﻓﺘﻢ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﺮﺩﻡ🌿
ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﺳﯿﺪ ﮔﻔﺘﻢ: «ﺳﯿﺪ ﺟﺎﻥ، ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ؟»
ﮔﻔﺖ: «ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﺮﺩﯼ؟»
ﮔﻔﺘﻢ: «ﺁﺭﻩ»
ﮔﻔﺖ: «ﻣﻴﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﯼ. ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺑﺮﻭ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﯾﺎ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﯽ، ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺸﮑﻨﻪﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﯽ🙂 ﺣﺎﻻ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ! ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻫﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺳﺮ ﻧﺰﺩﯼ؛ ﺑﺮﻭ ﺳﺮ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺑﯿﺎ😉♥️.»
ﻭﺍﻗﻌﺎﺟﺎﺧﻮﺭﺩﻡﺍﺯﺍﯾﻦﺣﺮﻑﺳﯿﺪ!
ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﺑﻮﺩ، ﺧﯿﻠﯽ!
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻮﺩ😍 ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﺬﮐﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻧﻤﻴﺪﺍﺩ. ﻫﺮ ﮐﯽ ﺟﺎﯼ ﺳﯿﺪ ﺑﻮﺩ، ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩ🙂
#شهید_مصطفے_صدرزاده ♥️
@ZendegiShohadayii