ــــــــــــــــــــ''🔗♥️''
محمدرضا بهدوچیز²
خیلےحساس بود
💇🏻♂|موهاش
🏍|موتورش
قبل ازرفتن بھ سوریه
هم موهاشو تراشید
هم موتورش بھ دوستش بخشید
بدون هیچ وابستگےرفت💔:)
به خودمون بیایم
#شهیدمحمدرضادهقان
@ZendegiShohadayii
ــــــــــــــــــــ<🐣>
دربدترین شرایط . . .⇩
هرچیزی را رها کردید؛
بسیج را رها نکنید!🖐🏻•.
#شهیدحسینمعزغلامی🌱
@ZendegiShohadayii
ــــــــــــــــــــ<🌞✨>
رفیقش گفت:
حسین!
تو کہ پاسدار نیستے،
نمیترسے بعد از شهادتت
فراموش بشے؟!🙂
گفت:
وصیټ کردم روۍِ قبرم بنویسند⇩
ڪارگر #شهیدحسینبواس🌱
@ZendegiShohadayii
#بہقــݪــم📒⛓
🔴🔴جنگ نرم🔴🔴
🌱رفیقدهههشتادی🌱
حواستبهمین🚫
هایجبههمجازیهستقربانیاین
جنگبشیدیگهتمومهشهیدجنگ
سخت،میرسهبه🕊
خداولیقربانیجنگنرم
ازخدادورمیشهحواستباشہ😓
@ZendegiShohadayii
🌻⃟⃟🍃
|✨| #تلنگرانہ
•یهاستادداشتیـممےگفت:
+ اگه درسمےخونینبگینبراامام زمان
اگه مهارتڪسبمےکنیننیتتونباشه
براےمفیدبودنتو
دولتامامزمان❤🌱
اگہ ورزشمےکنینامادگےبراے
دوییدنتوحکومتڪریمهآقاباشه
اینجورے میشیم⇓
سـربازقبلازظهـور :)
@ZendegiShohadayii
#تلنگرانه⚠️
دیروز تیپ و لشکر می زدیم🍂
امروز مانده ایم چه تیپی بزنیم😓
دیروز روز فدا شدن بود...🥀
امروز روز فدایت شوم😒
"چقدر چفیه ها خونی شد❤️
تا چادری خاکی نشود"🌿
برخی رفتن روی مین...
واسه خاک🌵
برخی هم رفتن جلو دروبین...
واسه لایک🙄
#شهدامثلِهمیشهشرمندهایم :)😞
ازشهدا یادگرفتم : ..
از ابراهیم هادی ، پهلوانی را ..💪🏻
از حاج همت ، اخلاص را ..👌
از باکری ها ، گمنامی را ..🥀
از علی خلیلی ، امر به معروف را ..🌸
از مجید بقایی ، فداکاری را ..🌺
از حاجی برونسی ، توسل را ..
از مهدی زین الدین ، سادگی را ..🌾
از حسین همدانى ، جوانمردى و اخلاق را💐
بااین همه نمیدانم چرا ، موقع عمل که میرسد ، شرمنده ام !! .😔💔
#اللهُمَّ_عَجِّلَ_لِوَلیِکَ_الفَرَج
@ZendegiShohadayii
بچہ کہ بودیم
وقتے مےرفٺیم خونہ دوسٺمون
مےگفٺند: مامانٺ میدونہ اینجایے!؟
نگرآنٺ نشہ؟!
حالا ٺو چندسالہ اینجایے!🥀
مامانٺ خبر داره؟😔
نگرآنٺ شدہ ها...!💔
#شهیدِ_گمنام
@ZendegiShohadayii
#خاطره_شهید ♥️🎙
ﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﺳﯿﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ توضیح ﻣﻴﺪﺍﺩ...
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﺷﺐ ﻗﺒﻠﺶ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ😴 ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﯼ ﺳﯿﺪ ﮔﻮﺵ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ!
ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﯾﻢ، ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻮ ﻟﻴﺴﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺳﯿﺪ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﻔﺮﺳﺘﻪ!
ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ؛ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩ😓 ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮔﻔﺘﻢ:
«ﺳﯿﺪ ﻣﻨﻮ ﻧﻤﯿﻔﺮﺳﺘﯽ؟»
ﮔﻔﺖ: «ﻭﺍﺳﻪ ﺷﻤﺎ ﻳﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻢ😉ﭘﺲ ﻓﺮﺩﺍ ﻳﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﻣﯿﺪﻡ.»
ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ. ﺭﻓﺘﻢ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﺮﺩﻡ🌿
ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﺳﯿﺪ ﮔﻔﺘﻢ: «ﺳﯿﺪ ﺟﺎﻥ، ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ؟»
ﮔﻔﺖ: «ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﺮﺩﯼ؟»
ﮔﻔﺘﻢ: «ﺁﺭﻩ»
ﮔﻔﺖ: «ﻣﻴﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﯼ. ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺑﺮﻭ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﯾﺎ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﯽ، ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺸﮑﻨﻪﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﯽ🙂 ﺣﺎﻻ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ! ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻫﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺳﺮ ﻧﺰﺩﯼ؛ ﺑﺮﻭ ﺳﺮ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺑﯿﺎ😉♥️.»
ﻭﺍﻗﻌﺎﺟﺎﺧﻮﺭﺩﻡﺍﺯﺍﯾﻦﺣﺮﻑﺳﯿﺪ!
ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﺑﻮﺩ، ﺧﯿﻠﯽ!
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻮﺩ😍 ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﺬﮐﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻧﻤﻴﺪﺍﺩ. ﻫﺮ ﮐﯽ ﺟﺎﯼ ﺳﯿﺪ ﺑﻮﺩ، ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩ🙂
#شهید_مصطفے_صدرزاده ♥️
@ZendegiShohadayii
#ڪلامشھید🕊⚘
◽️این جمله را به یاد داشته باشید: اگر در راه خُدا رنج را تحمل نڪنید مجبور خواهید شد در راه شیـطان رنـج را تحمل ڪنید...!
🌿⚘#شهیدرسولپورمرادے⚘🌿
@ZendegiShohadayii
✨حسن جان...
آمدهام قلبِ بیچاره ام را
به گوشهی قنداقه ات، دخیل ببندم
تا سپیدِ سپید...
تا سبکِ سبک...
تا خودِ خــــدا بال بزند
🌱 از حُسنِ رویِ توست!..
که سبز گشته سُفره زمین...
#تولدتمبارکمولود_ماه_نور 💫
@ZendegiShohadayii