eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
8.6هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
5.7هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ استاد_شجاعی √ چرا خدا ما رو از بهشت فرستاد زمین، با اینهمه بدبختی و گرفتاری؟ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺟﺎﺩﻩ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻧﯿﺴﺖ…! ﭘﯿﭽﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ” ﺷﮑﺴﺖ “ ﺩﻭﺭ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ” ﺳﺮﺩﺭﮔﻤﯽ” ﺳﺮﻋﺖ ﮔﯿﺮ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ “ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻣﻨﻔﯽ “ ﻭﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ “ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ “ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﯾﺪﮐﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ” ﺍﺭﺍﺩﻩ” ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﻣﻮﺗﻮﺭﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ “ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ” ﻭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ” ﺍﻣﻴﺪ “ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﮐﻪ «ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ» نام دارد 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاصاحب الزمان من گمشده ام تومرا بخودم برسان.... اللهم عجل لولیک الفرج.... التماس دعا 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... هدیه به اهلبیت (ع) تعجیل درفرج امام زمان (عج) وشهدا مخصوصا شهیدبرزگر... هرچقدر توان یا وقتش رو دارین صلوات محبت کنید... ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... "شهیدبرزگر"💫 🆔@ShahidBarzegar65
.... در زمان‌های قدیم دزد ماهری بود که با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند روزى با هم نشسته بودند و گپ می‌زدند که در حین صحبت‌هایشان سرکرده آنها گفت: چرا ما همیشه با فقرا و آدمهای معمولى سر و کار داریم و قوت لایموت آنها را از چنگشان بیرون می‌آوریم؟ بیائید این بار به خزانه سلطان دستبرد بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود، آنها تمامى راه‌ها و احتمالات‌ممکن را بررسى کردند این کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود تا سرانجام بهترین راه ممکن را پیدا کردند و خود را به خزانه رساندند خزانه مملو از پول و جواهرات قیمتى و اشیاء گرانبها بود آنها تا می‌توانستند از انواع و اقسام طلاجات و عتیقه جات در کوله بار خود گذاشتند تا ببرند که ناگهان چشم سر کرده باند به شىء درخشنده و سفیدى افتاد که در زیر نور می‌درخشید او گمان کرد که آن شیء گوهر شب چراغ است نزدیکش رفت آن را برداشت و براى امتحان به سر زبان زد از شوری آن فهمید که تکه‌ای نمک سنگ است بسیار ناراحت و عصبانى شد و از شدت خشم و غضب دستش را بر پیشانى زد به طوری که رفقایش متوجه او شدند و خیال کردند اتفاقى پیش آمده یا نگهبانان خزانه باخبر شده‌اند خیلى زود خودشان را به او رساندند و گفتند: چه شده؟ چه حادثه‌اى اتفاق افتاده؟ او که آثار خشم و ناراحتى در چهره‌اش پیدا بود گفت: افسوس که تمام زحمت‌هاى چندین روزه ما به هدر رفت و ما نمک گیر سلطان شدیم من ندانسته نمکش را چشیدم دیگر نمی‌شود مال و دارائی پادشاه را برد از مردانگى و مروت به دور است که ما نمک کسى را بخوریم و نمکدان او را هم بشکنیم و ... آنها در آن سکوت سهمگین شب بدون اینکه کسى بوئی ببرد دست خالى به خانه‌هایشان بازگشتند صبح که شد چشم نگهبانان به درهاى باز خزانه افتاد و تازه متوجه شدند که شب قبل خبرهائی بوده است سراسیمه خود را به جواهرات سلطنتى رساندند و دیدند سر جایشان نیستند اما در آنجا بسته هائی به چشم میخورد آنها را که باز کردند دیدند جواهرات در میان بسته‌ها می‌باشد بررسى دقیق که کردند دیدند که دزد خزانه را نبرده است وگرنه الآن خدا می‌داند سلطان با ما چه می‌کرد! بالاخره خبر به سلطان رسید و خود او آمد و از نزدیک صحنه را مشاهده کرد سلطان آنقدر اینکار برایش عجیب و شگفت آور بود که انگشتش را به دندان گرفته و با خود می‌گفت: عجب! این چگونه دزدى است براى دزدى آمده و با آنکه میتوانسته همه چیز را ببرد ولى چیزى نبرده است؟ آخر مگر می‌شود؟ چرا دلیل این کارشان چه بوده؟! من هر جور که شده باید ریشه یابى کنم و ته و توى قضیه را درآورم و در همان روز اعلام کرد: هر کس شب گذشته به خزانه آمده در امان است او می‌تواند نزد من بیاید من بسیار مایلم از نزدیک او را ببینم و بشناسم این اعلامیه سلطان به گوش سرکرده دزدها رسید دوستانش را جمع کرد و به آنها گفت: سلطان به ما امان داده است برویم پیش او تا ببینیم چه می‌گوید آنها نزد سلطان آمده و خود را معرفى کردند سلطان که باور نمی‌کرد دوباره با تعجب پرسید: این کار تو بوده؟ گفت: آرى سلطان پرسید: چرا آمدى دزدى و با اینکه می‌توانستى همه چیز را ببرى ولى چیزى را نبردى؟ گفت: چون نمک شما را چشیدم و نمک گیر شدم و بعد جریان را مفصل براى سلطان گفت سلطان به قدرى عاشق و شیفته کرم و جوانمردی او شد که گفت: حیف است جاى انسان نمک‌شناسى مثل تو جاى دیگرى باشد تو باید در دستگاه حکومت من کار مهمى را بر عهده بگیرى و سپس حکم خزانه داری را براى او صادر کرد آرى او یعقوب لیث بود و چند سالى حکمرانى کرد و سلسله صفاریان را تأسیس نمود آیا ما هم امروزه حرمت نمک کسی را نگه میداریم؟ حرمت نمک خدا را چطور!؟ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۹دی یاد کنیم از بسیجی گمنام که بدست نااهلان آتش زدند وبه شهادت رسید ودرعاشورای حسینی جشن گرفتند 🎥🔞تصاویر به آتش کشیدن ❣جوان بسیجی، 🔥توسط فتنه‌گران درسال 88 ⭕️رهبرانقلاب اسلامی: ملت با کسانی که در روزعاشورا جوان بسیجی را با بی حیایی لخت کردندوکتک زدند، آشتی نمیکنند! شهید🕊🌹 🆔@shahidBarzegar65
🌷 یکی از بچـه ها اسمش اسـرافیل بـود؛ کم سن و سال و خوش خنده. به راننده ماشین حمل غذا گفت: «داداش! خواستی بـری عقب، محـبت کن جنــازه ما را هم با خـودت ببـر!.» لقـمه توی دهانمـان بود؛ خنـده مان گـرفت. تویوتا، غذای بچـه ها رو پخش کرد و دور زد. 🌷 داشت برمی گشت که یکدفعه یک خمپـاره خورد بغل اسرافیل؛ ظرف غذایم را پرت کردم و شیرجه رفتم روی زمین؛ اما سریع بلند شدم. وسط گردوخاک دویدم طرف اسرافیل؛ ترکـش به شـاهرگش خورده و درجـا تمـام کـرده بود. 🌷 چند تا از بچـه های دور و برش، غرق خون و زخمـی و پخـش و پلا بودند. پیکـر اسـرافیل و زخمیهـا را بـا همــان تویوتـا فرستادیم عقـب. برگشتم همانجــا؛ زمین از خــون خیس بـود. 📚 کوچه نقاش ها / راحله صبـوری خـاطـرات صلـواتی هدیه کنیم به ارواح مطـهر شهـدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃چرا خدا به یکی کم داده به یکی زیاد؟!🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🆔@ShahidBarzegar65 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
یک دقیقه تفکر 👌 یاد بگیریم از محبت دیشب پدر نگوییم در حضور کسی که پدرش در آغوش خاک آرمیده است...🌿 یاد بگیریم از آغوش گرم مادر نگوییم در حضور کسی که مادرش را فقط در خواب میتواند ببیند ...🌿 یاد بگیریم اگر به وصال عشقمان رسیدیم، میان انبوه جمعیت کمی دستانش را آهسته تر بفشاریم، شاید امروز صبح کسی در فراق عشقش چشم گشوده باشد ...🌿 یاد بگیریم اگر روزی از خنده فرزندمان به وجد آمدیم، شکرش را در تنهاییمان به جا آوریم نه وصف خنده اش را درجمع ... شاید کسی در حسرتش روزها را میگذراند...🌿 یاد بگیریم آهسته تر بخندیم، شاید کسی غمی پنهان دارد که فقط خدا میداند. ‎‌‌‌‌‌‌ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمک روزی پسری از خانواده نسبتا مرفه، متوجه شد مادرش از همسایه فقیر خود نمک خواست. متعجب به مادرش گفت :" که دیروز کیسه ایی بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می کنی؟" مادر گفت:" پسرم، همسایه فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب میکند، و دوست داشتم از آنها چیز ساده ایی بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد، و شرمنده نشوند…" 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی آقای جهاندار و تحسین رهبر انقلاب شاید روزگاری اهل ایمان بوده باشد فتنه شاید با زبان روزه بر سجاده قرآن خوانده باشد اللهم عجل لولیک الفرج 🕋🌹 🆔@ShahidBarzegar65
می‌گفت: معنی ایمان را باید در سختی‌ها دریافت و من مفهوم زندگی را در دفاع از فهمیدم ... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. انسان خوب موندن تو این دوره زمونه واقعا سخته.. ممنونم از اینکه توی این دنیای پرازپلیدی دستتون رو از شهدا جدا نمی کنید... خداپشت وپناهتون... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... به نیت نزول رحمت الهی هدیه به اهلبیت (ع) تعجیل درفرج امام زمان (عج) وشهدا مخصوصا شهیدبرزگر... هرچقدر توان یا وقتش رو دارین صلوات محبت کنید... ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... "شهیدبرزگر"💫 🆔@ShahidBarzegar65
💥مرجع تقلیدی که به حج نرفته بود! 📗اگر گذرتان به قم افتاد به خیابان ارم کتابخانه آیت الله مرعشی هم سری بزنید وارد که می‌شوید دقیقاً جلوی در قبری قرار دارد که مدفن آیت الله مرعشی است 📙کمی تعجب برانگیز است که چرا وی در اینجا دفن شده چرا در حرم کنار بقیه علما نیست؟ ولی وقتی وصیت نامه وی را می‌خوانید به روح بزرگ این مرد درود می‌فرستید وی در وصیت نامه خود نوشته است: مرا جلوی درب کتابخانه دفن کنید تا مزارم قدمگاه جویندگان علم باشد 📕به کتابخانه که وارد می‌شوید به عنوان یک ایرانی احساس غرور می‌کنید اینجا سومین کتابخانه بزرگ دنیاست بیش از هفتاد هزار جلد کتاب خطی نفیس آنجاست و همه این تشکیلات به همت این مرد بزرگ پدید آمده است 📙وقتی ماجرای کتاب‌ها و علت اینکار را جستجو کردم به نکته جالبی رسیدم آقای مرعشی زمانی که جوان بوده در نجف می‌بیند که کنسول انگلیس در حال خریداری وسیع کتاب‌های خطی است! وی از اینکار کنسول انگلیس مشکوک شده و متوجه دسیسه آنها می‌شود 📒او عزم خود را جزم می‌کند تا گنجینه کتاب‌های خطی را از نابودی و به یغما رفتن حفظ کند اما بر خلاف کنسول انگلیسی هیچ پولی ندارد راه حل او این است: کارگری! اگر در کتابخانه به شما اجازه دیدن کتب خطی را بدهند پشت جلد اکثر آنها داستان خریدشان نوشته شده است 📘مثلاً سه روز در شالی کوبی فلان کار کردم تا این کتاب را در تاریخ فلان خریدم و ... از جمله کتب خطی گردآوری شده می‌توان به نسخه‌ای قدیمی از انجیل برنابا به زبان گرجی اشاره کرد که بعضی از احکام حال حاضر مسیحیت را زیر سوال می‌برد 📗مانند اشاره به حرام بودن گوشت خوک و ... که در انجیل های حال حاضر خلاف این احکام آمده است و مطالب این انجیل نقاط مشترک زیادی با اعتقادات شیعیان در مورد مسیحیت دارد 📒همین تلاش باعث شد امروز هفتاد هزار جلد کتاب نفیس خطی به جای موزه‌های بریتانیا و ویترین‌های کلکسیون دارهای غربی در ایران باشد 📕و این نتیجه احساس تکلیف یک روحانی جوان بی ادعا بود خوب است بدانیم که ایشان نتوانستند حتی یک بار به زیارت بیت الله الحرام بروند 📗هیچ وقت به سفر حج نرفت و وقتی علت را از ایشان جویا می‌شدند می‌گفتند ما مستطیع نیستیم! وقتی یکی از نزدیکان ایشان خرج سفر حج را به ایشان هدیه کرد ایشان این پول را خرج یکی از بیمارستان‌های قم کردند 📘وقتی از ایشان علت این کار را پرسیدند ایشان در پاسخ گفتند: اگر من به این سفر می‌رفتم و یک زن به علت نبود امکانات در این بیمارستان می‌مرد خداوند در مکه به من می‌گفت: لا لبیک ... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.. 📲مادر شهید آشوری خجالت زده می گوید : خانه ام کوچک است اما جواب آقا❤️ 🆔@ShahidBarzegar65 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
پدر شهید رسول خلیلی🎙 وقتی پسرم درسوریه به شهادت رسید و پیکرش را آوردند چون بدن و صورتش زخم بسیاری برداشته بود، قابل شناسایی نبود. من اورا از ضربه های چاقوی فتنه ۸۸ در بازوی چپش شناختم 🌷 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا به ما‌چی دادی؟!! در مقابله با شیطان که دشمن ماست؟ 🎙ازاستاد عالی بشنوید ونشر بدید 🆔@ShahidBarzegar65
حساب... یک دقیقه سکوت... بخاطر خجالت کشیدن مردی که درآمدش کفاف زندگیشو نمیداد چه برسد به خرید عید و پای رفتن به خونه رو نداشت! یک دقیقه سکوت... بخاطر شرمندگی مردی که لباس چروکیده دست دوم رو بنام جنس خارجی تن بچش کرد برویش خندید و در خفا اشک ریخت! یک دقیقه سکوت... بخاطر زنی که با شرافت تمام غرورش را زیر پا گذاشت و خونه تکونی دیگران رو انجام داد و خانم خونه اربابی کرد براش ولی تسلیم هیچ نامردی نشد! یک دقیقه سکوت... بخاطر تبسم مصنوعی بر کنج لب زنی که چرخ کرده سنگدونی مرغ رو بجای گوشت چرخ کرده بخورد بچه در آرزوی کبابش داد! یک دقیقه سکوت... بخاطر مستاجری که سردرد رو بهونه کرد و دستمال بر سر بست و پتو بر سر کشید و گریه کرد برای عید که صاحبخونه در قبال اجاره های عقب افتاده جوابش کرده بود! یک دقیقه سکوت... بخاطر بچه ای که خجالت کشید و تو کوچه نیومد و با حسرت از لای در همبازی های لباس نو بر تن رو دید زد زیر گریه! یک دقیقه سکوت.... به خاطر انسانیت که این روزا مرده ولی تو میتونی اونو زنده کنی... هوا خیلی سوز داره... خدایا این روزا هوای خیلیا رو داشته باش🙏🌹 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دنیا شادیشم میگذره... غمش هم میگذره... آسون بگیرتاسخت نگذره... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این داستان‌جالبو شنیدین... بزارین دکتر واسمون تعریف کنه... منبع داستان :انوار نعمانیه ، ص ۳۵۴٫ ❤️حضرت علی(علیه‌السلام) می فرماید: كم می شود كسی خود را شبیه قومی سازد و اندك اندك از آنها نشود. نهج البلاغه، کلمات قصار ۲۰۷ 🆔@ShahidBarzegar65