دختر شهید قاب بابا را برای دل خودش گرفت #سلام_خدابرشهیدان https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16763 پیوست صلوات

🌷🌷گفتند این عکس سه روز قبل از شهادت این سه عزیز گرفته شده... شهید محمد باقری شهید امیرعلی حاجی‌زاده شهید محمود باقری پسرش می‌گفت ماه‌های اخیر بعد از شهادت دوستانش خیلی بی‌تاب بود و منتظر شهادت. سال گذشته بعد از عملیات وعده صادق، حضرت آقا به شهید محمود باقری و شهید حاجی‌زاده نشان فتح طلایی(درجه ۱) اهدا کردند. ولی هيچکس از اهدای نشان به حاج محمود مطلع نشد؛ نه عکسی نه خبری! حتی فرزندانش! او هیچگاه آنرا آشکار نکرد. بعدها پسرش از زبان دیگران شنیده بود. .. او گمنامی را انتخاب کرده بود. 🌷 #سلام_خدابرشهیدان #مرگ_بر_اسرائیل #یادشهداباصلوات https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16868

🌷 به بهانه سالگرد شهادت دانشمند هسته‌ای.. داریوش رضایی نژاد در ۱مرداد ۱۳۹۰ مقابل دیدگان همسر و فرزند خردسالش (آرمیتا) توسط تروریستهای رژیم صهیونیستی به ضرب گلوله به شهادت رسید. داریوش رضایی نژاد در ۲۰ بهمن ماه ۱۳۵۶ در آبدانان از شهرستانهای استان ایلام به دنیا آمد. او از همان اوایل کودکی در سخن گفتن و دیگر اعمال خود، نبوغ خود را به اطرافیان نشان داد. داریوش رضایی نژاد خیلی زودتر از همسن و سالان خود وارد دانشگاه شد و به تحصیل در رشته مهندسی برق پرداخت؛ او پس از فارغ التحصیلی از مقطع کارشناسی به عنوان پژوهشگر در مراکز مهم علمی و تحقیقاتی کشور مشغول به کار شد. شهید رضایی نژاد ضمن فعالیت های اجرایی خود تحصیلاتش را ادامه داد و پس از گذراندن دوره کارشناسی ارشد، با قبولی در مراحل آزمون دکترا در سال ۱۳۹۰ در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی پذیرفته شد اما ایشان فرصت نیافتند این مقطع تحصیلی را به پایان برساند و در اول مرداد ماه ۱۳۹۰، توسط سرویس جاسوسی اسرائیل (موساد) به شهادت رسید. #سلام_خدابرشهیدان #مرگ_بر_اسرائیل #یادشهداباصلوات https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16923

🌹 چند روز مانده به اربعین سال ۹۳، ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه: «وسایلم را جـمع کنید که عـازم کـربلا هستم! » عجـله داشت؛ رفقایش داخـل ماشین منتظرش بودند. 🔸 چه رفقـایی و چه سفر اربعیـنی! تا برسند مرز مهران، صدای آهنـگ و بگو بخندشان بلنـد بود‌. گـویا کارناوال شـادی راه انداخته بودند. 🔹 مجـید اولین بار کـه رفت داخـل حـرم حضرت علی (ع)، کمی تغییرکرد و کم حرف شد. هربار هم که می رفت حـرم، دیر برمی گشت؛ آنهـم با چشـم های قـرمز. رفقـا مانده بودند کـه این خـود مجـید است یا نقش بازیِ جدیدش! 🔸 پیاده روی که شروع شد، مجید غرق درخودش بود. نه می گفت و نه می خندید. پایـش کـه رسـید بین الحرمین؛ از درون شکست. دیگر دست خودش نبود.ذکرلبش یاحسین بود و مشغول اشک و ناله. 🔹 وقت برگشتن به صمیمی ترین دوستش گفت: «تـوی این چنـد روز از امـام حسین ع خـواستم کـه آدمـم کنـد. اگـر آدمـم کند، دیگـر هیـچ چیـز نمی خـواهم.» فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود. 📚 مجید بربری / بقلم کبری خدابخش 🌷 شهید مدافع حرم مجید قربانخانی #سلام_خدابرشهیدان #مرگ_بر_اسرائیل صلوات https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17543