#کتاببخونیم 📚
زندگیــنامه شهیـــد
محمــدرضادهقـانامیرے
1⃣یڪ روز پس از حیــرانے🍃
2⃣ابـووصـال✨
🦋👇🏻🦋👇🏻🦋👇🏻🦋
https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981
❤️ڪانال شهیـــــد
محمــــدهــــادےذوالفقـــارے❤️
#شهـودعشــق✨♥️
آتش دشمن بسیار سنگین بود، 🔥
اما ما را اجبار به میدان نیاورده بود که اکنون با آتش از میدان به در رویم.🚶♂
تیرها و ترکشها پیکهایی هستند که ارمغانِ یقین میآورند و بشارتِ بهشت.🌟
اگر با یقین پای در میدان نهی،
این آتش نیز سرد و سلامت خواهد شد❄️
آنسان که آن آتش بر ابراهیم شد.🌷
میان آتش و گلستان،
ما آتش را برگزیدهایم و نه عجب،
که در باطن این آتش گلستان است 💐
و در باطن آن گلستان دنیا، آتش.🔥
از کتاب گنجینهی آسمانی📖
@ShahidMohammadHadiZolfaghari ❤️
#پسرک_فلافل_فروش
#آتش_شهوت
🔴مطالعه شود
آن اوایل به هادی گفتم: نمی خوای زن بگیری؟می خندید و می گفت: نه، فعلاً باید به درس و بحث برسم.سال بعد وقتی در مورد زن و زندگی با او صحبت می کردم، احساس کردم بدش نمی آید که زن بگیرد.یکبار سر شوخی را باز کرد و بعد هم گفت: اگر یه وقت مورد خوبی برای من پیدا کردی من حرفی برای ازدواج ندارم. از این صحبت چند روزی گذشت. یکبار به دیدنم آمد و گفت: می خواهم برای پیاده روی اربعین به بصره بروم و مسیر طولانی بصره تا کربلا را طی کنم. آن روز متوجه شدم که پشت دست هادی به صورت خاصی زخم شده، فکر می کنم حالت سوختگی داشت. دست او را دیدم اما چیزی نگفتم.هادی به بصره رفت و ده روز بعد دوباره تماس گرفت و گفت: سید امروز رسیدم، منزل هستی بیام؟گفتم: با کمال میل، به منزل ما آمد و کمی استراحت کرد. بعد از اینکه حالش کمی جا آمد، با هم شروع به صحبت کردیم. هادی از سفر به بصره و پیاده روی تا نجف تعریف می کرد، اما نگاه من به زخم دست هادی بود که بعد از گذشت ده روز هنوز بهتر نشده بود!صحبت های هادی را قطع کردم و گفتم: این زخم پشت دست برای چیه؟ خیلی وقته که می بینم. سوخته؟نمی خواست جواب بده و موضوع را عوض می کرد. اما من همچنان اصرار می کردم.بالاخره توانستم از زیر زبان او حرف بکشم!مدتی قبل، در یکی از شبها خیلی اذیت شده بود. می گفت که شیطان با شهوت به سراغ من آمده بود. من هم چاره ای که به ذهنم رسید این بود که دستم را بسوزانم!من مات و مبهوت به هادی نگاه می کردم. درد دنیایی باعث شد که هادی از آتش شهوت دور شود. آتش دنیا را به جان خرید تا گرفتار آتش جهنم نشود
@ShahidMohammadHadiZolfaghari❤
هدایت شده از •نِعٔمَالٔرِفیْقٔ•
#منتظر_ظهور
#دعای_فرج
به نیابت از #رفیق_شهیدمون ✨
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، 🌸
✨وَبَرِحَ الْخَفآءُ،
وَانْکشَفَ الْغِطآءُ،🌸
✨وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ،
وَضاقَتِ الْأَرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ، 🌸
✨واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيک الْمُشْتَکى،
وَعَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ،🌸
✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ،
اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ
✨وَعَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ،
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ،🌸
✨فَرَجاً عاجِلاً قَريباً
کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ،🌸
يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ،🤲🏻
✨اِکفِيانى فَاِنَّکما کافِيانِ،
وَانْصُرانى فَاِنَّکما ناصِرانِ، 🌸
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ،🤲🏻
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،🥀
اَدْرِکنى اَدْرِکنى اَدْرِکنى،🥀
السَّاعَةَالسَّاعَةَ السَّاعَةَ،🥀
الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، 🥀
يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ،🤲🏻
بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرينَ.🌷
@ShahidMohammadHadizolfaghari❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#این همه سفارش برا نماز شب تو آیات و روایات خب از یک جا باید شروع کنیم.👌
یادته دورانی که کلاس اول بودی؟🤔
شاید اون دوران که اولین بار میخواستی حروف رو یاد بگیری
برات خیلی سخت بوده باشه 😩
ولی اون روزها تموم شد و تو الان باسواد شدی و کلی چیزها یاد گرفتی.😎
نمازشب هم همینطوره
رفیق من😚
اولش شاید سخت باشه برات ییدارشدن و خستگی و...😒
ولی یه مدت بگذره درست میشه
و فقط کافیه از ۲رکعت شروع کنی نه بیشتر.
عادت پیدا کن به سحرخیزی نه به نماز.
چون نماز نباید از سرعادت باشه.
خلاصه کنم تو میتونی رفیق🤓💪
همین امشب زمان شروعه✌️
#سحر_خیزی🌅
#نماز_شب 🌙
@ShahidMohammadHadiZolfaghari ❤️
•نِعٔمَالٔرِفیْقٔ•
قرارمون این باشه که هرشب قدر لحظه ای کوتاه اعمالمونو مرور کنیم. امروز برای امام زمان چیکار کردیم؟
قرارمون✨❤️
صلوات بفرست مؤمن 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا