محررم 1_000.mp3
10.5M
#کشتی_نجات ۱
| کُلُّنا سفینهُ النجاه ، و سفینه الحسین أسرع |
چرا کشتیِ نجات حسین ، عاشورا، و کربلا
سریعتر به مقصدِ نجات میرسد؟
@ostad_shojae
🌺🍃
@ShahidMohammadHasanGhasemi
نميدانم بايد از كدام غربت گفت؛ چه روضهاي خواند؛ و مصيبت كدامين غريب را بازگو نمود...
آيا از بدن پاره پاره حسين(ع) بگوييم كه عريان در گودال قتلگاه افتاده است؟ ... يا از بدن عباس علمدار كه نه سر در بدن دارد و نه دست؟...
آيا از علي اكبر بگوييم كه صورت پيامبرگونش را بر نيزه برافراشته اند؟ ... يا از علي اصغر شش ماهه كه اينك در گهواره خاكي خويش به خواب ابدي رفته؟...
آیا از ياران حسين (ع) بگوييم كه غريبانه در گوشه گوشه ميدان جان باختند؟ ... يا از كودكان حسين(ع) كه غم يتيمی و اسيری و آوارگی، يكجا بر آنان وارد شده است؟...
از غريبي بگوييم يا از مظلوميت؟ از وفا بگوييم يا از پيمانشكنی؟ از عطش بگوييم يا از آتش؟ از عشق بگوييم يا از زينب؟ ...
خوب نامي بر زبان گذشت.. زينب...
آري! بگذار از زينب بگوييم؛ كه كربلا، از اينجا به بعد، از آنِ زينب است... و پيام كربلا، مرهون زينب...
بگذار از زينب بگوييم و از رنجهاي زينب... از زينب و از غصههاي زينب... از زينب و از قصههاي زينب... از زينب و از حماسههاي زينب... و از زينب و از دل زينب ... و امان از دل زينب ...
اما از كدامين غم زينب بگوييم؟ از برادراني كه از دست داد؟ يا از برادرزادگانش كه يك به يك به ميدان رفتند و باز نگشتند؟ يا از پسرانش كه جلوي چشمان گریانش ذبح شدند؟
اگر چه زينب «ام المصائب» است و از كودكي داغهاي فراوان ديده ــ ابتدا داغ بزرگ رحلت جدش پيامبر خدا(ص)، سپس مصيبت شهادت مادر جوانش، و در جوانی فرق شكافته پدرش علی(ع) و سپس جگر پاره پاره برادر معصومش حسن مجتبي را ــ اما روزي مانند عاشورا نبود، و داغي مانند كربلا...
قصه بی سر و سامانی من گوش کنید/
دوستان ، غصه تنهایی من گوش کنید
گر چه این قصه ی پر غصه به گفتن نتوان/
نه به گفتن نتوان ، بلکه شنفتن نتوان
دختر دخت نبی ، «امِ مصائب» نامم/
کرده لبریز ز غم ، ساقیِ گردون جامم
صبر ، بی تاب شد از صبر و شکیباییِ من/
ناتوان شد خِرَد از درک و توانایی من
باغبانم من و یک سر شده غارت باغم/
چرخ بگذاشته بس داغ به روی داغم
نه که چون جد عزیزی چو پیمبر دادم/
پدر و مادر و فرزند و برادر دادم
پیشِ من ، در پسِ در ، مادرِ من آزردند/
ریسمان بسته به مسجد ، پدرم را بردند
من هم اِستاده و این منظره را می دیدم/
مات و وحشت زده می دیدم و می لرزیدم
بود در سینه هنوز آتش داغ مادر/
که فلک زهر دگر ریخت مرا سوخت جگر
دیدم آن تاج سرم را که دو تا گشته سرش/
بسته خونِ سر او هاله به دورِ قمرش
بعد از آن بود دلم خوش که برادر دارم/
به سرم سایه ی دو سرو صنوبر دارم
غافل از آنکه غم و دردِ من آغاز شده/
به دلم تازه درِ غصه و غم باز شده
رفت از دست حسن، گشت دلم خوش به حسین/
شد مرا روح و روان ، قوت دل ، نور دو عین
بعد از آن واقعه ی کرب و بلا پیش آمد/
راه جانبازیِ در راه خدا پیش آمد
حضرت زینب (س) از صبح تا عصر عاشورا، داغ پنج برادر، پنج برادرزاده، چهار پسرعمو و سه پسر (یا پسر خوانده) را مشاهده کرد و شهادت دهها تن دیگر از بستگان و یاران برادرش را دید ؛ و شاید اینها همه در برابر رنج اسیری و در به دری ــ که تازه آغاز شد ــ بسیار اندک بود ...
روز طی گشت و نگویم که چه بر ما آمد/
شب جانکاه و غم افزا و محن زا آمد
آن زمان کو که بگویم چه بدیدم آن شب/
خارها بود که از پای کشیدم آن شب
چه بگویم چه شبی را به سحر آوردم/
کوه غم شد دل و چون کوه به پای استادم
چون جنگ به پايان رسيد و رأس مطهر حسین(ع) را از بدن جدا كردند؛ به لباسهاي پاره پاره آن حضرت نيز رحم نكردند و عمامه، پيراهن و كفشهای امام(ع) را ربودند…
اسب امام، با سر و مويي خون آلود به سوي خيمهها رفت. زنان و دختران اهل بيت (ع) با ديدن اسب خونين و بيسوار، فهميدند كه ديگر بيكس و يتيم شدهاند و صدا به گريه و شيون بلند كردند. «ام كلثوم» خواهر امام (ع) فرياد كشيد: "يا محمد! يا علي! يا جعفر! يا حسن! كجاييد كه ببينيد با حسين چه كردند؟…"
پس لشكر دشمن به سوي حرم پيامبر(ص) حمله كردند. از يك سو اين خيمهها را آتش ميزدند و از سوي ديگر هر آنچه ميديدند غارت ميكردند. آنان حتي به حجاب زنان نيز رحم نميكردند و لباسهاي بانوان اهل بيت (ع) را ميكشيدند و ميبردند. زنان و دختركان، سربرهنه و هراسان، از خيمهها فرار ميكردند در حاليكه خار و خس بيابان، پایِ برهنه آنان را می درید…
بانوان حرم، كه از خيمهها به سوي بيابان دويده بودند، ناگاه با گودال قتلگاه و پيكر بيسر حسين(ع) روبرو شدند. راوي ميگويد: به خدا فراموش نميكنم زينب دختر علي(ع) را كه زاري ميكرد و به آواز سوزناك ميگفت: "يا محمداه! صلی عليك مليك السماء، هذا حسين مُرمل بالدما مقطع الاعضاء، و بناتك سباتا، و إلی الله المشتكی ...
@ShahidMohammadHasanGhasemi
عقیله بنی هاشم با سوز و گداز نوحه می کرد که: "يا محمد! فرشتگان آسمان بر تو درود فرستند! بنگر كه اين حسن توست، به خون آغشته، با اعضايی از هم جدا گشته. بنگر كه اين دختران تو هستند، اسير شده و در بيابانها رها گشته. به خدا شكايت بريم، و به علي مرتضي و فاطمه زهرا و حمزه سيدالشهداء. يا محمد! اين حسين توست كه در اين دشت افتاده، به دست زنازادگان كشته شده و باد صبا گرد و غبار بر پيكر او ميپراكند. ای اصحاب محمد! برخيزيد و ببينيد كه اينها فرزندان مصطفايند كه اينگونه اسير شدهاند…" مویه زینب آنقدر دلخزاش بود که دشمنان و دژخیمان را نيز گريان کرد.
آنگاه «سكينه» پيكر مبارك پدرش حسين(ع) را در آغوش گرفت و شروع به زاري كرد ؛ تا اينكه جماعتي از زنان اعرابی چادرنشين ريختند و او را كشيدند و از بدن پدر جدا كردند.
لشكريان يزید كه به غارت خيمهها مشغول شده بودند، به خيمهاي رسيدند كه علي بن الحسين السجاد(ع) در آن بيمار و تب آلود افتاده بود. «شمر بن ذي الجوشن» شمشير كشيد تا او را بكشد، اما عدهاي از همراهانش به او نهيب زدند: "آيا شرم نميكني و ميخواهي اين جوان بيمار را هم بكشی؟" شمر لعین گفت: "فرمان امير است كه همه فرزندان حسين را بكشم". همراهان با شدت مانع وي شدند تا سرانجام دست از اين كار برداشت… و خداوند در زرهي از بيماري، جان وليّ خويش را حفظ فرمود.
سپس دشمن دنی، رذالت و پستي خويش به منتها رساند؛ «عمر سعد» در بين لشکريانش فرياد كشيد: "چه كسي حاضر است كه بر پيكر حسين، اسب بتازاند؟!" ده نفر ـ که راویان شهادت داده اند هر ده، حرامزاده بودند ــ حاضر شدند كه اين جنايت و وقاحت بزرگ را انجام دهند. پس اسبها را آماده كردند و آنان را بر پيكر بيسر و قطعه قطعه امام(ع) تازاندند؛ آنگونه كه استخوانهاي سينه امام شكست و نرم شد… (اي قلم! چگونه اين جملات را مينگاری و از شدت مصيبت، خشك نميشوی؟ ای دست! چگونه مينويسي و نمي شکني؟!) ...
اينك، حال زينب را تصور كنيد… از يكسو ، شاهد اين مصيبتهای پی در پی و جانسوز است؛ از سوی ديگر بايد مراقب فرزند بيمار برادر باشد؛ و از سوي ديگر بايد دختران و زنان حرم را از بيابانها جمع نماید و زير خيمههای نيم سوخته گرد آورد…
صحرای كربلا ميرفت كه تاريك و تاريكتر شود ؛ و گرگان گرسنه، در جاي جاي آن به دنبال دختركان و طفلان ميدويدند تا شايد گوشوارهاي از گوش آنان بكشند یا خلخالي از پاي آنان بربايند…
زينبا! چه كشيدی آن شب، در آن شام سیاه غريبان…
الا لعنة الله علی القوم الظالمين؛
و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع اصلی:
1. سيد بن طاووس ؛ اللهوف في قتلي الطفوف ؛ قم: منشورات الرضي، 1364.
2. شيخ عباس قمي ؛ نفس المهموم ؛ ترجمه و تحقيق علامه ابوالحسن شعراني ؛ قم: انتشارات ذويالقربي، 1378.
3. شيخ صدوق ؛ أمـالـي ؛ ترجمهي آية الله کمرهاي؛ تهران: انتشارات کتابچي، 1370.
4. اشعار فارسی، زبان حال هستند و سنديت قطعي ندارند. (منبع: جزوه آموزشي آداب مرثيهخواني با عنوانطنين عشق ؛ تهيه و تنظيم مرتضی وافي ؛ قم: انتشارات شفق، 1380).
✍#ع.حسینی_عارف
@ShahidMohammadHasanGhasemi
محررم2_000(1).mp3
8.57M
#کشتی_نجات ۲
غیرت ، روحِ دفاع انسان از معشوقش، در برابر خطراتی است که معشوق او را تهدید میکنند.
و میزان غیرت هر انسان، سنگ محک میزان محبت اوست.
عاشورا، آزمونِ غیرتِ عاشوراییان بود.
و امروز، روز آزمون ما....
@ostad_shojae
🌺🍃
@ShahidMohammadHasanGhasemi
#کانال_فرقان_سایبری
🔴 شبهه :
ادعایی دوباره توسط طرفداران قمه زنی ، برای توجیه عمل خود ، با استناد به دو روایت:
این دوروایت جوازیست برای قمه زنی.
چرا زنان حرم لطمه زدند و گریبان دریدند؟؟؟
🔸قال الصادق علیه السلام :
.... ولقد شققن الجیوب و لطمن الخدود الفاطمیات علی الحسین بن علی علیه السلام و علی مثله تلطم الخدود وتشق الجیوب.امام صادق علیه السلام میفرمایند:...وهمانا گریبان دریدند وبر گونه ها لطمه زدند فاطمیات(دختران زهرا علیها السلام)بر حسین بن علی علیه السلام وبر مثل چنین بزرگمردی باید لطمه زد و گریبان درید. (تهذیب الاحکام جلد ۸ صفحه ۳۲۵ و بحار الانوار ج82 ص 106 و عوالی اللالی ج3 ص 409)
🔸فى زیارة الناحیة:فَلَمَّا رَأَیْنَ النِّسَاءُ جَوَادَکَ مَخْزِیّاً وَ أَبْصَرْنَ سَرْجَکَ مَلْوِیّاً بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ لِلشُّعُورِ نَاشِرَاتٍ وَ لِلْخُدُودِ لَاطِمَاتٍ وَ لِلْوُجُوهِ سَافِرَاتٍ وَ بِالْعَوِیلِ دَاعِیَات
ترجمه محتوایی:وقتی که زنان آل الله اسب امام حسین علیه السلام را دیدند در حالیکه زین واژگون بود از خیمه ها بیرون دویدند در حالیکه به سر و صورت میزدند...
(زیارت ناحیه مقدسه از لسان مبارک امام زمان «عج»)
🔵پاسخ شبهه:
1⃣ ﺳﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺿﻌﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻓﻘﻬﺎﺀ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﺗﺼﺮﯾﺢ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻧﺪ :
🔹ﺷﻬﯿﺪ ﺛﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻣﺴﺎﻟﮏ ﺍﻻﻓﻬﺎﻡ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : " ﺳﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺿﻌﯿﻒ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺯﯾﺮﺍ ﺧﺎﻟﺪ ﺑﻦ ﺳﺪﯾﺮ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﻨﺪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻓﺮﺩﯼ ﻏﯿﺮ ﻣﻮﺛﻖ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ . " (ﻣﺴﺎﻟﮏ ﺍﻻﻓﻬﺎﻡ ، ﺝ 10 ، ﺹ 27 )
🔹ﺷﯿﺦ ﺻﺪﻭﻕ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﻪ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﮐﺘﺎﺑﺶ ﺟﻌﻠﯽ ﺍﺳﺖ .
🔹ﻣﺤﻘﻖ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺁﻗﺎ ﺭﺿﺎ ﻫﻤﺪﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺼﺒﺎﺡ ﺍﻟﻔﻘﯿﻪ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ : ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺿﻌﻒ ﺳﻨﺪﺵ ﻭ ﺍﻋﺮﺍﺽ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺻﻼﺣﯿﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﯿﻞ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ(ﻣﺼﺒﺎﺡ ﺍﻟﻔﻘﯿﻪ ، ﺝ 1 ، ﺹ 430) .
🔹 ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻪ ﺍﻟﻌﻈﻤﯽ ﮔﻠﭙﺎﯾﮕﺎﻧﯽ ﻧﯿﺰ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ : ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﻌﯿﺪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﻮﺍﺯ ﻟﻄﻢ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻭ ﮔﺮﯾﺒﺎﻥ ﭼﺎﮎ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺩﻫﯿﻢ ﺯﯾﺮﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻓﻌﻞ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺣﺮﺍﻡ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺤﻘﻘﺎً ﺯﻧﺎﻥ ﻓﺎﻃﻤﯽ ﻧﯿﺰ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﺟﺎﯾﺰ ﺑﺎﺷﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻨﻔﺮ ﻭ ﺑﯿﺰﺍﺭﯼ ﻧﻔﻮﺱ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻋﻤﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ(ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻟﻄﻬﺎﺭﻩ ﺍﻻﻭﻝ ، ﺹ 218) .
2⃣ ﻣﺘﻦ کامل ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺗﻨﺎﻗﻀﺎﺗﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﻓﻘﻬﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ :
🔹ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻪ ﺳﯿﺪ ﺍﺣﻤﺪ #ﺧﻮﺍﻧﺴﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺟﺎﻣﻊ ﺍﻟﻤﺪﺍﺭﮎ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ : ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻭﺟﻮﺏ ﮐﻔﺎﺭﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ
ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻨﺎﻗﻀﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻣﺸﮑﻞ ﺍﺳﺖ ﺯﯾﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ #ﮔﺮﯾﺒﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻋﺰﺍﯼ ﺯﻭﺝ ﯾﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﭼﺎﮎ ﺩﻫﺪ ﺻﺤﯿﺢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻔﺎﺭﻩ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﻟﻄﻤﻪ ﺯﺩﻥ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﻭ ﺗﻮﺑﻪ ﻧﯿﺴﺖ ، ﭘﺲ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﻣﻠﺘﺰﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺨﺺ ، ﺑﺪﻭﻥ ﮐﻔﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺗﻮﺑﻪ ﺻﺤﯿﺢ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻣﻠﺘﺰﻡ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺏ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﻭ ﺗﻮﺑﻪ ﺩﺭ ﻟﻄﻢ ﺑﺮ ﺻﻮﺭﺕ ﺷﺪ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺫﯾﻞ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ " ﻭ ﻋﻠﯽ ﻣﺜﻠﻪ ﺗﺸﻖ ﺍﻟﺠﯿﻮﺏ " ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﻭ ﺗﻮﺑﻪ ﻓﺮﻉ ﺣﺮﻣﺖ ﺍﺳﺖ(ﺟﺎﻣﻊ ﺍﻟﻤﺪﺍﺭﮎ ، ﺝ 5 ، ﺹ 14) .
3⃣ ﮐﻠﻤﻪ " ﻟﻄﻢ " ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺯﺩﻥ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﺎ ﮐﻒ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﺮﺍﺵ ﺑﺼﻮﺭﺕ ، ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺮ ﺟﻮﺍﺯ ﻗﻤﻪ ﺯﻧﯽ ﺍﺣﺘﺠﺎﺝ ﻧﻤﻮﺩ . ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻫﻢ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺩﺭ ﺻﺪﺭ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﺮﺍﺵ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﮐﻔﺎﺭﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ، ﻟﻄﻤﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻭﺟﻮﺏ ﮐﻔﺎﺭﻩ ﺧﺎﺭﺝ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﮐﺎﻓﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﻟﻄﻤﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺧﺮﺍﺵ ﺍﺳﺖ .
4⃣ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺛﺒﺎﺕ #ﻟﻄﻢ ﺗﻮﺳﻂ ﺯﻧﺎﻥ ﻓﺎﻃﻤﯽ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ ( ﻉ ) ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺳﮑﻮﺕ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻧﯿﺰ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺣﮑﻢ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺟﺎﺭﯼ ﻧﻤﻮﺩ . ﭼﻮﻥ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺣﮑﻢ ﻓﻘﻂ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻓﺎﻃﻤﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺧﻮیشاﻭﻧﺪﯼ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩﻧﺪ .
🔹ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻌﻈﻤﯽ ﺷﯿﺦ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﺴﻦ #ﻧﺠﻔﯽ ﺻﺎﺣﺐ #ﺟﻮﺍﻫﺮ_ﺍﻟﮑﻼﻡ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ : " ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻓﻌﻞ ﺯﻧﺎﻥ ﻓﺎﻃﻤﯽ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺫﯾﻞ ﺧﺒﺮ ﺧﺎﻟﺪ ﺑﻦ ﺳﺪﯾﺮ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ( ﻉ ) ﻧﯿﺰ ﺁﻣﺪﻩ ، ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻤﻞ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﻏﯿﺮ ﭘﺪﺭ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺷﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﺑﺮ ﻋﻤﻞ ﺁﻧﻬﺎ ﻋﻠﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺁﻥ ﻧﯿﺰ ﺳﮑﻮﺕ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﮑﻮﺕ ﻫﻢ ﺑﮕﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻋﻤﻞ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ، ﮐﻪ ﭼﻨﮓ ﺯﺩﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﺭﻫﺎﯼ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻨﺪﻥ ﺧﺎﺭﻫﺎﯼ ﺁﻥ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﭘﺬﯾﺮﺵ ﺍﯾﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﺁﺳﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ "
ادامه پاسخ👇👇
ادامه پاسخ👇👇
5⃣ﺩﺭ ﺗﻌﺪﺍﺩﯼ ﺍﺯ #ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ، ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﺯﻧﺎﻥ ﻓﺎﻃﻤﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﺮﯾﺒﺎﻥ ﭼﺎﮎ ﺯﺩﻥ ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﺮﺍﺵ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺗﺸﺎﻥ ﻧﻬﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﻟﻬﻮﻑ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﻘﺎﺗﻞ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﺩﺭ ﺷﺐ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺣﺮﻡ ﭼﻨﯿﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: " ﺍﯼ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺍﻡ ﮐﻠﺜﻮﻡ ، ﻭ ﺗﻮ ﺯﯾﻨﺐ ﻭ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺍﯼ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻭ ﺗﻮ ﺍﯼ ﺭﺑﺎﺏ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯿﺪ ! ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻡ ، ﮔﺮﯾﺒﺎﻥ ﭼﺎﮎ ﻧﺰﻧﯿﺪ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺨﺮﺍﺷﯿﺪ ﻭ ﺳﺨﻦ ﻧﺎﺭﻭﺍ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺟﺎﺭﯼ ﻧﮑﻨﯿﺪ . " (ﺍﻟﻠﻬﻮﻑ ، ﺹ 141-140)
🔹ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﻟﺰﯾﺎﺭﺕ ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺎﻗﺮ ( ﻉ ) ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﺩﺭ ﺻﺪﺩ ﮐﻮﭼﯿﺪﻥ ﺍﺯ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺑﺮﺁﻣﺪ ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﻨﯽ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻄﻠﺐ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻮﺣﻪ ﺳﺮﺍﯾﯽ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﻣﯿﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ، ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﮐﻪ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﯽ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺳﺮ ﺑﺰﻧﺪ(ﮐﺎﻣﻞ ﺍﻟﺰﯾﺎﺭﺍﺕ ، ﺹ 195 ، ﺡ 275 ، ﺑﺎﺏ 29) . ﮐﻪ ﻣﺮﺍﺩ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻻﺍﻗﻞ ﺷﻖ ﺟﯿﻮﺏ ﻭ ﺧﻤﺶ ﻭﺟﻮﻩ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ .
6⃣ﻟﻄﻤﻪ ﺯﺩﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﻤﻠﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺭﻭﺍﯾﺎﺗﯽ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻬﯽ ﺁﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﻫﻤﮕﯽ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻧﺴﺎﺀ ﺍﺳﺖ . ﭘﺲ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﻧﯿﺰ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻓﻮﻕ ﺟﻮﺍﺯ ﻟﻄﻤﻪ ﺯﻧﯽ ﺩﺭ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﺸﺮ ﺩﺍﺩ .
✳️ﭘﺲ ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺷﺪ ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺟﻮﺍﺯ ﻗﻤﻪ ﺯﻧﯽ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺣﯿﺚ ﺩﻻﻟﺖ ﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺣﯿﺚ ﺳﻨﺪ ﺁﻥ ﺑﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ .
✅ سخن آخر را اختصاص میدهیم به کلامی از دانشمندبزرگ،ﻋﻼﻣﻪ ﺳﯿﺪ ﻣﺤﺴﻦ ﺍﻣﯿﻦ ( ﺭﻩ ) که ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﻣﯽ فرمایند: " ﭼﻪ ﻟﺰﻭﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﺜﻞ #ﻗﻤﻪ_ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺽ ﺷﻮﺩ ﺁﻥ ﻋﻤﻞ ﺟﺰﺀ ﻗﻄﻌﯽ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺍﺳﺖ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺴﺒﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﻋﺎﺭ ﻭ ﻧﻨﮓ ﺑﻪ ﺩﯾﻦ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺁﻥ ﻣﯿﺸﻮﺩ . ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ #ﺩﯾﻦ ﻣﺘﻨﻔﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﺁﯾﺎ ﺗﻘﻮﺍ ﻭ ﺍﺣﺘﯿﺎﻁ ﺍﯾﺠﺎﺏ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻗﻤﻪ ﺯﻧﯽ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﯼ ﻧﻤﻮﺩ . ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﻗﻤﻪ ﺯﻧﯽ ﺭﺍ ﻣﺒﺎﺡ ﻫﻢ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﻧﺮﺍ ﺗﺮﮎ ﻧﻤﻮﺩ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﻭﺍﺟﺒﺎﺕ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﺮﮎ ﺁﻥ ﺿﺮﺭﯼ ﺑﻪ ﺩﯾﻦ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﺪ . "
تهیه شده در:
#فرقان_سایبری
@Forqancybery
✅پاسخ به شبهاتِ #اعتقادی #سیاسی #شایعات
📢📢📢💠 لطفا مطالب را با حفظ لینک کانال منتقل نمایید
🌺🍃
@ShahidMohammadHasanGhasemi
برکات زیارت کربلا.mp3
7.59M
برکات زیارت کربلا
#حجت السلام_دارستانی
#ویژه_محرم
🌸🌸🌸
🔹 @hatef_app
🔷 hamrahmorabi.
@ShahidMohammadHasanGhasemi
محررم3_8778.mp3
10.05M
#کشتی_نجات ۳
ریشه ی تمام ظلمها، فسادها، شرها و ...
حاکمیّت جور در زمین است!
نمی توان اهل امر به معروف و نهی از منکر، بود؛
اما اهل سازش با حاکمان جور نیز، بود!
@ostad_shojae
🌺🍃
@ShahidMohammadHasanGhasemi
#کانال_فرقان_سایبری
🔴🔴سوال:
چرا امام حسن (ع) درمقابل حکومت ظلم ،صلح کردند ولی امام حسین (ع) قیام کردند و جنگیدند؟؟؟
🔵🔵 پاسخ سوال ، در کلام امام خامنه ای :
✳️صلح امام حسن، صددرصد منطبق بر استدلال منطقى بود.
🔸مردم ما از #صلح امام حسن چيز زيادى نمىدانند؛ فقط چند تا كلمه شعارى مىدانند؛ درحالىكه درباره اين صلح كتاب نوشته شده و بحث و تحليل شده است؛ درباره #امام_حسن، ذهنها و فكرها بايد حرف نو بگويند؛ اما همانها هم گفته نمىشود؛ اينها مايه تأسف است.
✅عامل شكست امام حسن(ع)نبودن تحليل سياسي در مردم بود
بنده در قضاياى تاريخ اسلام اين مطلب را مكررا گفتهام كه، چيزى كه امام حسن مجتبى عليهالسلام را شكست داد، نبودن #تحليل_سياسى در مردم بود. مردم، تحليل سياسى نداشتند. چيزى كه فتنه خوارج را بهوجود آورد و اميرالمؤمنين عليهالسلام را آنطور زير فشار قرار داد و قدرتمندترين آدم تاريخ را آنگونه مظلوم كرد، نبودن تحليل سياسى در مردم بود والا همهى مردم كه بىدين نبودند. تحليل سياسى نداشتند. يك شايعه دشمن مىانداخت؛ فورا اين شايعه همه جا پخش مىشد و همه آن را قبول مىكردند!
۷۲/۸/۱۲
✅غبارغليظ نفاق در زمان امام حسن(ع)
دوران دشوار هر انقلابى، آن دورانى است كه حق و باطل در آن ممزوج بشود. ببينيد اميرالمؤمنين از اين مىنالد: "ولكن يؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فيمزجان فهنا لك يستولى الشّيطان على اوليائه ". در دوران پيامبر، اينطورى نبود. در دوران پيامبر، صفوف، صفوف صريح و روشنى بود. آن طرف، كفار و مشركان و اهل مكه بودند؛ كسانى بودند كه يكىيكى مهاجرين از اينها خاطره داشتند: او من را در فلان تاريخ زد، او من را زندانى كرد، او اموال من را غارت كرد؛ بنابراين شبههيى نبود. يهود بودند؛ توطئهگرانى كه همهى اهل مدينه - از مهاجر و انصار - با توطئههاى آنها آشنا بودند. جنگ بنىقريظه اتفاق افتاد، پيامبر دستور داد عده كثيرى آدم را سر بريدند؛ خم به ابروى كسى نيامد و هيچكس نگفت چرا؛ چون صحنه، صحنه روشنى بود؛ غبارى در صحنه نبود. اينطور جايى، جنگ آسان است؛ حفظ ايمان هم آسان است.
اما در دوران اميرالمؤمنين، چه كسانى در مقابل على(ع) قرار گرفتند؟ خيال مىكنيد شوخى است؟ خيال مىكنيد آسان بود كه "عبداللَّهبنمسعود "، صحابى به اين بزرگى - بنا به نقل عدهيى - جزو پابندهاى به ولايت اميرالمؤمنين نماند و جزو منحرفان به حساب آمد؟ همين "ربيعبنخثيم " و آنهايى كه در جنگ صفين آمدند گفتند ما از اين قتال ناراحتيم، اجازه بده به مرزها برويم و در جنگ وارد نشويم، در روايت دارد كه "من اصحاب عبداللَّهبنمسعود "! اينجاست كه قضيه سخت است.
👈وقتى غبار غليظتر مىگردد، مىشود دوران امام حسن؛ و شما مىبينيد كه چه اتفاقى افتاد. باز در دوران اميرالمؤمنين، قدرى غبار رقيقتر بود؛ كسانى مثل عمار ياسر - آن افشاگر بزرگ دستگاه اميرالمؤمنين - بودند. هرجا حادثهاى اتفاق مىافتاد، عمار ياسر و بزرگانى از صحابه پيامبر بودند كه مىرفتند حرف مىزدند، توجيه مىكردند و لااقل براى عدهاى غبارها زدوده مىشد؛ اما در دوران امام حسن، همان هم نبود. در دوران شبهه و در دوران جنگ با كافر غيرصريح، جنگ با كسانى كه مىتوانند شعارها را بر هدفهاى خودشان منطبق كنند، بسيار بسيار دشوار است؛ بايد هوشيار بود.
۷۰/۶/۲۷
✅اگر امام حسن(ع) مي جنگيد و شهيد مي شد ، خونش به هدر ميرفت
امام حسن مجتبى عليهالسلام مىدانست كه اگر با همان عدهى معدود اصحاب و ياران خود با #معاويه بجنگد و به شهادت برسد، انحطاط اخلاقى زيادى كه بر خواص جامعهى اسلامى حاكم بود، نخواهد گذاشت كه دنبال خون او را بگيرند! تبليغات، پول و زرنگيهاى معاويه، همه را تصرف خواهد كرد و بعد از گذشت يكى دو سال، مردم خواهند گفت "امام حسن عليهالسلام بيهوده در مقابل معاويه قد علم كرد. " لذا، با همهى سختيها ساخت و خود را به ميدان #شهادت نينداخت؛ زيرا مىدانست خونش هدر خواهد شد.
👈گاهى شهيد شدن آسانتر از زنده ماندن است! حقا كه چنين است! اين نكته را اهل معنا و حكمت و دقت، خوب درك مىكنند. گاهى زنده ماندن و زيستن و تلاش كردن در يك محيط، به مراتب مشكلتر از كشته شدن و شهيد شدن و به لقاى خدا پيوستن است. امام حسن عليهالسلام اين مشكل را انتخاب كرد.
وضع آن زمان چنين بوده است. #خواص تسليم بودند و حاضر نمىشدند حركتى كنند. يزيد كه بر سر كار آمد، جنگيدن با او امكانپذير شد.
ادامه پاسخ👇👇
ادامه پاسخ👇👇
👈به تعبيرى ديگر: كسى كه در جنگ با يزيد كشته مىشد، خونش، به دليل وضعيت خرابى كه يزيد داشت، پامال نمىشد. امام حسين عليهالسلام به همين دليل قيام كرد. وضع دوران يزيد به گونهاى بود كه قيام، تنها انتخاب ممكن به نظر مىرسيد. اين، بهخلاف دوران امام حسن عليهالسلام بود كه دو انتخاب "شهيد شدن " و "زنده ماند " وجود داشت و زنده ماندن، ثواب و اثر و زحمتش بيش از كشته شدن بود.
لذا انتخاب سخت تر را امام حسن (ع) کردند . اما در زمان امام حسين عليهالسلام، وضع بدان گونه نبود. يك انتخاب بيشتر وجود نداشت. زنده ماندن معنى نداشت؛ قيام نكردن معنى نداشت و لذا بايستى قيام مىكرد. حال اگر در اثر آن قيام به #حكومت مىرسيد، رسيده بود. كشته هم مىشد، شده بود. بايستى راه را نشان مىداد و پرچم را بر سر راه مىكوبيد تا معلوم باشد وقتى كه وضعيت چنان است، حركت بايد چنين باشد.
۷۵/۳/۲۰
✅امام حسن (ع) و امام حسين فرقي با هم ندارند
اگر در زمان معاويه، امام حسين مىخواست قيام كند، پيام او دفن مىشد. اين به خاطر وضع حكومت در زمان #معاويه است. #سياستها به گونهاى بود كه مردم نمىتوانستند حقانيت سخن حق را بشنوند. لذا همين بزرگوار، ده سال در زمان #خلافت معاويه، امام بود، ولى چيزى نگفت؛ كارى، اقدامى و قيامى نكرد؛ چون موقعيت آنجا مناسب نبود.
قبلش هم امام حسن عليهالسلام بود. ايشان هم #قيام نكرد؛ چون موقعيت مناسب نبود. نه اينكه امام حسين و امام حسن، اهل اين كار نبودند. امام حسن و امام حسين، فرقى ندارند. امام حسين و امام سجاد، فرقى ندارند. امام حسين و امام على النقى و امام حسن عسكرى عليهمالسلام فرقى ندارند. البته وقتى كه اين بزرگوار، اين مجاهدت را كرده است، مقامش بالاتر از كسانى است كه نكردند؛ اما اينها از لحاظ مقام امامت يكسانند. براى هر يك از آن بزرگواران هم كه پيش مىآمد، همين كار را مىكردند و به همين مقام مىرسيدند.
دربارهى #امام_حسن، ذهنها و فكرها بايد حرف نو بگويند
مردم ما از #صلح امام حسن چيز زيادى نمىدانند؛ فقط چند تا كلمهى شعارى مىدانند؛ درحالىكه دربارهى اين صلح كتاب نوشته شده و بحث و تحليل شده است. من خودم چندين سال قبل از اين، كتابى از شيخ راضى آل ياسين - از بزرگان علماى عراق - ترجمه كردم. ترجمهى اين كتاب در سال 1348 منتشر شده است؛ الان بايد محتواى آن كهنه باشد. دربارهى امام حسن، ذهنها و فكرها بايد حرف نو بگويند؛ اما همانها هم گفته نمىشود؛ اينها مايهى تأسف است!
تهیه شده در:
💠کانال #فرقان_سایبری
@ForqanCybery
✅پاسخ به شبهاتِ #اعتقادی #سیاسی #شایعات
🌺🍃
@ShahidMohammadHasanGhasemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #زهیر_زمان
#استاد_شجاعی
▪️عاشورا ، رو فقط عدهی کمی فهمیدند!
چگونه بود که؛
#زهیر که عثمانی مذهب بود، ماند؟
⭕️اما بعضی #شیعیان ، در فرصت خاموشی شب عاشورا، میدان را ترک کردند
#آجرک_الله_یا_بقیه_الله
#العجل_یامولای_یاصاحب_الزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@darentezar14
🌺🍃
@ShahidMohammadHasanGhasemi
5d5723595a64a33f19684989_-628986275974425235.mp3
4.83M
میگن روضه دلمردگیه..
@ShahidMohammadHasanGhasemi
️ ﷽🕊
#سلام_امام_زمانم ✋
#سلام_آقای_من 💚
#سلام_پدر_مهربانم 🍀
#آقا_جان❤️
🌼 نفس بده تا برایٺ نفس نفس بزنم ...
🍃 نفس بہ جز تو نخواهم براے ڪس بزنم ...
🌼 مرا اسیر خود ڪرده اے آقا دعایی ڪن ...
🍃 ڪہ آخرین نفسم را در رڪابٺ بزنم ...
تعجیل در ظهور و سلامتی مولامون حضرت مهدی (عج )پنج صلوات 🍀
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
@ShahidMohammadHasanGhasemi
محررم4_hw.mp3
10.9M
#کشتی_نجات ۴
ریشه ی تمام حقها، خیرها، زیبائیها، حقطلبیها و ...
حاکمیّت أئمه ی حق در زمین است.
نمیتوان اهل امربه معروف و نهی از منکر، بود؛
اما بدنبالِ برقراری حکومت ائمه ی حق در زمین نبــود!
@ostad_shojae
🌺🍃
@ShahidMohammadHasanGhasemi
❌ #شبهه :
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِيمَا عَلَّمَ أَصْحَابَهُ لَا تَلْبَسُوا السَّوَادَ فَإِنَّهُ لِبَاسُ فِرْعَوْنَ
یعنی لباس سیاه نپوشید که لباس فرعون است.
وَ رَوَاهُ فِي الْعِلَلِ وَ الْخِصَالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع مِثْلَهُ . وسائلالشيعة ج : 4 ص : 384 .
در اغاز ماه محرم عده ای با انتشار این روایت سعی در زیر سوال بردن و کم رنگ کردن سیاه پوشی برای اقا سید الشهدا میکنند لطفا کسانی که امکان بررسی سند روایت مذکورو دارن پیگیری کنند ببینیم ایا چنین روایتی موثق و قابل اعتماد هست یا نه. و در صورت وثوق . ایا منظور پرهیز از پوشیدن اون در سراسر سال هست یا نه
پاسخ شبهه:
1⃣ روایات معتبر متعدّدی آمده که پوشیدن لباس سیاه مکروه است.آن روایات مورد استدلال راشیخ حر عاملی از کتاب شیخ صدوق نقل می کند.
📚الفقیه،ج1 ص251
و صدوق روایت را به صورت مرسل و بدون سند نقل می کند.
2⃣امّا در همان روایات پوشیدن لباس سیاه در برخی چیزها استثنا شده است مانند: عمامه،عباو...
📚 الکافی،ج6 ص449
یکی از موارد استثناء از کراهت سیاه پوشی، سیاه پوشی در مصائب امامان است.
3⃣مرحوم علامه مجلسی روایت می کند:
"هنگامی که حسین به شهادت رسید زنان بنی هاشم لباس های سیاه وخشن پوشیدند"
📚بحار الانوار،ج45 ص188
ودر برخی روایات آمده است که هنگامی که براثر خطبه های آتشین امام سجاد وحضرت زینب یزید به خاندان هاشمی اجازه دادعزاداری کنند آنان لباس سیاه برتن کردند وبه مدت هفت روز عزاداری کردند
📚مستدرک الوسایل،ج3 ص327
4⃣ابن ابی الحدید روایت می کند:
"حسن در سوگ علی ( علیهما السلام) جامه های سیاه بر تن کرد وبا همین جامه به میان مردم آمد وبرای انان خطبه خواند"
📚شرح نهج البلاغه،ج16 ص22
5⃣با توجه به همین روایات ایت الله العظمی مکارم می فرماید:
"با توجه به اینکه لباس مشکی سبب تعظیم شعائر می گردد کراهت آن تحت الشعاع قرار گرفته ورنگ استحباب به خود می گیرد"
📚احکام عزاداری،ص56
6⃣میرزای نوری صاحب مستدرک می گوید:
"با توجه به این اخبار نتیجه میشود بر عدم کراهت پوشش سیاه یا رجحان آن در عزادای اباعبدالله "
📚مستدرک الوسایل،ج3 ص328
#پاسخ_به_شبهه
🌐 eitaa.com/adyan8
🌺🍃
@ShahidMohammadHasanGhasemi