#در_محضر_قرآن:
#سیصد_آیه_برای_تو...
همه شان را متبرّک کرده ای، همه این سوره های صد و چهارده گانه را و اگر ابن عبّاس نمی گفت: نزلت فی علی ثلاث مائه آیه: سیصد آیه در شأن علی(ع) نازل شده، من می گفتم عطر نابِ حضورت در تک تک آن شش هزار و دویست گانه ها جاریست و کیست که نداند!
(1) نقشه قتل پیامبر را کشیده بودند، کسی باید در بسترشان میخوابید؛ یک فدایی؛ تو داوطلب شدی، مثل همیشه!!...جبرئیل درِ گوشِ پیامبر نجوا کرد: و من النّاس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله...تو را می گفت!
(2) جبرئیل، آیه آورده بود: انّما ولیّکم الله...مردِ سائل داشت از مسجد بیرون می آمد، پیامبر او را دید و سؤال کرد: آیا کسی چیزی به تو داده است؟ گفت نه یا رسول الله جز آن مرد که در حالِ رکوع است و انگشترش را به من داد. به تو اشاره کرد. پیامبر لبخند زد. "و یؤتون الزّکوه و هم راکعون"، تو بودی. فَدَتکَ القومُ یا خیرَ راکعاَ!
(3) بحث و جدلشان با پیامبر سرِ ماجرایِ مصلوب شدن عیسی (ع) به نتیجه نرسیده بود، قرارِ مباهله گذاشتند: فرزندان و زنان و عزیزانتان را بیاورید. (ابناءَنا و ابناءَکم، نساءَنا و نساءَکم، انفسَنا و انفسَکم). صبحِ مباهله رسید. سایه پنج نفر از دور نمایان شد: نساءَنا: فاطمه بود. ابناءَنا: حسین بود توی آغوش پیامبر و حسن، دست در دستانِ او، امّا انفسَنا تو بودی: جانِ پیامبر!
(4) آیه می گوید: آیا راجع به کسی که دلیل روشنی از جانب خدا دارد و شاهدی هم همراه خود دارد شک می کنید؟ ابن عبّاس گفته کان علی بیّنه من ربّه، پیامبر است و شاهد منه، تویی.
(5) کافران به پیامبر گفته بودند: تو فرستاده خدا نیستی: لستَ مرسلاً. خدا گفته بود به آنها بگو: برای گواهیِ نبوّت من، خدا و آن کسی که علم الکتاب نزدِ اوست، کافیست. دوست و دشمن گفته اند: "مَن عنده علم الکتاب" تویی. الذی عنده علم الکتاب هو امیرالمؤمنین(ع).
(6) قرآن می گوید: روز قیامت، در مواقفِ حشر نگهمان می دارند و سؤال می کنند: "وقفوهم انّهم مسئولون." گفتهاند از تو سؤال می کنند؛ از ولایتِ تو: عن ولایة علیِ بن ابیطالب. قرآن می گوید: در آن روز از نعمت هایمان سؤال می کنند: "ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النّعیم." گفته اند از نعمتِ ولایتِ تو می پرسند: عن ولایه علیّ بن ابیطالب.
(7) داشتند از حج باز میگشتند. جبرئیل آمده بود که: زود باش پیامبر! تبلیغ کن آنچه را به تو گفتهایم! همه شان را نگاه داشت؛ دستت را بالا گرفت و ولایتِ تو را تبلیغ کرد جلوی ِچشمانِ دوست و دشمن. "ما انزل الیک"، ولایتِ تو بود...جبرئیل دوباره آمده بود: امروز دینتان کامل شد: "الیوم اکملت لکم دینکم"... پیامبر از شوق تکبیر گفت. مکمّل دین، تو بودی. ولایتِ تو بود.
همه شان را متبرک کرده ای، همه این سوره های صد و چهارده گانه را...
این را همین امشب اعتراف میکنم که زمین و آسمان بی قرارِ آمدنِ توست و من در خیالم کنارِ مستجار نشسته ام و این آیه ها را با تو مرور می کنم. همین امشب که بند بندِ وجودم از شوقِ آیههایِ تو میلرزند و تو میدانی. و اگر ابن عبّاس نمی گفت: نزلت فی علی ثلاث مائه آیه... من می گفتم عطر نابِ حضورت در تک تک آن شش هزار و دویست گانه ها جاریست و کیست که نداند!
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و من النّاس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد (بقره/ 207)
انّما ولیّکم الله و رسوله و الّذین امنوا الّذین یقیمون الصّلوه و یؤتون الزّکوه و هم راکعون (55/مائده)
فمن حاجّک...فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثمّ نبتهل...(آل عمران/61)
افمن کان علی بیِنه من ربّه و یتلوه شاهد منه و...(هود/17)
و یقول الّذین کفروا لست مرسلا قل کفی بالله شهیداً بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب (رعد/43)
وقفوهم انّهم مسئولون (صافّات/24)
ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النّعیم (تکاثر/8)
یا ایّها الرّسول بلّغ ما انزل الیک من ربّک و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته...(مائده/67)
الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً.. (مائده/3)
پ.ن
آیه هایی که با هم مرور کردیم، واضح ترین آیه هایی هستند که شأن نزولشان حضرت امیر(ع) است، سرِ این آیهها عمومِ تفاسیرِ تسنن و تشیع توافق دارند. در این مجال پرداختن به بقیه آیهها نمیگنجید، شاید فرصتی دیگر اگر عمری باقی بود...
چقدر من این رباعیِحسان را دوست دارم. آیه ولایت را هر وقت می خوانم، یادآوری این رباعی چشمانم را بارانی میکند:
و انت الذی اعطیت اذ کنت راکعا
فدتک نفوس القوم یا خیر راکعا
فانزل فیک الله خیر ولایه
و بَیّنها فی محکمات الشرائع.
ترجمهاش را نمی نویسم!!! حیفم می آید خب، از بس که عربیاش فصیح است.
و این شعرِ شافعی-پیشوای یکی از عظیمترین فرقه های چهارگانه اهل تسنّن: لو انّالمرتضی ابدی محلهّ
لخرّالنّاس طرّا سجّدا له
و مات الشّافعی و لیس یدری
علیّ ربّه ام ربّه الله