🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂غروب ماه رمضان🌒 بود، #ابراهيم آمد در خانه ما🏡 و بعد از سلام و احوالپرسی يک #قابلمه از من گرفت! بعد
#سیره_شهدا
💢نصیحت های ابراهیم به مردی که #حجاب_همسرش برایش مهم نبود:
♦️دوست عزیز!
همسـ💞ـر شما برای #خود شماست،
نه برای #نمایش دادن جلوی دیگران❌
می دانی چقدر از #جوانان با دیدن همسر #بی_حجاب شما به گناه🔞 می افتد؟
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سیره_شهدا 💢نصیحت های ابراهیم به مردی که #حجاب_همسرش برایش مهم نبود: ♦️دوست عزیز! همسـ💞ـر شما برای
1⃣0⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰در مجموعه ورزش باستانی بچه ها به صورت گروهی به زورخانه های دیگر می رفتند و آنجا #ورزش می کردند. یک شب #ماه_رمضان ما به زورخانه ای در کرج رفتیم🚗
🔰آن شب🌙 را فراموش نمی کنم. #ابراهیم شعر می خواند. دعا🙏 می خواند و ورزش می کرد. مدتی طولانی بود که ابراهیم در کنار گود مشغول #شنای زورخانه ای بود. چند سری بچه های داخل #گود عوض شدند، ⚡️اما ابراهیم همچنان مشغول شنا بود. اصلا به کسی توجه نمی کرد❌
🔰پیرمردی در بالای سکو نشسته بود و به ورزش بچه ها نگاه👀 می کرد. پیش من آمد👥 #ابراهیم را نشان داد و با ناراحتی گفت: آقا، این جوان کیه⁉️ با تعجب گفتم: #چطور مگه؟؟ گفت: «من که وارد شدم، ایشان داشت شنا می رفت. من با تسبیح📿، شنا رفتنش را شمردم. تا الان #هفت_دور تسبیح رفته یعنی #هفتصدتا شنا! تو رو خدا بیارش بالا الان حالش به هم می خوره.»
🔰وقتی ورزش تمام شد ابراهیم اصلا احساس #خستگی نمی کرد🚫 انگار نه انگار که چهار ساعت🕰 شنا رفته! البته ابراهیم این کارها را برای #قوی_شدن انجام می داد. همیشه می گفت: برای #خدمت_به_خدا و بندگانش، باید بدنی قوی داشته باشیم. مرتب دعا می کرد که: خدایا بدنم را برای #خدمت کردن به خودت قوی کن💪
🔰 #ابراهیم در همان ایام یک جفت میل و سنگ بسیار سنگین برای #خودش تهیه کرد. حسابی سر زبان ها افتاده و انگشت نما شده بود. ⚡️اما بعد از مدتی دیگر جلوی بچه ها چنین کارهایی را انجام نداد❌می گفت: این کارها عامل #غرور انسان می شه. می گفت: مردم به دنبال این هستند که چه کسی #قوی_تر از بقیه است. من اگر جلوی دیگران ورزش های سنگین را انجام دهم باعث ضایع شدن #رفقایم می شوم. در واقع خودم را مطرح کرده ام و این کار اشتباه⭕️ است.
📚برگرفته از کتاب:سلام بر ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸میثم آن قدر خوب و مظلوم بود☺️ که حیف بود غیر از #شهادت از دنیا برود. #لیاقت شهادت را داشت. 🔹از بچ
#عشق_تو
گرفت از تن من
تاب و توان💓 را...
ترسم که به پایان نرسانم🚫
#رمضان را ...
#شهید_میثم_علیجانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
12_Reza_Narimani-Golchin_Shab_01_Ta_Shab_06_Ramzan1395-006_(www.rasekhoon.net).mp3
11.2M
🎵 #صوت_شهدایی
✨میخوام امشب با
دوستای قدیمیم
هم سخن باشم
✨شاید من هم بتونم
عاقبت مثل شهیدا شم😔
🎤🎤 #سیدرضا #نریمانی
بسیار زیباس👌👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
★❤★❤★❤★❤★
به آسمان زندگی امـ🌌 مینگرم
#تویی که در آسمان زندگی ام
درخشیدی✨
و #جاودانه ماندی
و روشن بخش زندگی ام شدی
و من ...
به تو می اندیشمـ💭
#به_تو ای بهتر از جانمـ♥️
به تو ای #رفیق تنهایی ام
به تو ای همدم شبهای تارم ...
به تو ...به تو ای #شهید🌷
و تو را...
تو را ای #شهید
با تمام وجود دوست می دارمـ❤️
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✿زمانی که محمد هادی در #تهران بود و در بازار آهن⛓ فعالیت می کرد، همیشه دست به #خیر داشت. خصوصاً برای
💠 علاقه به شهدا
❣مادرش میگفت: «وقتی هنوز ایران بود عاشق جنگ و دفاع از اسلام و انقلاب بود.
همیشه از این #علاقهاش حرف میزد.
❣کمدی که در خانه داشت پر بود از عکسهای شهدا.
#همیشه از شهدا اسم میبرد و نحوه شهادت وزندگینامههایشان را برایمان میگفت.
❣به چند شهید علاقه خاصی داشت شهید همت، ابراهیم هادی، محسن دینشعاری. همیشه از اینها حرف میزد و از #هر_فرصتی استفاده میکرد تا از آنها بگوید.
❣ اغلب بستههای بزرگی از تصاویر شهدا دستش بود. دائما اینها را به خانه میآورد و از خانه به مسجد میبرد.
بخش زیادی از زندگیاش به این چیزها تعلق داشت».
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh