eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.3هزار عکس
7.5هزار ویدیو
209 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بر #شهــدا🌷 آن مهــدی باوران و #یاوران که لبیک✊ گفتند به #نائب_المهدی و #مهدی نیز ادرکنی شان را خریدار شد✅ ای کاش ادرکنیِ ما #جاماندگان نیز با لبیک شهدا🌷 اجابت گردد😔 و #شهید_شویم! #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
5cb04dd98c78832217d5a942_-1856280986906715772.mp3
5.37M
🎧 #صوت_مهدوی 🎙حجت الاسلام #هاشمی‌نژاد ❣علاقه امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) به شیعیان❣ اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_25434459.mp3
3.55M
🎧 #انتظار_یار 🔅بیا #نور چشمای دنیا، بیا ♦️بیا ای مسیحای دلهـ❤️ـا، بیا 🔅هوای دلا #بی_تو بارونیه🌧 ♦️بیا ای دل ارام زهرا، #بیـا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ #برگی_از_خاطرات 🌷روزی از موضوعی #ناراحت بودم و از آن رنج میبردم، ابوالفضل منو دید و بعد از فهمید
🌷اين لطف خدا بود كه #ابوالفضل نسبت به بقيه همسن و سال‌هايش👥 متفاوت باشد. مادرش زمان برادر بزرگ‌ترش مريض احوال بود و شايد هنگام #شيردادن به آنها دقت نداشت اما براي ابوالفضل هميشه #باوضو شير مي‌داد. 🌷به نظر خودم شير دادن با وضو به بچه #تأثير بسيار زيادي در رفتار و روحيات او دارد👌 #شهيد بدون وضو از خانه خارج نمي‌شد❌ به دوستانش هم خواندن قرآن📖 و #نماز_شب را بسيار توصيه مي‌كرد.  #شهید_ابوالفضل_راه_چمنی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ #خاطرات_شهید يکبار سيد از #کشاورزي بار سيب زميني خريد، بارش خيلي خوب نبود، فرستاد تهران وبرگشت خ
جشن تولد🎈 قبل از #شهادتش 🌷سید رو خیلی وقتها #شهید_زنده صدا می زدیم. یادمه سال ۸۹ بود که برای سید تولد🎊 گرفته بودیم و روی کیک نوشتیم🎂 #فرزند_زهرا(س) شهید سید میلاد تولدت مبارک 🌷روی #کیک تولد هم می نوشتیم اما باورمون نمی شد که به این زودی ها نام زیبای #سید_میلاد با شهادت🕊 بزرگ شود. #شهید_سیدمیلاد_مصطفوی #شهید_بی_سر_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
جشن تولد🎈 قبل از #شهادتش 🌷سید رو خیلی وقتها #شهید_زنده صدا می زدیم. یادمه سال ۸۹ بود که برای سید ت
4⃣5⃣1⃣1⃣ 🌷 💠شرایط ازدواج 🔰با اینکه هم سن بودیم به من می گفت: چرا نمی کنی⁉️ من گفتم سید جان خودت چی؟ رطب خورده منع رطب کی کند! می خندید😄 به شوخی میگفت: من برای ازدواج ۵۰ درصد% پیش رفتم. اون هم اینکه فعلا هستم✔️ 🔰آخرین بار به من گفت: کیشه(مرد) فکری💭 به حال خودت کن کم کم داری میشی! از ما که گذشت، من برم دیگه اما شما به فکر ازدواج باش💍 خیلی دوست داشت همسرش هم باشه. 🔰آخرین باری که رفته بود به ما گفت: از آقا خواستم هرکس رو که برام من صلاح می دونه ... این اواخر صحبت هایی کرده بود گفت: ان شالله قضیه ازدواج تمومه✅ اما اول برم اگر برگشتم تمامش می کنم. الان می ترسم این تعلق💖 دست و پا گیرم بشه 🌷 بعد ان شاالله فرصت برای ازدواج هست. 🔰جایی رفته بود جواب رد❌ شنید! خبر داشتم که سید رفته خواستگاری، اومد پیش من گفتم: سید جان چه خبر؟؟ شنیدم رفتی خواستگاری؟؟ گفت: آره؛ اما دادن😕 گفتم برای چی؟! کی از شما بهتر گفت: چی بگم! من هم تعجب کردم که چرا جواب رد دادند 🔰از اون پرسیدم: چرا جواب رد دادید⁉️ گفت: من تو شما هیچ نمیبینم. فقط این رو بگم من به درد شما نمی خورم😔شما خیلی از من واقعا برای من هم عجیب بود😟 که چرا اون خانم این جواب رو داده بود! 🔰یه بار دیدم کت و شلوار پوشیده، موهاش رو هم کرده گفتم: سید اینطوری بری خواستگاری من که مَردم نمی پسندمت❌ وای به حال اون خانمی که تو رو بخواد با این بپسنده! خندید😅 راوی: دوست شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحہ ۸ استاد پرهیزگار .MP3
997.3K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه بقره✨ #قرائت_صفحه_هشتم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥فیلم کمتر دیده شده از #حاج_احمد_متوسلیان در حرم حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💠 من بر نمیگردم 🍂وارد دارخوین شده بودیم. ۳ روز بعد نامه‌ای به امضای حاج احمد به دستم رسید که «در اسرع وقت جمع کنید و به تهران بیایید که عازم ، 🍂اول فکر می‌کردم شوخی است بعد که پیش آقای رحیم صفوی رفتم، گفت: درست است، سریعاً بروید، به پادگان امام حسین(ع). حاج احمد متوسلیان به ما گفت: من اگر به لبنان بروم، برنمی‌گردم شما فکر خودتان باشید. 🍂و بعد برایمان تعریف کرد که یادتان هست ، امکانات نداشتیم و می‌گفتم نکند شکست بخوریم، در همان تاریکی برادری با لباس فرم سپاه به پشتم زد و گفت: «حاج احمد، خدا را فراموش کردی، ائمه را از یاد برده‌ای فکر تویوتا و تجهیزات هستی» 🍂 آن برادر همانجا فتح‌المبین را به من داد و گفت عملیاتی به نام در پیش دارید، در این عملیات آزاد می‌شود بعد از آن، تو به لبنان می‌روی و دیگر برنمی‌گردی.» 🍂۴ روز لبنان ماندیم تا اینکه حضرت امام گفتند: «راه قدس از کربلا می‌گذرد، برگردید.» قرار شد ما به تهران بیاییم، اما حاج‌احمد به همراه ۳ تن از بچه‌ها به بیروت رفت و دیگر هیچ وقت بر نگشت. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا