🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی #مشاور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 🌹 🍂نوروز سال قبل در سفر عتبات بودم
✍ #حق_الناس
🔹یک روز قرار شد والیبال بازی کنیم، من کتانی نداشتم. به یکی از رفقای ابراهیم که کتانی چینی قدیمی پایش بود گفتم: کتانی ات را بده من برم توی زمین. دمپایی خودم را به او دادم و کتانی اش را گرفتم.
🔸مشغول بازی شدیم. بعد از بازی دیدم که او رفته. من هم به خانه برگشتم.
هنوز ساعتی نگذشته بود که دیدم ابراهیم به درب منزل ما آمد. با خوشحالی به استقبالش رفتم. گفتم: چه خبر از این طرفا؟! بی مقدمه گفت: سعید، خدا توی قیامت از هر چی بگذرد از حق الناس نمی گذرد. برای همین توی زندگی مواظب باش حق مردم به گردنت نباشه.
🔹بعد ادامه داد: تا می تونی به وسیله ای که مال خودت نیست نزدیک نشو. خیلی مراقب باش! گفتم: آقا ابرام من نوکرتم. چشم. راستی این رفیقت که کتونی ازش گرفتم، نمی دونم کجاست. قبل از پایان بازی رفت....
🌹 #شهید_ابراهیم_هادی
📚 سلام بر ابراهیم2
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸میثم در تاریخ 23/2/13 63 در محله تختی نازی آباد واقع در #تهران دیده به جهان گشود👶 دوران کودکی #میثم
#همسر_بزرگوار_شهید:
❣یک ماه قبل از رفتش به ماموریت، بهم گفت خانم اگر من پیکرم برگشت و پیکرم بی سر بود چی کار میکنی؟!
❣یکم سکوت کردم پیش خودم گفتم! شاید میخواد منو امتحان کنه و بدون عکس العمل من چیه؟
❣بعداز چند دقیقه بهش گفتم! اقا میثم من کاری نمیتونم انجام بدم جز این که نگاهت کنم.
❣بعد بهم گفت خانم قول بده اگر پیکرم بی سر برگشت جلوی هیچ کس گریه نکنی.
🕊🌷شهید #بی_سر😔
#شهید_میثم_مدواری
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۶۵ استاد پرهیزگار .MP3
915.7K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه اعراف✨
#قرائت_صفحه_صدوشصت_وپنج
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔰 #غواصی که از بی کسی برای آب نامه مینوشت
🔻همرزم شهید:
🌷هر روز می دیدم یوسف گوشه ای نشسته و نامه می نویسد. با خودم می گفتم یوسف که کسی را ندارد! برای چه کسی نامه می نویسد؟ آن هم هر روز!
🌷یک روز گفتم: یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد. نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می نویسم، کسی را ندارم که...
🌷چنددقیقه قبل ازعملیات
یکی ازخبرنگارها🎤از او پرسید:
آقا یوسف غواص یعنی چی⁉️و یوسف جواب داد: "غواص یعنی #مرغابـی_امام_زمان"
#شهیدیوسف_قربانی🌷
#شهید_عملیات_کربلای۵
شادی روحش #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#در_محضر_شهید 8⃣4⃣ 🔹هر موقع در مناطق جنگی راه رو گم کردید، نگاه کنید آتش دشمن کدام سمت را می کوبد،
#در_محضر_شهید 9⃣4⃣
اگرما #هواےنفس را کنار نگذاریم
کارهایےڪہ انجام میدهیم
هیچ #فایدهای نخواهدداشت، چرا؟
چون ڪارمان درجهت #رضای خدا نیست
و ماخودمان را #گم میکنیم.
📚به روایت همت ص۱۸۲ #شهید_محمدابراهیم_همت🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
◀️ تاکید رهبر انقلاب در دیدار اعضای برگزاری کنگرهی بزرگداشت دو هزار شهید استان بوشهر
✍یاد و نام شهدا باید وارد زندگی بچهها شود
کاری کنید که یاد شهدا و این اشخاص [مجاهد] در ذهن نسلهای جدید ماندگار بشود. مثلاً رئیسعلی دلواری، آدم به این عظمت، در بین #نسل_جوان ما چند درصد او را میشناسند؟ کاری باید کرد تا این نامها زنده بمانند؛ اینها الگو هستند. مثلاً روی کتابچههای بچّهها، دفترهای بچّهها، روی پشت جلد کتابها، در خود کتابهای درسی، روی لباسها، عکس اینها، خصوصیّت اینها، اسم اینها [چاپ و] نوشته بشود.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
شهادت را نه ما پیدا
که پیدا می کند ما را ...
#شهید_قاسم_سلیمانی🌷
#روزتون_شهدایی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهادت را نه ما پیدا که پیدا می کند ما را ... #شهید_قاسم_سلیمانی🌷 #روزتون_شهدایی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazar
5⃣2⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا
💠روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم 🔺پنجشنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق
🌷ساعت ۷ صبح
با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم، هوا ابری است و نسیم سردی میوزد.
🌷ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در سوریه حاضرند.
🌷ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند...
🌷هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛ همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین! همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
🌷گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه
🌷آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید، با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
🌷ساعت ۳ عصر، حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود
حاجقاسم عازم بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
🌷ساعت حدود ۹ شب
حاجی از بیروت به دمشق برگشته
شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند.
سکوت شد... یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاجقاسم با لبخند گفت؛ میترسید #شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم
🌷حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت:
میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!
بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست، اینم رسیدهست... ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد
🌷ساعت ۲ صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
👤راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون|
#شهید_قاسم_سلیمانی
شادی روحش صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
11.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 #کتاب_صوتی
ذوالفقار
خاطرات #حاج_قاسم_سلیمانی
1⃣ #قسمت_اول
👌 این مجموعه ساده و کوتاه روایتی ست از مردی که ذوالفقار علی بود در نیام عشق و غیرت
اینبار از #حاج_قاسم بشنویم
#شهید_قاسم_سلیمانی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh