🔴فوری/فرمانده بسیج دارخوین شادگان ترور شد!
🔻فرمانده حوزه بسیج دارخوین شادگان در جنوب استان خوزستان توسط افراد ناشناس ترور شد💥 #عبدالحسین_مجدمی فرمانده حوزه بسیج شهر دارخوین از توابع شهرستان شادگان استان #خوزستان بامداد چهارشنبه توسط افراد ناشناس و نقابدار مورد ضرب مستقیم گلوله اسلحه قرار گرفته است./عصر جنوب
🔻 گفته میشود این #فرمانده_سپاه پاسداران طی حمله مسلحانه به منزلش که توسط افراد ناشناس صورت گرفته، #شهید شده است🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۷۱ استاد پرهیزگار .MP3
786.8K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه اعراف✨
#قرائت_صفحه_صدوهفتاد_ویک
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊♥️🕊♥️🕊 #همسران_شهدا💞 در جلسه ی اول خواستگاری با هماںْ شرم و حیای☺️ همیشگی پرسید: حوصله ی بزرگ کر
فرماندهان گردان #یازهرا..
#شهید محمد رضا تورجی زاده دفاع مقدس
#شهید مسلم خیزاب مدافع حرم
هر دو #عاشق حضرت زهرا(س)
هر دو پهلوهایشان ترکش خورد و مانند #حضرت_زهرا به آسمان پر کشیدند.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌾چقدر سخت است، حال عاشقی♥️ که نمی داند #محبوبش نیز هوایش را دارد یا نه؟😔 🔹یک جمله از دل نوشته هایت✍
💠زیارت عاشورا
🔹مدتی از شهادت سید گذشته بود. قبل از محرم در خواب سید را دیدم. پیراهن مشکی به تن داشت. گفتم: «سید چرا مشکی پوشیدی!؟» گفت:«محرم نزدیک است.» بعد ادامه داد: «اینجا همه جمع هستند. شهدا، امام (ره) و ...» سید گفت: «در حضور همه شهدا و بزرگان، حضرت امام (ره) به من فرمودند: برو مداحی کن.»
🔸بعد از آن با سید خیلی درد و دل کردم. گفتم سید ما را تنها گذاشتی و رفتی. گفت: «چرا این حرف را می زنی؟ هر مشکلی و غمی دارید، با نام مبارک مادرم برطرف می شود.» بعد ادامه داد: «اگه دردی دارید، حاجتی دارید زیارت عاشورا بخوانید. زیارت عاشورا درد شما را درمان می کند. توسل پیدا کنید و اشک چشم داشته باشید.»
📚کتاب علمدار
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠زیارت عاشورا 🔹مدتی از شهادت سید گذشته بود. قبل از محرم در خواب سید را دیدم. پیراهن مشکی به تن داشت
8⃣2⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا
💠 دعوت شده
🌷فردی که انگار اهل آبادان بود. سوار تاکسیم شد. گفت میرم آرامگاه. تا نشست داخل ماشین عکس سید را که چسبانده بودم روی شیشه را دید دستی روی آن کشید و شروع کرد به گریه کردن.
🌷با تعجب پرسیدم: «آقا، قضیه چیه؟!» گفت: «من این سید را نمی شناختم. رفته بودم قم، داخل پاساژ چشمم افتاد به عکس سید، ناخودآگاه به سمت چهره معصومانه عکس کشیده شدم. رفتم داخل مغازه. عکس و نوارهای مداحی سید را خریدم. شب و روزم شده بود گوش دادن به نوارهای مداحی سید.»
🌷او ادامه داد: «شبی در خواب سید را دیدم که به سمت من آمد. دعوتم کرد که سر مزارش بیایم و زیارت عاشورا را بخوانم. به سید گفتم: من اصلا تا حالا شمال نرفته ام. چه جوری بیام و پیدایت کنم. گم می شوم. نرفتم و فراموش کردم.
🌷چند وقت بعد دوباره آمد به خوابم و گفت: چرا نمی آیی سر مزارم؟! از خواب که بلند شدم وسایلم را جمع کردم و راه افتادم. توی راه خوابم برد. ماشین هم داشت از ساری عبور می کرد.
🌷 سید آمد و تکانم داد و گفت: پاشو رسیدی. ناگهان چشم هایم را باز کردم. همان موقع راننده گفت: ساری جا نمونید.» وقتی فهمید پسر دایی و داماد خانواده سید هستم تعجبش بیشتر شد.
🌷رساندمش آرامگاه. بعد ماندم و گفتم: «شما زیارت عاشورا بخوان من منتظرم. باید برویم منزل سید.» گفت: «اصلا غیر ممکنه.» گفتم: «در خانه سید به روی کسی بسته نیست چه برسد به اینکه خودش دعوت کرده باشد.
📚کتاب علمدار
#شهید_سیدمجتبی_علمدار 🌷
#ذاکر_اهل_بیت
#جانباز_شهید
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💠 چادر وصله دار حضرت زهرا (علیهاالسلام)
✅ علامه مصباح یزدی: "بنده در دل خود، اینگونه احساس میکنم که چادر حضرت زهرای مرضیه (سلاماللهعلیها) که چندين وصله داشت، ارزش آن از همه کهکشانها بیشتر است... همه عالمیان آرزو می کنند سایه ای از آن چادر مبارک به سرشان بيفتد...
✍ خداوند متعال چنين بانویی را به ما داده است، چه مقدار در زندگی خویش به یاد ایشان هستیم؟!
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
در چطوری دلش آمد که به بازو بزند.mp3
16.74M
🎤مداحی های ماندگار فاطمیه
💔در چطور دلش آمد که به پهلو بزند.. "روضه"😔😭
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh