﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
یاصاحب الزمان (عج)
چه خوش است روز جمعه،
زکنار بیت کعبه...
به تمام اهل عالم،
#برسد_صدای_مهدی(عج)...!!
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
☆∞🦋∞☆
هـــــم خودشان #خاڪے بودند
وهم لباس هـــــایشان...
ڪافے بـــــود بـــــاران ببارد
تا عطـــــرشان در ســـــنگرها بپیچد
#روایتـــــ_عشق
#سلام_صبحتون_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
ما به زودی میآییم.
اهتزاز این پرچم مقدس کنار مرزهای اشغالی و بیخ گوش رژیم صهیونسیتی تنها یک معنا دارد: ما به زودی میآییم.
#سيد_حسن_نصرالله
✍ مرتضی سیمیاری
✍ بیداری ملت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
👈 این چریک پیر شهید سید حبیب الله آخش فکر کنم بیش از ۶۰سال داشت که وارد جنگ شد و شکار چی تانک نام گرفته در هر گروهان و گردانی بود مایه امید و شور و نشاط نیروها و حتی فرماندهان بود به او حبیب ابن مظاهر می گفتیم. شادی روحش صلوات
بیداری_ملت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5828192761504860521.mp3
8.11M
🎵 #پادکست
🎶 #صوتی
🔴 #مهدوی
📌 قسمت ۲۳۶
🎤 حجتالاسلام #پناهیان
🔸«موضِعت رو مشخص کن»🔸
🌺 #قرار_عاشقی
👌 #پیشنهاد_دانلود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بازنشر
طرح به مناسبت سالروز شهادت شهید علیرضا محمودی پارسا🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
☆بسم رب الزهرا☆
#عشق !
🍃واژه ایی که این روز ها، آدمیان به سادگی از آن بهره برده و کم اَرج، نشانش می دهند. این حس، #پاک است و کنون، به بازیچه گرفته شده😪
🍃میدانی چرا میگویم پاک؟
چون ویژگی هایش، ارمغانی است برای روح تشنه ی ما. مثلا انسان عاشق، آرام است چرا که عشق، آرامش می دهد و آدمی را مهربان می کند.
عشق، آدمی را صبور می کند و این ویژگی هایش، می ماند برایت تا اخر عمر.
🍃چرا که عشق، جاوید است البته نه از نوع زمینی اش چرا که آدمیان، فانی اند و آمال دنیایی نافرجام. این جاست که باید عاشق یک چیز والا و جاوید شوی و چه چیزی متعالی تر از پروردگار🙃
🍃یکی از این ویژگی های این عشق این است که این انسان عاشق پیشه، که در کنار عشقش به همه چیز رسیده است، به جای پرداختن به #عیوب دیگران، تنها غرق در لذت بردن از معشوقش به حسن او می اندیشد و دوری از او باعث بی حوصلگی اش میشود🌹
🍃اگر عاشق خدا شوی، هرگز از او دور نخواهی شد. برای همین همیشه با نشاط و انرژی هستی، اما اگر این #آدمیان را برای عاشقی کردن انتخاب کنی، اشتباه بزرگی مرتکب شده ای، چرا که بشر، بالاخره روزی می رود و عاشق هم می ماند با یک عالم کمبود😓
🍃حال، چگونه می شود #عاشق_خدا شد؟ می دانی، هر چیزی آدابی دارد وبدون مقدمات، نمی شود یک شبه عاشق خدا شوی.
🍃راه عشق این است عزیز من، اول «عَظُمَ الْخالِقُ فى اَنْفُسِهِمْ»، بعد «فَصَغُرَ ما دُونَهُ فى اَعْیُنِهِمْ»،و بعد، عشق میآید. عظمت خدا که نزدمان بالا رفت، اندک اندک، #عزیز هم میشود.
🍃حال، چهکنیم تا عظمت خدا در دلمان بالا برود؟ هر که میخواهد خدا در دلش عظمت پیدا کند، بایستی #امر_خدا را انجام دهد. با اطاعت، خدا در دل عظمت پیدا میکند. بعد عشق میآید، خوشی میآید. خیلی ساده!
🍃گویی از همین رو است که پسرکی که هنوز، کودک می نمایاند، پایش باز میشود به #میدان_جنگ. شاید او راه تقرب به خدا را بهتر از من و تو آموخته. شاید او عاشقی کردن را زیباتر از من و تو بلد است. شاید او با آن سن کمش، بصیرتی پیدا کرده از #جنس_نور.
🍃خلاصه بخواهم بگویم، می شود عاشق باش اما نه عاشق هر کسی. عاشق کسی باش که ارزشش را داشته باشد و تا آخرین لحظات این عمر، در قلبت جاودانه.
🍃عاشق خدا باش، چرا که
عشق رازیست که تنها به #خدا باید گفت♡
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج❤️
پ.ن : گذری بر سخنان حاج اقا پناهیان
✍️نویسنده : #مونا_زارع
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_علیرضا_محمودی_پارسا
📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۸
📅تاریخ شهادت : ۲۹ بهمن ۱۳۶۱
🥀مزار شهید : امامزاده محمد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
آمریکای جهانخوار و هم پیمانانش
برای شکست این انقلاب
حداکثر تلاش خود را میکنند
اما ما میدانیم "یدالله فوق ایدیهم"
دست خدا بالاترین دست هاست
و این دست خداست که توطئه های
دشمنان جهانخوار را در هم میکوبد .
شهید دانش آموز
🌷شهید علیرضا محمودی پارسا🌷
یاد امام و شهدا با صلوات🌷
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
🌹 پوستر | #مسجد_قزلی
♦️مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی): قضیهی تبریز و قیام مردم تبریز در بیست و نه بهمن یک حادثهی تعیین کننده بود. ماجرای خونهای ریخته شدهی در قم و اصل انگیزهی حرکت قم را، ماجرای تبریز زنده و احیاء کرد.
#قیام
لوح | شهید همت :
💠 یاد خدا را فراموش نکنید،
با یاد خدا خیلی از مطالب
حل می شود.
#شهید_همت
#چراغ_راه #تلنگر #خادم_گراف
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش صادق هست🥰✋
*پرواز در سالروز شهادت حضرت زینب (س)*🕊️
*شهید صادق عدالت اکبری*🌹
تاریخ تولد: ۲ / ۲ / ۱۳۶۷
تاریخ شهادت: ۴ / ۲ / ۱۳۹۵
محل تولد: تبریز
محل شهادت: سوریه
*🌹همسرش← در اولین روز ماه رجب عقد کردیم🎊و صادق که روزه هم بود،🌙در هنگام خواندن خطبه عقد چندین بار در گوش من زمزمه کرد که «آرزوی من را فراموش نکنید و دعا کنید»💫 خاطره شهید تجلایی را یاد آور میشدند که همسرشان برایش آرزوی شهادت کرده بود.🌙اولین مکانی که بعد از عقد رفتیم، گلزار شهدا بود.💫 وقتی که در گلزار شهدا با هم قدم میزدیم، فقط در ذهنم با خود کلنجار میرفتم‼️که می شود انسان کسی را که دوست دارد💕 برایش یک چنین دعایی بکند که با شهادت از کنارش برود؟ ⁉️با خود گفتم اگر در بین این شهدا، شهیدی را هم نام آقا صادق ببینم این دعا را خواهم کرد.🌙دقیقا همان لحظهای که به این مسئله فکر میکردم مزار شهید صادق جنگی را دیدم.‼️در آن لحظه حال عجیبی پیدا کردم اما بعداز آن به این دعا مصمم شدم.🍃او عاشق خدا بود و دلبستگی به دنیا و مادیات نداشت🍂و فقط خدا را میخواست،🕊️داوطلبانه به سوریه رفت و عاقبت در جنوب منطقه حلب با اصابت بیشترین تعداد ترکش به پشت سرش🥀💥 به شهادت رسید🕊️ پشت سرش تخلیه شده بود🥀او همزمان با شهادت بی بی دو عالم حضرت زینب کبری (س)🏴در حالی که دو روز از تولد خودش میگذشت🎊 به آرزویش رسید*🕊️🕋
*شهید صادق عدالت اکبری*
*شادی روحش صلوات*
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷 بسم رب الشهدا و الصدیقین
✨ #شهید_محمد_ابراهیم_همت
به روایت همسرش
قسمت 8⃣
گفتم : " چی را؟ "
گفت :" اینکه خیلی ها سر شهید شدن حاجی قسم خوردند. او کسی نیست که ماندنی باشد. "
گفتم : " مگر من هستم؟"
گفت : " حالا با این حساب باز هم نمی خواهید با هم حرف بزنید؟ "
بر سر دوراهی بودم، که چه بگویم به ابراهیم.
نمی دانست خواب دیدم ابراهیم رفته روی قله ی بلندی ایستاده دارد برای من خانه یی سفید می سازد.
نمی دانست خواب دیده ام رفته ام توی ساختمانی سه طبقه، رفته ام طبقه سوم، دیدم ابراهیم توی اتاق نشسته. دور تا دور هم خانه هایی چادر مشکی با روبنده نشسته اند.
گفتم :" برادر همت! شما اینجا چکار می کنی؟
برگشت گفت :" برادر همت اسم آن دنيای "من است. اسم این دنیای من عبدالحسین شاه زید ست. "
این را آن روزها به هیچ کس نگفتم. حتی به خود ابراهیم.
بعدها، بعد از شهید شدنش، رفتم پیش اقایی تا خوابم را تعبیر کند. چیزی نمی گفت،
گفتم :" ابراهیم شهید شده. خیالتان راحت باشد. شما تعبیر تان را بکنید."
گفت :" عبدالحسین شاه زید، یعنی ایشان مثل امام حسین علیه السلام به شهادت می رسند. مقامشان هم مثل زید ست، فرمانده لشکر حضرت رسول... "
همینطور هم بود. ابراهیم بی سر بود و آن روز ها، در مجموع،فرمانده لشکر 27حضرت رسول.
همین خواب بود که نگران ترم می کرد. برگشتم رفتم اصفهان، رفتم پیش حاج آقا صدیقین برای استخاره. آیه سیزده از سوره کهف آمد با این معنی که :
" آنها به خدای خود ایمان آوردند و ما به لطف خاص خود مقام ایمان و هدایت شان را بیفزودیم."
حاج آقا پایین استخاره نوشته بود که :
" بسیار خوب ست، شما مصیبت زیاد می کشید برای این کاری که می خواهید انجام دهید، ولی در نهایت به فوزی عظیم دست پیدا می کنید. "
بعدها که ابراهیم می گذاشت می رفت دیر می آمد، بهش می گفتم :
" ببین استخاره ام چه خوب تعبیر شد، تو نیستی و ما هی باید فراق تو را تحمل کنیم، سختی بکشیم، دلتنگ بشویم. اخرش ولی انگار باید.... "
می خندیدم، یک جور خاصی نگاهم می کرد و هیچی نمی گفت.
او آن دوری همیشگی را دیده بود و من دل به این دوری های چند روزه و چند ماهه داشتم و فکر می کردم بالاخره کنار هم زندگی می کنیم.
مانده بودم چکار کنم، خسته هم شده بودم. احساس کردم دیگر طاقت ندارم.
نیت چهل روز روزه و دعای توسل کردم.
با خود گفتم :
" بعداز چهل شب، هر کس که آمد
خواستگاری، جواب نه نمی شنود. "
درست شب سی و نهم یا چهلم بود که باز ابراهیم آمد خواستگاری.
جواب استخاره را هم می دانست. آمده بود بشنود آره. شنید.
ولی این تازه اول راه بود.