eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
7.9هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🦋اے ڪاش قلبهاے♥️ همه ے ما 🌼بخاطر التهاب تندتر میزد 🦋اے ڪاش چشم هاے👀 همه ما 🌺به دوخته مے شد 🦋اے ڪاش همه ما 🌸ازبیقرارے انتظار تو گُر💗 میگرفت آن وقت حتما 🌸🍃 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آسمانِ سرخ آسمانــ🕊ـی است که↯↯ جز بر مرغان گشوده نمی شود🚫 و چه مرغی خونین بال‌ تر از 🌷 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
『 در محضر شهدا 』_۲۰۲۲_۰۶_۱۷_۲۳_۰۶_۰۴_۲۲۶.mp3
3.7M
☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️ ❇️ الَهِي عَظُمَ البَلاءُ وَ بَرِحَ الخَفَاءُ 🔶 و انكَشَفَ الغِطَاءُ وَ انقَطَعَ الرَّجَاءُ ❇️ و ضَاقَتِ الأَرضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ 🔶 و أَنتَ المُستَعَانُ وَ إِلَيكَ المُشتَكَى ❇️ و عَلَيكَ المُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ 🔶 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ❇️ أولِي‌الأَمرِالَّذِينَ‌فَرَضتَ‌عَلَينَا طَاعَتَهُم 🔶 و عَرَّفتَنَا بِذَلِكَ مَنزِلَتَهُم ❇️ ففَرِّج عَنَّا بِحَقِّهِم فَرَجا عَاجِلا 🔶 قرِيبا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ ❇️ يا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ 🔶 اكفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ ❇️ و انصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ 🔶 يا مَولانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ ❇️ الغَوثَ الغَوثَ الغَوثَ 🔶 أدرِكنِي أَدرِكنِي أَدرِكنِي ❇️ السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ 🔶 العَجَلَ العَجَلَ العَجَلَ ❇️ يا أَرحَمَ الرَّاحِمِينَ بحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸اگه يه روز نمی ديدمش دلم براش تنگ ميشد💔 واقعا ناراحت ميشدم، به خاطر او ميرفتيم ، يكبار هم ناهار ما رو دعوت كرد و كلي با هم صحبت كرديم🙂 او با روش محبت و ما رو به سمت نماز و مسجد كشاند 🔹اواخر مجروحيت بود و ميخواست برگرده جبهه، يه شب🌙 توی كوچه نشسته بوديم، براي من از بچه های سيزده، چهارده ساله در فتح المبين ميگفت، همينطور صحبت ميكرد تا اينكه با يك جمله حرفش رو زد: 🔸"اونها با اينكه سن و هيكلشون از تو كوچیكتر بود ولی با به خدا چه حماسه‌هایی آفريدند✌️ تو هم اينجا نشسته اي و چشمت به آسمونه كه كفترهات🕊 چی ميكنند." 🔹فردای اون روز همه كبوتر ها رو رد كردم، بعد هم شدم، ابراهيم در اون زمانی كه هيچ حرفی از روش های تربيتی نبود چقدر دقيق و صحيح👌 كار تربيتی خودش رو انجام می داد و چه زيبا "امر به معروف و نهی از منكر" ميكرد. 🌷 📚سلام بر ابراهیم، ج ١، ص۱۶٧ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰 🌸🍃مشغول انجام کارهای روزانه بودم که یکی از رفقا تماس گرفت و گفت یکی که خیلی دوستش داری♥️ چند دقیقه دیگه پایین ساختمون منتظرته! آماده شدم و اومدم پایین. یه ماشین با شیشه های دودی در انتظارم بود! داخل ماشین دیده نمی شد! در ماشین رو كه باز کردم، از ديدن راننده هم ذوق زده شدم و هم تعجب كردم! پشت فرمون نشسته بود😍 🌸🍃راه افتاديم... در کوچه پس کوچه های رسیدیم به دفتر کار یکی از دوستان. نماز رو خوندیم و نشستیم به صحبت. حرفامون حسابی گل انداخته بود و از هر دری سخنی به میان می اومد... بحث رسید به 🌷 🌸🍃ایامی بود که عکسهای حاجی در جبهه های ، در شبکه های اجتماعی دست به دست می شد، و نگران جان حاج قاسم بود... بهش گفتم انگار حاج قاسم دلش خیلی برای بابات تنگ شده! خندید و گفت همینطوره! 🌸🍃گفت داریم برای مراسم سالگرد حاج رضوان برنامه ریزی می کنیم. میشه حاج رو دعوت کنی به عنوان مداح مراسم بیاد بیروت؟ گفتم چشم، إن شاء الله به حاج میثم میگم. 🌸🍃می گفت میخوام امسال مراسم رو برگزار کنیم... بله، مراسم خیلی متفاوت برگزار شد... چون پيش از رسيدن به سالگرد ، جهاد هم به پدرش ملحق شده بود🕊🌷 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍃پسرانش، همه‌ی زندگی‌اش بود... و اینگونه شد که «زندگی»اش را داد تا ما داشته باشیم... 💔🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔔🔔 ♦️بین این انسانهای رنگارنگ 👥که خیـــره می شوند و می کننــد تــو را ♦️نگـاه کــه زودتــر از تـــو ســرش را بــه زیــر می انـــدازد تـــا دلـ❤️ مولایش را نشکنـد😍 یــک دنیا ست... ♦️و زمـــزمه ای🎶 کـــوتــاه: مــــرا عهــــدی ست با جـــانان💞 ♦️در کوچه و خیابان نگاه را از ! میهمان سنگ فرش خیابان می کنیم😊 و درزهای بهم پیوسته کف پیاده رو را می شماریم. ♦️تا نکند🚫 چهره به چهره! صورت به صورت! نگاه به نگاه افتد. ♦️اما بعضی ها صفحات اجتماعی📱 را اند! غافل از اینکه چشم پیغام رسان است! ♦️ ! 📸عکس با و محاسن با ادیت نورانی دست با انگشتر فیروزه💍 و عقیق یمانی! حالت ایستاده و نشسته با برادران ♦️ ! عکس سجاده و چادر نماز🌸 در اتاق عرفانی! عکس📸 از گونه ی نصفه و چشم بارانی😢 جمع دوستان و های اعیانی! ❌نیست در شان یک یار ❌ ♦️درج کامنت با ادبیات بسیار و ! اینها بخشی از مشکلاتی ست که ما ها! در گیر آن هستیم... خواسته و یا ناخواسته😔 ♦️اگر در فضای مواظب رفتار و نگاه و کلام مان🗣 هستیم! در هم باشیم☝️🏻 ♦️عکس📷 با هزار ژست و مدل گذاشتن در این صفحات📲 مانند این است که سر چهارراه شهر↹ ایستاده و بگیریم و به تعداد فالوور های مان چه دختر و چه پسر! تماشا کنند مارا😨 ♦️مواظب باشیم ها را نلرزانیم💓 ♦️عهد با را فراموش نکنیم♨️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💠 اعتقاد به حجاب♡ 🗣 راوی: دوست شهید 💢 با در مورد مسائل مختلفی حرف می زدیم. ولی احمد تمرکزش روی جنگ نرم و خطرات آن بر جامعه بود. معتقد بود که دشمنان اسلام نمی توانند در جنگ سخت اسلام را شکست دهند و به همین دلیل رو به جنگ ویرانگر نرم آورده اند. 💢 یکی از بزرگترین حربه ها و ابزارهای دشمن بی حجابی و بی بندباری است و بی اهمیتی به مسئله ی در عصر حاضر خیانت به اسلام و خون پاک شهیدان🌹 است. 💢 احمد به موضوع حجاب اهمیت زیادی می داد و اعتقاد داشت که حجاب مهم تر از خون شهیدان است. قضیه برایش مسئله ی مهمی بود و همیشه نگران بود حرمت حجاب از بین برود و زمانی که دختری را می دید حجاب نداشت یا حجاب آخر الزمان داشت میگفت: 📚ملاقات_در_ملکوت 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh